:)))))) بخند و شاد باش که اول شدی وبلاگم زشته دیگه....همه ش تو اول میشی=))))))
بهزاد پاشا
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 ساعت 19:48
اول از عنوان پست شروع کنیم
خودت؟
خب خودت ک تکی نن جونی
حرف نداری اصن :)))
(لطفا قبل خوندن نظرات داروهای ضد جوگیری مصرف شود)
خخخخخخخخخخ
بهله استااااااااوووود بفرمیو....میفرمودیه...بگیوووووووو بلی خودم... اون که بله من تک هستم...از همون ابتدایی هم تک میاوردم:))))) ضد جوگیری دیر گفتی دیگه... مصرف نکردم الان جوگیر شدم=)))))
بهزاد پاشا
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 ساعت 19:52
خب و اما شعر
ی نوع استیصال حاصل از سردرگمی و بدبینی و بد آوردن میبینم
عاری از هر گونه روان پریشی و اوتیسم
خیلی خوب بود
هر هشت ساعت ی بار مصرف بشه این شعر :))))))))))))))))))))))))))
بلی استاد...زین گونه که شما میفرمیو است =)))))))))))))))))) دمـــــــــــــــــــــــــــت گرمــــــــــــــــــــــــــــــــــ :)))))) استیصال خعلی باحاله این کامنتت:)))))) استادانه بود=))))))) تشویییییییییییییییییییییخ بله استاد...کلا شعرایی که من انتخاب میکنم همه خاصیت درمانی دارن
بهزاد پاشا
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 ساعت 19:56
و اما عکس
ی پام میگه برم برم
ی پام میگه نرم نرم :)))))))
بروزن شعر سلطان قلب ها =))))
و حتی میشه گفت کسی ک اره بگیره تا درختی رو قطع کنه عینه همینه ک خودشو از زندگی ساقط میکنه
بهله
بهزاد طبیعت دوست =))))
هووممم و اما عکس...:دی :)))))) این هم باحال بود=))))) حالا جای سلطان قلب ها...باهاس بگی...سلطان عقل ها پاشو برو... دوست دار طبیعت:))))) حالا کی خواست درخت و اره کنه؟
بهزاد پاشا
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 ساعت 12:20
آه ای ابرهای تمیز و پاکیزه (حتما از الفبای پاکیزگی آ ب ث استفاده کردن ک تمیز شدن) :)))))))))
خوشحال باشید و ب رقص در آیید ک باز هم من تو وب نن جونم اول شدم
و شما ای بلاگ اسکایی ها شادی و شعف ب پا کنید ک این مهم دوباره ب حقیقت پیوسته است
باشد ک همه ما را الگوی خویش قرار داده و رستگار شوند
:))))))) نه خیر...ابرها با احساس کار میکنن نه با آ ب ث درختا دست....چمن ها رقص... حالا برعکس=))))))))))))))) آه چگونه میشود که چنان زشتیی را باور کرد هشتا نظر اول و تو نوشتی که:))))) بلی... باشد که بقیه هم زود بیان و اول بشن
بهزاد پاشا
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 ساعت 12:21
پس تکاوری هستی برا خودت :))))
بجان خودم میدونستم میگی دیر گفتی!
اما فکر کردم مثل من از اخر ب اول میخونی نظرا رو آخرش نوشتم
=))))))))))
آرهههههههه نه.. من برا مخاطبم ارزش قائلم... اونی که اول نظر داده رو میخونم توی درس خوندن این شیوه رو به کار میگیرم
بهزاد پاشا
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 ساعت 12:23
خداییش حال میکنی؟
خودم ی پا روان شناس و جامعه شناس شدم خخخ
باهالی از خودمه میدونم :)))
اوهوم کلا تو خودت خاصیت درمانی داری نن جونی
نه...جون تو اصلن حال نکردم آره دیگه... قضیه تأثیر همنشینه دیگه باهالی از تو...باحالی هم از من=))))) این آخری خوب بود:))))))))
بهزاد پاشا
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1392 ساعت 12:26
سلطان عقل ها
خیلی باحال اومدی اینو
اما جایی ک قلب باشه عقل نیست جایی هم ک عقل باشه قلب نیست
صب کن صب کن
ب 2 نتیجه جدید رسیدم :
این ک پاهاش میرن و خودش نمیره
یعنی خودش دیگه نای رفتنم نداره
یا
میشه گفت دلش نمیخواد بره اما عقل میگه باید بری
--------------------
پ چی فک کردی؟
از سازمان جهانی یونسکو نشان برتر طبیعت دوستی دارم من :))))))
بلی بلی میدونمم خودم هوووممم اولش با هم هستن...بعد کار عقل تموم میشه... اوه اوه... خطور کرد بگو... نه...بحث نای رفتن نیست...بحثه دله که نمیخواد بره... آره....ولی از اون باید خودشو جدا کرده سری بعد اومدی ...نشان برتر ت و هم بیار=)))))) از عکس هایی که میگیری معلومه ولی
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:13
ببینم کسی نظر نهم رو داده؟
یا هنوز کسی ب زشتی من نشده ک بیاد و تو وب زشتت بنظره :)))))))
:))))) نه هنوز کسی به زشتی تو نرسیده کامنت هاش کلا زشت اندر زشت شد رفت=)))))
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:15
دست و رقض رو باحال اومدی اما گلها چ کنن؟
گلا هم بیان قر بدن دیگه! چاره ای نیست :))))
تا من هستم نمیذارم کسی اینجا اول بشه
بهله
آره دیگه همه باهاس شرکت داشته باشن خوبه خوبه...:)))) قبضه کردی وب و ...
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:16
توی درس خوندن!
:))))))
من ی صفحه میخونم تعداد صفحات رو میشمرم ببینم چند صفحه دیگه مونده
دوباره باز ی صفحه میخونم این کارو میکنم :))))))
آخر سرم خسته میشم همون جا خوابم میبره =)))))
=))))))))) دمت گرم یه کم از آخر... یه کم از اول... یه کم از وسط... بلاخره سر و ته کتاب به هم میرسه=)))))) آره... هی میشماری بعد خواب میگیره آدمو ولی عجب خوابی هم میره آدمااااا.... عمیق و آروم:)))))
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:19
از بس بی ذوق و گوهر ناشناسی ک حال نکردی
و الا هستن اونایی ک ب گوهر وجودی من پی میبرن:)))))
نخیرشم اصلنم تاثیر همنشین نی
این توانایی منه ک تونستم چیزای زیادی از اطرافیانم بیادم بهله
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:22
ن تو نمیدونستی من گفتم فهمیدی :)))))
پس نظر دومم صادقه!
باید از هم جدا بشن
نشانم رو اهدا کردم ب موزه ملی آذربایجان واقع در خیابان امام خمینی تبریز روبروی میدان ساعت :))))))))))))
اونجا میتونید برید و ب نظاره بشینین :)))))
عکسام همشون سر سبزن و عالییییییییی
=)))))))))) بلی نظر دوم با کمی تغییر هوشولو صادق بودندی :)))))))آها... تا گفتم وردار بیار....اهدا کردی به موزه؟ خب یه عکس ازش بگیر بفرس بلی... این هم از زیبایی های طبیعت است
بهزاد پاشا
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 ساعت 14:24
هشت تا اونجا
ی نظرم اول دادم
چهار تا هم ج نظرات قبلی
ب عبارتی 8+1+4=13
اگه قبل من کسی نظری نداده باشه صاحب عنوان مهمی میشی
اونم اینه ک 13 نظر اول وبت از آنه منه
این لیاقت رو کسی تا بحال نداشته
:)))))))))))
آری...هشت نظر اول داشتی... این سری هم شیش تا نظر فرمودی از سیزده گذشتی نه... تا اینجا همه رو تو نوشتی:)))))))))) چهار ده نظر اول و تو نوشتی=)))))))) تو هم لیاقت داشتی که سیزده تای اول و به نام خودت نوشتی:)))))
....
امروز از همیشه پشیمانتر آمدی
دنبال من بنای دویدن گذاشتی،
من نیستم... نگاه کن; این باغ سوخته
تاوان آتشی است که روشن گذاشتی
گیرم هنوز تشنهی حرف تواَم ولی
گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی؟
آلوچههای چشم تو مثل گذشتهاند
اما برای من دل چیدن گذاشتی؟
....
مهدی فرجی
مـــــــــــــمنون اشعار مهدی فرجی هم قشنگه... یکی از کتاب هاشو دارم...
به " تـدبـیـرش " اعتماد کن
به " حـکـمـتـش " دل بسپار
به او " تـوکـل " کن
و به سمت او " قــدمــی بـردار "
تا ده قـدم
آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی . . .
دست و جیغ و سوت و هووووورااااااااا (تشوییییییییییییییق) عالی بود.... آیا هنوز هم نیاموختی؟!... خیلی تلنگر قشنگیه ... یک مآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآچ آبدار به مناسبت این کامنت خوشجیلت
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقام بود.
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...
من دردِ مشترکام
مرا فریاد کن.
درخت با جنگل سخنمیگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخنمیگویم
اشک و لبخند و عشق راز هستن... شب هم یک راز بزرگیه... حالا میشه... اشکِ آن شب، لبخند عشق ام بود... اونوقت جمع راز ها میشن مرموز... چـــــــــــــــــــــــــقدر خوب و عالی... یک مآآآآآآآآآآآآچ دیگه هم اینجا .... سه تا اوج داشت... یکی:اشک آن شب لبخند عشق ام بود. دو:من درد مشترک ام. مرا فریاد کن. سه:و من با تو سخن می گویم. بسیار کوک شدم با این انتخاب قشنگت
همم اینکه اشتباه نکن خدا رو شکر 14 تای اولی اسم دیگه ای جز نام زیبای بهزاد دیده نمیشه خخخخخخخخخخخ
هم وحیده حق داره...چون همه کامنت ها رو تو نوشتی هم تو حق داری...راس میگه پاشا...اصن خبری نیست ازت :))))) این دوتا ی بعد تو رو میگه...یکی مژگانه..یکی غمی... =)))))
الان این ینی چی؟ بی روح تر از این شکلک چیزی نیافیدی نه...میخواستی چیو برسونی... اصن من از شما سوال میکنم...چه چیزی در چهره ی این شکلک دیده میشود؟ چه حرفی میتونه داشته باشه؟ چه احساسی رو میتونه برسونه؟ قربون همون سه نقطه (...) که تمامی حرفای دنیا توش جا میشه
یووووووووووووووهوووووووووووووووووووووووو
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق دسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست کککککککککککککککککککککککککف سوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووت هوووووووووووووووووووووووووووووووووووورا مادر شوهر گرامی وارد میشود سلام بر لوسترین علوس ملوس دنیا
احوال شما خانوم گلی
خوبی عزیز دلم
میبینم که وحیده جونی هم چنان پایدار در صف کامنت دهندگان به شما کولاک میکنند ان عشقولویی نامردت چه میکند
بهش بگو دلکی اگه تو رو ببینه جفت چشم مبارکت رو در اورده و در کف دستانت مینهد علوس گلم خیلی دلم برات تنگولیده بود
هر چی هلو خوردم یادت افتادم بیا بهم سر بزن من باید به خیلی ها سر بزنم
دوست دارم ومنتظر دکل انرژیتم
قربونت برم هوارتا
یووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووووووووووووووووو دست و جیغ و هووووووووووووووررررررررررررااااااااااااااااااااااااا ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــلامـــــــــــــــــــــــــــــ... کلی شگفت زده و مذوق شدممممممم مامی شوهری اومده وای وای.... چیقده دلم تنگولیده بوداااااااااااااااا ما که از این عشقولی مون سر درنیاوردیم اوخیییی هلو ها نوووووووووووش جان دیگه فصل خداحافظی با هلو شده الان جفت پا میام
شکلک بسی حرفها در خود نهفته دارد!!! چه احساسات بزرگ و کوچکی که به وسیله ی همین شکلک ساده و قدیمی در طی سالهای سال بین افراد دنیا رد و بدل شده! شما اینو رد می کنید آیا؟!
این شکلک اصالت دارد! این شکل بسی حرف ها با خود دارد. همچون پیکان گوجه ای مدل 45 مثل بازی هواپیمایی آتاری دسته خلبانی.. مثل خیلی چیزای قدیمی و خاطره انگیز ناک آور دیگه! و حالا که از نظر برخی از مد رفته چیزی از ارزشش کاسته نخواهد شد. من همچنان معتقدم که احساسی که از طریق این شکلک منتقل میشه اوریجینال ترن! قبول ندارید آیا؟!
نه...اصلا قبول ندارم...خیلی سرده...روح نداره... ولی لبخند واقعی رو قبول دارم...این که به کسی یا چیزی نگاه میکنی یا یهو چیزی یادت میاد و لبخند میزنی...اینو دوس دارم...ولی این شکلک و نه...
سلام پروین جون
خوبی دخملم
خوش میگذره کم پیداییی ها گفته باشم
با استاد چند روز قبل حرف زدم حال همه رو پرسید
چه خبر ا خبری نیست؟؟
سلام گلی جون خودم شکر خدا...خوبم مهم اینه که میگذره...خوش یا ناخوش آری...کم پیدا شدم آخی...آره... منم همینطور...حرفیدیم...تجدید خاطره شد نه...خبری نیست دیگه... تو چه خبر؟ خوبی؟ خوشی؟
سلاممممم و یووووهوووووو بر جیگر بلا (جیگر بلا جدید بودا!! )
خوبی؟..
بابا من و وبم رفتیم تو کما!
تو کجایی؟ هنوز اندر خم اون کوچه ای؟ اینجا هم باید پست اتخاری بذاری برم ها.. گفته باشم! دوستت دارمم
سلاااااااااااااااااااااام و هووووووراااااااااااااا بر عزیز دل کلا سلام مدل جدید بود احسنت به این خلاقیت شکر خدا....خوبم بالاخره اومدی منور کردی هاااااااا منم همین دور و برا ام خم کوچه بعدی نمایان شده ولی هنوز یه چیزی کمه شما افتخار بده بیا...پست افتخاری هم میذارم قربونت جیگر...منم دوستت دارمممممممممم
با تیشه خیال تراشیده ام تو را
در هر بتی که ساخته ام دیده ام تو را
از آسمان به دامانم افتاده آفتاب؟
یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را
من از تمام گلها بوییده ام تو را
رویای آشنای شب و روز عمر من
در خوابهای کودکی ام دیده ام تو را
از هر نظر تو عیت پسند دل منی
هم دیده هم ندیده پسندیده ام تو را
زیبا پرستی دل من بی دلیل نیست
زیرا به این دلیل پرستیده ام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچکس بجز تو نسنجیده ام تو را
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
o0o0o0o0o0F
24 shahrivar!
gatan avval nistiyam :((((
:))))))
بخند و شاد باش که اول شدی
وبلاگم زشته دیگه....همه ش تو اول میشی=))))))
اول از عنوان پست شروع کنیم
خودت؟
خب خودت ک تکی نن جونی
حرف نداری اصن :)))
(لطفا قبل خوندن نظرات داروهای ضد جوگیری مصرف شود)
خخخخخخخخخخ
بهله استااااااااوووود بفرمیو....میفرمودیه...بگیوووووووو

بلی خودم...
اون که بله من تک هستم...از همون ابتدایی هم تک میاوردم:)))))
ضد جوگیری
دیر گفتی دیگه... مصرف نکردم الان جوگیر شدم=)))))
خب و اما شعر
ی نوع استیصال حاصل از سردرگمی و بدبینی و بد آوردن میبینم
عاری از هر گونه روان پریشی و اوتیسم
خیلی خوب بود
هر هشت ساعت ی بار مصرف بشه این شعر :))))))))))))))))))))))))))
بلی استاد...زین گونه که شما میفرمیو است


=))))))))))))))))))
دمـــــــــــــــــــــــــــت گرمــــــــــــــــــــــــــــــــــ
:))))))
استیصال
خعلی باحاله این کامنتت:))))))
استادانه بود=)))))))
تشویییییییییییییییییییییخ
بله استاد...کلا شعرایی که من انتخاب میکنم همه خاصیت درمانی دارن
و اما عکس
ی پام میگه برم برم
ی پام میگه نرم نرم :)))))))
بروزن شعر سلطان قلب ها =))))
و حتی میشه گفت کسی ک اره بگیره تا درختی رو قطع کنه عینه همینه ک خودشو از زندگی ساقط میکنه
بهله
بهزاد طبیعت دوست =))))
هووممم و اما عکس...:دی
:)))))) این هم باحال بود=)))))
حالا جای سلطان قلب ها...باهاس بگی...سلطان عقل ها
پاشو برو... دوست دار طبیعت:)))))
حالا کی خواست درخت و اره کنه؟
آه ای ابرهای تمیز و پاکیزه (حتما از الفبای پاکیزگی آ ب ث استفاده کردن ک تمیز شدن) :)))))))))
خوشحال باشید و ب رقص در آیید ک باز هم من تو وب نن جونم اول شدم
و شما ای بلاگ اسکایی ها شادی و شعف ب پا کنید ک این مهم دوباره ب حقیقت پیوسته است
باشد ک همه ما را الگوی خویش قرار داده و رستگار شوند
:))))))) نه خیر...ابرها با احساس کار میکنن نه با آ ب ث

درختا دست....چمن ها رقص...
حالا برعکس=)))))))))))))))
آه چگونه میشود که چنان زشتیی را باور کرد
هشتا نظر اول و تو نوشتی که:)))))
بلی... باشد که بقیه هم زود بیان و اول بشن
پس تکاوری هستی برا خودت :))))
بجان خودم میدونستم میگی دیر گفتی!
اما فکر کردم مثل من از اخر ب اول میخونی نظرا رو آخرش نوشتم
=))))))))))
آرهههههههه

نه.. من برا مخاطبم ارزش قائلم... اونی که اول نظر داده رو میخونم
توی درس خوندن این شیوه رو به کار میگیرم
خداییش حال میکنی؟
خودم ی پا روان شناس و جامعه شناس شدم خخخ
باهالی از خودمه میدونم :)))
اوهوم کلا تو خودت خاصیت درمانی داری نن جونی
نه...جون تو اصلن حال نکردم

آره دیگه... قضیه تأثیر همنشینه دیگه
باهالی از تو...باحالی هم از من=)))))
این آخری خوب بود:))))))))
سلطان عقل ها
خیلی باحال اومدی اینو
اما جایی ک قلب باشه عقل نیست جایی هم ک عقل باشه قلب نیست
صب کن صب کن
ب 2 نتیجه جدید رسیدم :
این ک پاهاش میرن و خودش نمیره
یعنی خودش دیگه نای رفتنم نداره
یا
میشه گفت دلش نمیخواد بره اما عقل میگه باید بری
--------------------
پ چی فک کردی؟
از سازمان جهانی یونسکو نشان برتر طبیعت دوستی دارم من :))))))
بلی بلی میدونمم خودم


هوووممم اولش با هم هستن...بعد کار عقل تموم میشه...
اوه اوه... خطور کرد
بگو...
نه...بحث نای رفتن نیست...بحثه دله که نمیخواد بره...
آره....ولی از اون باید خودشو جدا کرده
سری بعد اومدی ...نشان برتر ت و هم بیار=))))))
از عکس هایی که میگیری معلومه ولی
ببینم کسی نظر نهم رو داده؟
یا هنوز کسی ب زشتی من نشده ک بیاد و تو وب زشتت بنظره :)))))))
:))))) نه هنوز کسی به زشتی تو نرسیده کامنت هاش
کلا زشت اندر زشت شد رفت=)))))
دست و رقض رو باحال اومدی اما گلها چ کنن؟
گلا هم بیان قر بدن دیگه! چاره ای نیست :))))
تا من هستم نمیذارم کسی اینجا اول بشه
بهله
آره دیگه همه باهاس شرکت داشته باشن
خوبه خوبه...:))))
قبضه کردی وب و ...
توی درس خوندن!
:))))))
من ی صفحه میخونم تعداد صفحات رو میشمرم ببینم چند صفحه دیگه مونده
دوباره باز ی صفحه میخونم این کارو میکنم :))))))
آخر سرم خسته میشم همون جا خوابم میبره =)))))
=))))))))) دمت گرم
یه کم از آخر... یه کم از اول... یه کم از وسط...
بلاخره سر و ته کتاب به هم میرسه=))))))
آره... هی میشماری بعد خواب میگیره آدمو
ولی عجب خوابی هم میره آدمااااا.... عمیق و آروم:)))))
از بس بی ذوق و گوهر ناشناسی ک حال نکردی
و الا هستن اونایی ک ب گوهر وجودی من پی میبرن:)))))
نخیرشم اصلنم تاثیر همنشین نی
این توانایی منه ک تونستم چیزای زیادی از اطرافیانم بیادم بهله
آخری قیف و قپی بود بیشتر =))))))))))))))))))
هه ههه گوهر ناشناس
بله بله....
خوبه خودتم اعتراف میکنی:))))))))
احســـــــــــــنت
پس نظر دومم صادقه!
باید از هم جدا بشن
نشانم رو اهدا کردم ب موزه ملی آذربایجان واقع در خیابان امام خمینی تبریز روبروی میدان ساعت :))))))))))))
اونجا میتونید برید و ب نظاره بشینین :)))))
عکسام همشون سر سبزن و عالییییییییی
=))))))))))

بلی نظر دوم با کمی تغییر هوشولو صادق بودندی
:)))))))آها... تا گفتم وردار بیار....اهدا کردی به موزه؟
خب یه عکس ازش بگیر بفرس
بلی... این هم از زیبایی های طبیعت است
هشت تا اونجا
ی نظرم اول دادم
چهار تا هم ج نظرات قبلی
ب عبارتی 8+1+4=13
اگه قبل من کسی نظری نداده باشه صاحب عنوان مهمی میشی
اونم اینه ک 13 نظر اول وبت از آنه منه
این لیاقت رو کسی تا بحال نداشته
:)))))))))))
آری...هشت نظر اول داشتی...

این سری هم شیش تا نظر فرمودی
از سیزده گذشتی
نه... تا اینجا همه رو تو نوشتی:))))))))))
چهار ده نظر اول و تو نوشتی=))))))))
تو هم لیاقت داشتی که سیزده تای اول و به نام خودت نوشتی:)))))
salam
hey jan man che akse bakhalei
gashang blod
ama...!!!!!!!!!!

و اما چی؟....
اوهوممم دوسش میدارم حرف قشنگی میزنه
....
امروز از همیشه پشیمانتر آمدی
دنبال من بنای دویدن گذاشتی،
من نیستم... نگاه کن; این باغ سوخته
تاوان آتشی است که روشن گذاشتی
گیرم هنوز تشنهی حرف تواَم ولی
گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی؟
آلوچههای چشم تو مثل گذشتهاند
اما برای من دل چیدن گذاشتی؟
....
مهدی فرجی
مـــــــــــــمنون
اشعار مهدی فرجی هم قشنگه...
یکی از کتاب هاشو دارم...
دیگه جواب دادنم نمیاد!
:)))))))))))
بذار همون رکورد 14 باقی باشه
ی ذره هم بقیه بیان بنظرن دا!
احسنت...
آره...
توی پست بعدی رکورد خودتو بزن
چچچچ
محض رضای خدا بذار این کامنت دونی یه نفس بکشه!!
آخه نظر یکی....نظر دو تا...
چه خبرته؟!
پسر مگه از قحطی در رفتی؟
بـــــــــــــــــــــــَه بـــــــــــــــــــــــــَه...




بلاخره اومدی....
خخخخخ...
پاشا جواب گو باش
نه اومدی زشتی وبلاگ منو تکمیل کنه:)))))
باز جای شکرش باقیه که این آخر دو تا اسم متفاوت میشه دید...
=)))))))))))
هههه هه هههه
خیلی باحال اومدی :))))))
به خودم گفته ام خداحافظ...




چون به آخر رسیده ام اینجا......
چیزی نمیتونم بگم...
جز اینکه:
خیلی خیلی عالی بود
هورااااااااااااااااااااا(شیپور)

احسنت و آفرین بر من و احمد پروین
چقدر عکسش بامزه و جالبه

عجیجمی...
این شکلک تأیید...یه جوری با صلابت و مطمئن تأیید میکنه
آدم ذوق میکنه اعتماد به نفسش میشه اعتماد به سقف
آیـا هـنـوز هـم نـیـامـوخـتـی ؟!
کـه اگـر هـمـه ی عـالـم
قـصـد ضـرر رسـانـدن بـه تـو را داشـتـه بـاشـنـد
و خـــدا نخـواـهد ، " نــمــی تــوانــنــد "
پـس
به " تـدبـیـرش " اعتماد کن
به " حـکـمـتـش " دل بسپار
به او " تـوکـل " کن
و به سمت او " قــدمــی بـردار "
تا ده قـدم
آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی . . .
دست و جیغ و سوت و هووووورااااااااا (تشوییییییییییییییق)



عالی بود....
آیا هنوز هم نیاموختی؟!...
خیلی تلنگر قشنگیه
...
یک مآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآچ آبدار به مناسبت این کامنت خوشجیلت
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقام بود.
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...
من دردِ مشترکام
مرا فریاد کن.
درخت با جنگل سخنمیگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخنمیگویم
اشک و لبخند و عشق راز هستن...




شب هم یک راز بزرگیه...
حالا میشه...
اشکِ آن شب، لبخند عشق ام بود...
اونوقت جمع راز ها میشن مرموز...
چـــــــــــــــــــــــــقدر خوب و عالی...
یک مآآآآآآآآآآآآچ دیگه هم اینجا
....
سه تا اوج داشت...
یکی:اشک آن شب لبخند عشق ام بود.
دو:من درد مشترک ام. مرا فریاد کن.
سه:و من با تو سخن می گویم.
بسیار کوک شدم با این انتخاب قشنگت
دووووووووووووست دارم
وحیده گیر نده ب من ها!
میبینی خودم گفتم دیگه بسه دا
ب من چ سال تا سال نمیای وب ماها
همم اینکه اشتباه نکن خدا رو شکر 14 تای اولی اسم دیگه ای جز نام زیبای بهزاد دیده نمیشه خخخخخخخخخخخ
هم وحیده حق داره...چون همه کامنت ها رو تو نوشتی
هم تو حق داری...راس میگه پاشا...اصن خبری نیست ازت
:))))) این دوتا ی بعد تو رو میگه...یکی مژگانه..یکی غمی...
=)))))
الان این ینی چی؟
بی روح تر از این شکلک چیزی نیافیدی
نه...میخواستی چیو برسونی...
اصن من از شما سوال میکنم...چه چیزی در چهره ی این شکلک دیده میشود؟ چه حرفی میتونه داشته باشه؟ چه احساسی رو میتونه برسونه؟
قربون همون سه نقطه (...) که تمامی حرفای دنیا توش جا میشه
یووووووووووووووهوووووووووووووووووووووووو


بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق دسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست کککککککککککککککککککککککککف سوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووت هوووووووووووووووووووووووووووووووووووورا مادر شوهر گرامی وارد میشود
سلام بر لوسترین علوس ملوس دنیا
احوال شما خانوم گلی
خوبی عزیز دلم
میبینم که وحیده جونی هم چنان پایدار در صف کامنت دهندگان به شما کولاک میکنند
ان عشقولویی نامردت چه میکند
بهش بگو دلکی اگه تو رو ببینه جفت چشم مبارکت رو در اورده و در کف دستانت مینهد
علوس گلم خیلی دلم برات تنگولیده بود
هر چی هلو خوردم یادت افتادم
بیا بهم سر بزن من باید به خیلی ها سر بزنم
دوست دارم ومنتظر دکل انرژیتم
قربونت برم هوارتا
یووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووووووووووووووووو











دست و جیغ و هووووووووووووووررررررررررررااااااااااااااااااااااااا
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــلامـــــــــــــــــــــــــــــ...
کلی شگفت زده و مذوق شدممممممم
مامی شوهری اومده وای وای....
چیقده دلم تنگولیده بوداااااااااااااااا
ما که از این عشقولی مون سر درنیاوردیم
اوخیییی هلو ها نوووووووووووش جان
دیگه فصل خداحافظی با هلو شده
الان جفت پا میام
یه زمانی وقتی تولد یه نفری بود همه از یه هفته پیش بهش تبریک می گفتن
الان همه یادشون رفته که امروز تولد منه
اوخییییییییییی....



لیییلیییلللللیییللییی...دست و جیغ و هوووووووورااااااااااااااااااا
مبـــــــــــــــــــــــارکه
نمدونستم خو...
شکلک
بسی حرفها در خود نهفته دارد!!! چه احساسات بزرگ و کوچکی که به وسیله ی همین شکلک ساده و قدیمی در طی سالهای سال بین افراد دنیا رد و بدل شده! شما اینو رد می کنید آیا؟!
مثل بازی هواپیمایی آتاری دسته خلبانی.. مثل خیلی چیزای قدیمی و خاطره انگیز ناک آور دیگه! و حالا که از نظر برخی از مد رفته چیزی از ارزشش کاسته نخواهد شد. من همچنان معتقدم که احساسی که از طریق این شکلک منتقل میشه اوریجینال ترن!
این شکلک اصالت دارد! این شکل بسی حرف ها با خود دارد. همچون پیکان گوجه ای مدل 45
قبول ندارید آیا؟!
نه...اصلا قبول ندارم...خیلی سرده...روح نداره...
ولی لبخند واقعی رو قبول دارم...این که به کسی یا چیزی نگاه میکنی یا یهو چیزی یادت میاد و لبخند میزنی...اینو دوس دارم...ولی این شکلک و نه...
برایتـــــان
سربلندی ابراهیم ، آرامش اسماعیل، امیدواری هاجر، عطر عرفه
و برکت عید قربان را آرزومندم ...
زندگیتان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه ی زمزم
عید سعید قربـــــان همایون باد . . .
اوخی...چه دعاهای خوشگلی

عید تو هم با تأخیر مبارک باشه
وب نایسی داری منو هم اد کنی بهتر میشه
نایسی از خودتونه
لطف داری شما
آره واقعاخیلی آهنگ قشنگیه ولی حیف پیداش نکردم که بتونم دان کنم
فقط شنیدمش
عمق حرفاش که دیگه کشته منو
هوممم...

متعجبیدم که گفتی نداری آهنگشو
اگه آدرس بدی میفرستم برات
خیلی قشنگه آهنگش
سلام.
ممنون از حضور پرمهر و نظر لطفتون.
وبلاگ شما هم بسیار زیباست .
ار مطالب و اشعارتون خیلی لذت برده استفاده کردم .
التماس دعا .
سلام...
خوشحال شدم سر اومدی
ممنون...نظر لطف شماس...
غدیـــــر ای باده گردان ولایت
رسولان الهــــــــــی مبتلایت
ندا آمد ز محـــــراب سماوات
به گوش گوشه گیران خرابات
رسولی کز غدیـــــر خم ننوشد
ردای سبز بعثـــــت را نپوشد
تمام انبیا ساغـــــر گرفتند
شراب از ساقـــــی کوثر گرفتن
عیدتون مبارک[گل]
عید با نبض دقایق زیباست....


عید با روح شقایق زیباست...
عید با یاد عزیزان زیباست...
عید با دیدن جانان زیباست...
عید شما هم مبارک زهرا جان
سلام
دستهایم به گردنم آویخت
به خودم گفته ام خداحافظ
.....
به کجا می روم نمی پرسی؟
نا کجایی که خود نمی دانم
خیلی زیبا بود ممنون
ای بابا تو شکلک هات هم که گل نداری ایرادی نداره اینم (گل)
سلامــــــــــــــ آقا معلم...


احوالات شما؟ شگفت زده فرمودی
موتوشکرم...
شما خودتون گل هستید...
بازم مثل همیشه آدرس فراموش میشه
سلام پروین جون
خوبی دخملم
خوش میگذره کم پیداییی ها گفته باشم
با استاد چند روز قبل حرف زدم حال همه رو پرسید
چه خبر ا خبری نیست؟؟
سلام گلی جون خودم




شکر خدا...خوبم
مهم اینه که میگذره...خوش یا ناخوش
آری...کم پیدا شدم
آخی...آره... منم همینطور...حرفیدیم...تجدید خاطره شد
نه...خبری نیست دیگه...
تو چه خبر؟ خوبی؟ خوشی؟
سلام
مرسی گلم
منم خوبم شکر
خبر سلامتی
پس خودت از استاد خبر داری فکر کردم خبرم مثلا داغهههه
بیخیال
موفق باشی
سلام

خداروشکر که خوبی..
اگه زود تر دیده بودم نظرت و حتما داغه داغ بود
عزیزمی...
سلاممممم و یووووهوووووو بر جیگر بلا
)



(جیگر بلا جدید بودا!!
خوبی؟..
بابا من و وبم رفتیم تو کما!
تو کجایی؟
هنوز اندر خم اون کوچه ای؟
اینجا هم باید پست اتخاری بذاری برم ها.. گفته باشم!
دوستت دارمم
سلاااااااااااااااااااااام و هووووووراااااااااااااا بر عزیز دل









کلا سلام مدل جدید بود
احسنت به این خلاقیت
شکر خدا....خوبم
بالاخره اومدی منور کردی هاااااااا
منم همین دور و برا ام
خم کوچه بعدی نمایان شده ولی هنوز یه چیزی کمه
شما افتخار بده بیا...پست افتخاری هم میذارم
قربونت جیگر...منم دوستت دارمممممممممم
با تیشه خیال تراشیده ام تو را
در هر بتی که ساخته ام دیده ام تو را
از آسمان به دامانم افتاده آفتاب؟
یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را
من از تمام گلها بوییده ام تو را
رویای آشنای شب و روز عمر من
در خوابهای کودکی ام دیده ام تو را
از هر نظر تو عیت پسند دل منی
هم دیده هم ندیده پسندیده ام تو را
زیبا پرستی دل من بی دلیل نیست
زیرا به این دلیل پرستیده ام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچکس بجز تو نسنجیده ام تو را