سلام بحث دوست داشتن خوراکیاست بزارین منم بگم! من از اون دسته از آدما هستم که یه جورایی همه چیز خوار هستم و همه ی میوه ها و غذاها رو دوست دارم. کلا خوردن رو کاری بس شریف و گرانبها می دونم. یعنی اگه بگم چی دوس ندارم خیلی راحت تره. از نظر من همه ی غذاها خوشمزه بودن مگر اینکه غذا کله پاچه می بود. بعد کم کم نظرم تغییر کرد و گفتم همه چیز مگر مغز کله پاچه.. اما بعد از یه عملیات فوق سری از طرف زن داییم فهمیدم که میشه مغز کله پاچه رو توی آبش کوبید و اصلا متوجه ش نشد و مغز کله پاچه هم بیاد جزء خوردنیا. با این حساب من همه ی غذاها و میوه ها رو دوست دارم. خوش به حال خودم.
بـــــــــــه سلام پیمان خان برمایید شما بگید وااااااااااااااااااای خوش به حالت چقد خوووووووووب پس یخچال و جارو میکی؟؟ هه هههه خوردن کاری بس شریف و گرانبها میباشد خعلی باحال گفتی اوه اوه عملیات فوق سری عـــــــــــــــــــجب.... ووویییییییی من کله پاچه و کلا گوشت دوست نمیدارم خیلی خوبه که همه چی دوست داری خعلی باحال بود این کامنتت دستت طلا
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) خیلیییییییییییییییی باحالییییییییییییییییییی!! فکر میکنم اینم حرف دلت باشه: از آن ترسم که در غربت بمیرُم / هلو آید ، رُخ ماهش نبینُم!!! =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) (البته اون بالاییه دور از جون ها!) چه عکس خوشدیلی هم داره هر چند که حساسیت دارم و دوست هم ندارم اما عکسشو خیلی میدوستم
هه ههه هههههه هه آره اینم حرف دلم ولی برای زمانی که از فصل هلو میگذره دیگه نمیبینمش تا سال دیگه هوووووووووممممم عکس خوشجله اوخیییییییییی عسیسم عکسش مال تو
راستی! من نگرانتم پروین!! این داستان عشقت خیلی داره خطرناک میشه! میدونی شبیه کی شدی؟؟؟ شبیه اون سنجابه تو عصر یخبندان!! =)) اون هی فندوق جمع میکرد ، بازم کم میاورد ؛ تو هی هلو میخوایی و درباره ش آپ میذاری و باز کم میاری!! میگم اصلا مثل اینکه من باید دست به کار بشم!! همون کاری که دیشب گفتم! یه هلو رو بردارم و جلو چشمت تیکه پاره ش کنم ، بعد بریزمش سطل زباله!!! شاید اینجوری حساسیت زدایی بشی! نه؟ فکر خوبیه ها!!
نگران من اوهوووممم داستان عشقیمی زده بالا هه هه وحیــــــــــــــــده خعلی باحالی عجب تشبیه خفنی کردی=))) خعلی باحال گفتی هه ههه یه تفاوت داریم من و با اون سنجابه اون هی جم میکرد نمیخورد! من دنبال هلو میگردم پیدا کنم امونش نمیدم البته اول حسابی بوش میکنم نگاش میکنم لمسش میکنم نـــــــــــــــــــــــــه!!!! اینکارو نکنی؟؟؟ هی چی بخوای بهت میدم فقط چاقو رو از گلو هلو بردار حالا تیکه تیکه ش کردی اشکال نداره بریز توی بقشاب لااقل دچار حملات وحشتزدگی میشمااااااااااا نه اصلا فکر خوبی نیست یکی بیاد کمــــــــــــــــــــک
ههههههههههههههههههههههههه تپل خودشو میکشه واسه هلو عاشق هلوه زن وشوهر خونه تون هر جا باشه میوه فروشی محله تون میلیاردر میشه تولد شوهرته
چه تفاهمی داریم ما باهم هووووومممممم من هلو خیلی میدوستم هه ههه چرا میوه فروشه میلیاردر بشه؟؟!! خودمون یه باغ هلو میخیریم بعد اشتغال زایی میکنیم بعد میوه های باغ و میبریم با کسایی میخوریم که هم هلو دوس دارن و هم نمیتونن بخرن وایییییییییییی چه خوب واسا من اومدم
خوبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟؟؟؟ دلم خیلی واست تنگ شده بود عزیزمــــــــ
چه کارا میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پروین جونم کی عروسی کردیمبارک مبارک خوشبخت بشین الهی
سلاممممممممم شفتالووووووووووووووووو مرســـــــــــی عزیزمممممممم خوبم اوووه میدونی چن وقته نیومدی پیش ما؟؟ هووووممم دل منم تنگ شده بود فعلا الافی طی میکنیم تا فردا ببینم ترم تابستون چیکار میکنم ای واییییییییییییی چرا شایعه پراکنی میکنید من عروسی نکردم هنوز مرسی عزیزممممممممم ایشاالله قسمت خودت هم بشه
وااااااااااااااییییییییییییی ما عاشق هلووووووووووامممممممم عجب هلوهایی هم هست دهنم اب افتاد سلام عزیزم ای بابانگو این بلاگفا دیوونه ام کرده اه اه خوبم مرسی بیبخشید دیده توچطوررررررررررررررییییییییییییییییییی؟؟؟؟ الان حس و حال شعر ندارم حالش که اومد میام برات تپلشو میخونم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
یوووووووهوووووووووووووووووو جیرجیر جونی هم عاشق هلوئه هوووووووممممم نمیدونی برای پیدا کردن این عکس چی کشیدم که انواع و اقسام هلو بود کلی دلم خواست سلامممممممممم جیرجیر جونی خودم اوخییییییییییی خدا نکنه عزیزم به قول دادچیت خواهش موچونم هووووووممم خدا رو شکر منم خوبممممممممممم عسیسممممممممم خو من میام برات شعر موخونم عاشق این خندیدنتم جیـــــــــــــــــرجیـــــــــــــــــر بلا
سلام خالههههههههه خوبی؟؟؟؟؟ خاله یاد هلو های پارسال من بخیر،،،یادته؟؟؟
سلاممممم ذد اص اس بلای خودمان خووووووبم جیگر تو چیطوری؟؟ آخییییییییییییی آرههههههههه اتفاقا داشتم پست میذاشتم یا اون پست خوشجیلی تو افتادم خیلی قشنگ بود عکسی که گرفته بودی
سلام .پری جون .. نمیدونی با اومدن به اینجا ...یاد خاطرات قدیم افتادم ...یاد اونوقتایی که خیلی بیشتر از این ها به هم سر میزدیم ... تو هم مثل اینکه کم کار بودی ها .... چه خبر از کوچولی خاله ؟ چه عکسی هم گذاشتی تو این ماه رمضونی ...
سیلوووووووووم سحری بلا آخیییییییییی آره چیقد تند تند سر میزدمی ههه هههه من هنوزم کم کارم اوخیی کوچولو خاله دندون درآورده آب میخوره میزنه به لب لیوان تق تق صدا میده هه هه دیگه گیر کرده بود توی حلقم حرف دلم و زدم
سلام پروین خانم . خوبی خانم روانشناس . منم مثل دوستمون هر چی فکر می کنم می بینم به میوه ی خاصی حساسیت ندارم . الان هم این موقع شب یخچال رو خالی کردم . خوبیش به اینه که تنها زندگی می کنم و کسی نیست که باهام دعوا کنه که چرا همه ی میوه ها رو تار و مار کردم . چی کار کنیم عکس هلو گذاشتی ما هم دهنمون اب افتاد . مجبور شدیم به یخچال پاتک بزنیم . شاد و موفق باشی ابجی گلم
سلاممممممممم مرررررررسی خوبم احســــــــــــنت خیلی خوبه اینجوری من به میوه حساسیت ندارم ولی به بضعی غذا ها چرا حساسیت دارم ههه ههه نوش جان احسنت یه یخچال و تنها تنها دیگه!!! پاتک زدی به یخچال نوش جان خوبه پاتک بزن سرحال باشی شاد و سلامت باشی داداش سهیل
سلام همسنگر با تبریک فرا رسید ماه خودسازی.. با دو پست جدید و سه هدیه ویژه منتظر حضورتان هستم... ضمنا من عاصی را از دعای خیرتان محروم نفرمایید یا علی
سلام هم وطن من با کسی دعوا ندارم که هم سنگر باشم یووووووهوووووووووو ماه رمضان ماه مهمونی خدا ماه عشق و صفا مبارک هوووممم دوست جدید و هدیه رو موفقم به شرطی که به منم هدیه بدی شما نه که عاصی هستی دیگه فایده نداره بلی دعا میفرماییم ایشاالله خدا قبول کنه یا علی...
این پیمان کیه؟! از عوامل خارجی هاست؟! تو وبلاگ وحیده جونی هم بود عخشمممممممممممممممممم مواظب خودت باچ!!! گونیت رو سفت بچسب!!!
یوووووووهووووووووووو نونو جونی اوه اوه نه نونو جونی از عوامل خارجی نیست چند وقته داخلی شدهاووهوووم وبلاگ وحیده جونی هم بوده آقا پیمان آمارت و دارن بروبچز چــــــــــــــــــــــــشم عشقولویی من گونی از مد افتاد دیگه همون چارقد م و میچسبم
akhe mah ramezan chie to ham axe hooloo gozashti nmigi adam havas mikone? goshname kash inja hade aghal axe omlet mizashti hade aghal ngash konam
خب طاقت بیار دیگه حالا هلو که آدم و سیر نمیکنه (من استثنا م) خب من از عمد گذاشتم که طاقتت بیشتر بشه خودکنترلی ت بره بالا آخییییییییییی حتما مامی برای افطار غذا خوشمزه گذاشته ه هههه ههههه ههه املت خب املت که بدتره که بنده خدا بیشتر دلت آب میوفته
یوووووووووووووووووووووهوووووووووووووووو بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووق اقا برین کنار من از یمدون بار اومدم با یه دهتایی صندوق هلوووووووووووووووووووو لوووووووووووووووووووووووووووس ملووووووووووووووووووووووووس بدو تپل رو صدا بزن بیاد ببره تو این همه واسه شما دوتا خریدم ولی همه رو یه دفعه نخوری دل درد بگیری یکی یکی میبینم که همش تو نت پلاسی امتحاناتو دادی داری کیف میکنیا من از 14 مرداد تازه شروع میشه
دست دست دست مامی جونی اومده برین کنار دهتایی صندوق هلو آخییییییی تپــــــــــــــــــل واسا منم اومدم چشـــــــــــــــم تهنایی نمیخوریم هلو ها رو من به هلو حساسیت ندارم یه جعبه هم بخورم چیزیم نمیشه چشم یکی یکی با تپل میخوریم ه ههه ه خب چی کنم دیگه حوصله م سر میره میام نت پلاسی هووووووم امتحانام تموم شد کلی کیف کردم اوخیییییییییی مامی جونی چیجوریه امتحانا شما؟؟ ایشاالله به همه ش میرسی
سلام (ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنین) ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مىکنیم ختم گروهی قرآن کریم در ایام ماه مبارک رمضان
این روز ها آسمون برام آبی تر از هر زمان دیگه شده. دارم به یه موفقیتایی در زمینه ی کار می رسم. تونستم یه جای معتبر استخدام بشم. اندکی صبر، سحر نزدیک است. عبارت دوست عزیزمون دیونه، اما به روایتی دیگر...
خیــــــــــــــــــــلی خوشحالم ایشاالله همیشه شاد باشی و سلامت خدا رو شــــــــــــــــکر احسنت اندکی صبر سحر نزدیک است
عخشمممممممممممممممممممممممممم دوستت دارم!!! پول این ماه هم رو میدم بهت بری واس خودت شلفار کردی 36 رنگ بخری!!! دمپایی رنگشون هم بخر تا ست شه!!
یه دونه از چارقدت رو گذاشتم لای دفتر خاراتم تا خشکش کنم!!! دفترم بوی تو رو میده عخشم
منم خعلی موخوامـــــــــــــــــــــــــــــــــت نونووووووووو آخ جون خرجی هووووووومممم شلفار کردی 36 رنگ دوس میدارم چشـــــــــم دمپایی رنگین کمونی میخرم بهش بیاد اووووففف چارقد منو گذاشتی لای دفتر خاطرات هوووومممم منم یه تیکه لواشکا تو رو قاب کردم زدم به دیفار اتاقم همیشه یاد تو باشم عـــــــــــــــــــــــــاشششقتمممممممممم
ستاره پرداز
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 ساعت 01:35
سلام وااااااااااااای هلووووو دستمال کوووووووووو اب دهن ووووووی هلو بخورم من شما کجایی خانم دکتر این عصاب ما داره روانی میشه هاااااااااا بیا که جا موندی از غافله
سلام هوووووووومممم شما هم هلو دوست دارین دستمال نمیخواد آستین پیرهن که هست بفرما از درخت بچینید ما همین دور و اطراف این باغ قدم میزنیم اوه اوه!!! چرا حالا؟ من که دیگه نمیام مدرسه که نه جا نموندم هنوز غافله نرفته بود بدو بدو اومدم
عخشممممممممممممممممممممم میسی که همش با پیکانات میای پیشم
دفعه بعد که بیای کارخونه پیکان رو هم مهرت می کنم
نــــــــــــــه چارقد گل گلی دوس میدارممم منم میسی که همه چی رو مهرم میکنی هوووومممم کارخونه لواشک سازی موخوام برا تو لواشک بسازم با شکلای مختلف با طعم های مختلف
می آیند.... می مانند.... عادت می دهند.... ومی روند.
وتو در خود می مانی و تو تنها می مانی
راستی نگفتی رسم تونیز چنین است؟.... مثل همه فلانی ها....؟
هی فلانی! زندگی شاید همین باشد.. یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمیخواهی من گمانم زندگی باید همین باشد.... اخوان ثالث
پرونده رقت انگیزی که اشک قاضی را در آورد/ درست کردن کباب با پوست مرغ و حسرت فرزندان همسایه روزنامه خراسان نوشت مردی با تسلیم شکوائیه ای به قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل خانه محقر و مخروبه ای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از شهرک های مشهد خریدم اما چون وضعیت مالی مناسبی نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که احساس می کردم فرزندان خردسالم دچار افسردگی شده اند. وقتی از سرکار به خانه می آمدم آن ها از من طلب «کباب» می کردند من که توان خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که متوجه شدم هر چند روز یک بار از اتاقی که به اجاره واگذار کرده ام «بوی کباب» می آید و همین موضوع باعث شده تا فرزندانم از من تقاضای کباب بکنند. شاکی این پرونده ادامه داد: دیگر طاقتم طاق شده بود هرچه سعی کردم برای فرزندانم کباب تهیه کنم نشد این در حالی بود که بوی کباب های مستاجرم مرا آزار می داد به همین دلیل از محضر دادگاه می خواهم رای به تخلیه محل اجاره بدهد تا بیش از این خانواده ام در عذاب نباشند. قاضی باتجربه شورای حل اختلاف که سال هاست به امر قضاوت اشتغال دارد، هنگامی که این ماجرا را تعریف می کرد اشک در چشمانش حلقه زد او گفت: پس از اعلام شکایت صاحبخانه، مستاجر او را احضار کردم و شکایت صاحبخانه را برایش خواندم. مستاجر که با شنیدن این جملات بغض کرده بود گفت: آقای قاضی! کاملا احساس صاحبخانه را درک می کنم و می دانم او در این مدت چه کشیده است اما من فکر نمی کردم که فرزندان او چنین تقاضایی را از پدرشان داشته باشند. او ادامه داد: چندی قبل وقتی به همراه خانواده ام از مقابل یک کباب فروشی عبور می کردیم فرزندانم از من تقاضای خرید کباب کردند اما چون پولی برای خرید نداشتم به آن ها قول دادم که برایشان کباب درست می کنم. این قول باعث شد تا آن ها هر روز که از سر کار برمی گردم شادی کنان خود را در آغوشم بیفکنند به این امید که من برایشان کباب درست کنم. اما من توان خرید گوشت را نداشتم تا این که روزی فکری به ذهنم رسید یک روز که کنار مغازه مرغ فروشی ایستاده بودم مردی چند عدد مرغ خرید و از فروشنده خواست تا مرغ ها را خرد کرده و پوست آن ها را نیز جدا کند. به همین دلیل به همان مرغ فروشی رفتم و به او گفتم اگر کسی پوست مرغ هایش را نخواست آن ها را به من بدهد. روز بعد از همان مرغ فروشی مقداری پوست مرغ پرچربی گرفتم و آن ها را به سیخ کشیدم. فرزندانم با لذت وصف ناشدنی آن ها را می خوردند و من از دیدن این صحنه لذت می بردم. من برای شاد کردن فرزندانم تصمیم گرفتم هر چند روز یک بار از این کباب ها به آن ها بدهم اما نمی دانستم که ممکن است این کار من موجب آزار صاحبخانه ام شود. قاضی شورای حل اختلاف در حالی که بغض گلویش را می فشرد ادامه داد: وقتی مستاجر این جملات را بر زبان می راند صاحبخانه هم به آرامی اشک می ریخت تا این که ناگهان از جایش بلند شد و در حالی که مستاجرش را به آغوش می کشید گفت: دیگر نگو! شرمنده ام من از شکایتم گذشتم! طاعات قبول اتماس دعا یاعلی
هعععععععععععییییییییی امان از ... که ادعای....میشه!!! نماز روزه های شما هم قبول شاد و سلامت باشید.. یا علی...
سلام ناناسی خوبی عزیزم؟ خواستم یه شعر بنویسم برات ، ولی وقتی کامنت علی رو دیدم... آیا واقعا اینه آرمانهای انقلاب حضرات؟؟؟ (((چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است))) کاش به جای اینکه این همه پول رو حروم کنن برای فلسطین و چیزای مسخره ، به فکر مردم نازنین سرزمین خودشون بودن که این همه پشتشون وایستادن! حیف!! واقعا حیفه این مردم که تو سرما و گرما ، تو خوشی و ناخوشی از حمایتشون دست نمیکشن!! امیدوارم روزی برسه که هیچ بچه ای برای چند تا تیکه گوشت حسرت نخوره.. و همچنین هیچ پدری جلوی زن و بچه ش شرمنده نشه
سلام وحیده جونی خوووووووبمممممم من شعر موخوام اوووهووووووووممم منم دلم خعلی جزغاله شد این بود آرمان های ما...؟؟؟ خعلی رو میخواد باوجود این مشکلات بزرگ ادعای اسلام هم بکنن احسنت همینه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است این همه مردم کمک میکنن اینا عین خیالشون نیست روز 22 بهمن من گفتم دیگه دولت و ارکان مملکتی باهاس پاشن بیان برا مردم راهپیمایی کنن اوهووومممم میرسه اون روز که مردم به خاطر خوردنی حسرت نکشن هعییییییی روزگار ....
پروین تو هلو دوست نداری دیوونه هلوییی
منم دلسترشو میدوستم
هووووووومممممم
عاشق هلو ام واقعا
یـــــــــــــــــــس دلسترش هم خیلی خوشمزه س
نوش جونت دلسترش
من به هلو اندکی حساسیت دارم ، شلیل لدفن
آخییییییییی من حساسیت ندارم که هیچ عاشقش هم هستم
شلیـــــــــــــل هم خیلی میدوستم
خیلی خوشرنگه
چشم شلیل بفرمایید شما
هلو خیلی خوبه فقط اون پرزای رو پوستش یه کم اذیت می کنه!
خب عزیزم هلو رو باید قشنگ بشوری پرزاش بره
ولی خب خیلی ها حساسیت دارن دیگه
من هیچ گونه حساستی ندارم
سلام



بحث دوست داشتن خوراکیاست بزارین منم بگم!
من از اون دسته از آدما هستم که یه جورایی همه چیز خوار هستم و همه ی میوه ها و غذاها رو دوست دارم. کلا خوردن رو کاری بس شریف و گرانبها می دونم.
یعنی اگه بگم چی دوس ندارم خیلی راحت تره. از نظر من همه ی غذاها خوشمزه بودن مگر اینکه غذا کله پاچه می بود. بعد کم کم نظرم تغییر کرد و گفتم همه چیز مگر مغز کله پاچه.. اما بعد از یه عملیات فوق سری از طرف زن داییم فهمیدم که میشه مغز کله پاچه رو توی آبش کوبید و اصلا متوجه ش نشد و مغز کله پاچه هم بیاد جزء خوردنیا. با این حساب من همه ی غذاها و میوه ها رو دوست دارم. خوش به حال خودم.
بـــــــــــه سلام پیمان خان
برمایید شما بگید

پس یخچال و جارو میکی؟؟









وااااااااااااااااااای خوش به حالت
چقد خوووووووووب
هه هههه خوردن کاری بس شریف و گرانبها میباشد
خعلی باحال گفتی
اوه اوه عملیات فوق سری
عـــــــــــــــــــجب....
ووویییییییی من کله پاچه و کلا گوشت دوست نمیدارم
خیلی خوبه که همه چی دوست داری
خعلی باحال بود این کامنتت
دستت طلا
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))



خیلیییییییییییییییی باحالییییییییییییییییییی!!
فکر میکنم اینم حرف دلت باشه:
از آن ترسم که در غربت بمیرُم / هلو آید ، رُخ ماهش نبینُم!!!
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
(البته اون بالاییه دور از جون ها!)
چه عکس خوشدیلی هم داره
هر چند که حساسیت دارم و دوست هم ندارم
اما عکسشو خیلی میدوستم
هه ههه هههههه هه
آره اینم حرف دلم ولی برای زمانی که از فصل هلو میگذره
دیگه نمیبینمش تا سال دیگه
هوووووووووممممم عکس خوشجله
اوخیییییییییی عسیسم
عکسش مال تو
راستی!








من نگرانتم پروین!!
این داستان عشقت خیلی داره خطرناک میشه!
میدونی شبیه کی شدی؟؟؟
شبیه اون سنجابه تو عصر یخبندان!!
=))
اون هی فندوق جمع میکرد ، بازم کم میاورد ؛ تو هی هلو میخوایی و درباره ش آپ میذاری و باز کم میاری!!
میگم اصلا مثل اینکه من باید دست به کار بشم!!
همون کاری که دیشب گفتم!
یه هلو رو بردارم و جلو چشمت تیکه پاره ش کنم ، بعد بریزمش سطل زباله!!!
شاید اینجوری حساسیت زدایی بشی!
نه؟ فکر خوبیه ها!!
نگران من
اوهوووممم داستان عشقیمی زده بالا
هه هه وحیــــــــــــــــده
خعلی باحالی
خعلی باحال گفتی
هه ههه یه تفاوت داریم من و با اون سنجابه
اون هی جم میکرد نمیخورد! من دنبال هلو میگردم پیدا کنم امونش نمیدم
نـــــــــــــــــــــــــه!!!!
هی چی بخوای بهت میدم فقط چاقو رو از گلو هلو بردار
حالا تیکه تیکه ش کردی اشکال نداره بریز توی بقشاب لااقل
دچار حملات وحشتزدگی میشمااااااااااا
نه اصلا فکر خوبی نیست
یکی بیاد کمــــــــــــــــــــک
ههههههههههههههههههههههههه
تپل خودشو میکشه واسه هلو
عاشق هلوه
زن وشوهر خونه تون هر جا باشه
میوه فروشی محله تون میلیاردر میشه
تولد شوهرته
چه تفاهمی داریم ما باهم
هووووومممممم من هلو خیلی میدوستم
هه ههه چرا میوه فروشه میلیاردر بشه؟؟!!
خودمون یه باغ هلو میخیریم بعد اشتغال زایی میکنیم بعد میوه های باغ و میبریم با کسایی میخوریم که هم هلو دوس دارن و هم نمیتونن بخرن
وایییییییییییی چه خوب واسا من اومدم
سلام بر بانوی روانشناس خودمون
خوبی خانومی؟
سلاممممم مه لقا جونی

خوبمممممم عزیزم
تو چیطوری؟؟
سلامـــــــــــــــــــــ هولوووووو


مبارک مبارک خوشبخت بشین الهی
خوبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟؟؟؟
دلم خیلی واست تنگ شده بود عزیزمــــــــ
چه کارا میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پروین جونم کی عروسی کردی
سلاممممممممم شفتالووووووووووووووووو
مرســـــــــــی عزیزمممممممم خوبم
اوووه میدونی چن وقته نیومدی پیش ما؟؟
هووووممم دل منم تنگ شده بود
فعلا الافی طی میکنیم تا فردا ببینم ترم تابستون چیکار میکنم
ای واییییییییییییی چرا شایعه پراکنی میکنید
من عروسی نکردم هنوز
مرسی عزیزممممممممم ایشاالله قسمت خودت هم بشه
وااااااااااااااییییییییییییی ما عاشق هلووووووووووامممممممم
عجب هلوهایی هم هست
دهنم اب افتاد
سلام عزیزم
ای بابانگو این بلاگفا دیوونه ام کرده اه اه
خوبم مرسی
بیبخشید دیده
توچطوررررررررررررررییییییییییییییییییی؟؟؟؟
الان حس و حال شعر ندارم
حالش که اومد میام برات تپلشو میخونم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
یوووووووهوووووووووووووووووو جیرجیر جونی هم عاشق هلوئه
هوووووووممممم نمیدونی برای پیدا کردن این عکس چی کشیدم که
انواع و اقسام هلو بود کلی دلم خواست
سلامممممممممم جیرجیر جونی خودم
اوخییییییییییی خدا نکنه عزیزم
به قول دادچیت خواهش موچونم
هووووووممم خدا رو شکر منم خوبممممممممممم
عسیسممممممممم خو من میام برات شعر موخونم
عاشق این خندیدنتم جیـــــــــــــــــرجیـــــــــــــــــر بلا
hulu bia boro tu galo
parvin jun to khodet ye pa huluyi
بهله بهله
چی عجب تشریف آوردید
خوش آمدی صفا آوردی
سلام خالههههههههه خوبی؟؟؟؟؟
خاله یاد هلو های پارسال من بخیر،،،یادته؟؟؟
سلاممممم ذد اص اس بلای خودمان



خووووووبم جیگر تو چیطوری؟؟
آخییییییییییییی آرههههههههه اتفاقا داشتم پست میذاشتم یا اون پست خوشجیلی تو افتادم
خیلی قشنگ بود عکسی که گرفته بودی
ببخشید دیگه
دل و دماغ ندارم
چیرا جیرجیر جونی؟؟؟؟؟
چی شده نفس؟؟؟
سلام
نمی دونم چی شد اما یهویی زد به سرم بیام برای عرض ارادت.
سلامممممممم
احسنت به این نیرو های نامرئی
خوب میدونن چیکار کنن
چه حال و احوال؟
سلام .پری جون ..
نمیدونی با اومدن به اینجا ...یاد خاطرات قدیم افتادم ...یاد اونوقتایی که خیلی بیشتر از این ها به هم سر میزدیم ...
تو هم مثل اینکه کم کار بودی ها ....
چه خبر از کوچولی خاله ؟
چه عکسی هم گذاشتی تو این ماه رمضونی ...
سیلوووووووووم سحری بلا



آخیییییییییی آره چیقد تند تند سر میزدمی
ههه هههه من هنوزم کم کارم
اوخیی کوچولو خاله دندون درآورده آب میخوره میزنه به لب لیوان تق تق صدا میده
هه هه دیگه گیر کرده بود توی حلقم حرف دلم و زدم
سلام
نورانی شده.
بدو بیا آپم... بعد از مدت طولانی. دیگه هم از وبلاگم آب نمی چکه
اینا تاثیرات آرامشی هست که از ریلکسیشن بدست آوردما!
بـــــــــــــــه سلام




آخ جوووون آپ الان میدوام میااااااااام
احسنت که دیگه آب نمیچکه باهاس نور بچکه
یوووووووووووهووووووووووووووو خدا رو شکر
سلام پروین خانم . خوبی خانم روانشناس . منم مثل دوستمون هر چی فکر می کنم می بینم به میوه ی خاصی حساسیت ندارم . الان هم این موقع شب یخچال رو خالی کردم . خوبیش به اینه که تنها زندگی می کنم و کسی نیست که باهام دعوا کنه که چرا همه ی میوه ها رو تار و مار کردم . چی کار کنیم عکس هلو گذاشتی ما هم دهنمون اب افتاد . مجبور شدیم به یخچال پاتک بزنیم . شاد و موفق باشی ابجی گلم
سلاممممممممم








مرررررررسی خوبم
احســــــــــــنت خیلی خوبه اینجوری من به میوه حساسیت ندارم ولی به بضعی غذا ها چرا حساسیت دارم
ههه ههه نوش جان
احسنت یه یخچال و تنها تنها دیگه!!!
پاتک زدی به یخچال
نوش جان خوبه پاتک بزن سرحال باشی
شاد و سلامت باشی داداش سهیل
آپیم بدو بیا
یوووووهوووووووووو
اومدممممممممممم
سلام همسنگر
با تبریک فرا رسید ماه خودسازی..
با دو پست جدید و سه هدیه ویژه منتظر حضورتان هستم...
ضمنا من عاصی را از دعای خیرتان محروم نفرمایید
یا علی
سلام هم وطن






من با کسی دعوا ندارم که هم سنگر باشم
یووووووهوووووووووو ماه رمضان ماه مهمونی خدا ماه عشق و صفا مبارک
هوووممم دوست جدید و هدیه رو موفقم به شرطی که به منم هدیه بدی
شما نه که عاصی هستی دیگه فایده نداره
بلی دعا میفرماییم ایشاالله خدا قبول کنه
یا علی...
تو این ماه رمضئن چرا مارو هوس میندازی؟
ترشیه هلو خوردی؟ بنظر ممیرسه خوشمزه باشه
این پست برای قوی شدن گذاشتم
نـــــــــــــــــــــــــــه
هوووممم ولی من خود هلو رو از همه چی بیشتر دوست دارمممم
اول
تعداد نظرا رو ندیدی؟
حالا به اشکال نداره اولین نفری بودی که پیشنهاد ترشی هلو رو دادی
یو آر اول
سلام
پس کوشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا نظرتو نمی بینم؟؟؟؟
سلامممممممممممم


بلی بلی الان دیگه پیدا شدم فکر کنم
الان میتونی نظر منو ببینی
دیروز سر زدم ولی نشد نظر بذارم
من که خیلی قوی شدم
احســــــــــــــــنت
توصیه های بیشتر برای قوی شدن و توی وبت نظر گذاشتم
چقدر خوشمزه ست
نــــــــــــــــــــــــــونــــــــــــــــــــــــوچــــــــــــــــــه جــــــــونی
نــــــــــــــــــمیدونی چـــــــــــــــقدر خوشمزه س
عــــــــــــــــــاشقتم جیـــــــــــــــــــــگر دونی نونوچه جونی
میخوای این باغ رو مهرت کنم عخشمممممممممممممم؟!
بیا با پیکان هلویی بریم باغ هلو ... اونجا رو مهرت کنممممممممممم چون یه پا هلویی!!!
وووووووووووووووااااااااااااااااااااااااای نونوووووووووو جونییییی









عجب پیشنهاد خـــــــــــــــــــــفنی دادی عشقولویی خودم
مووووووووووخووووووووووووووووووامممممممممممممم
فردا صبح با پیکان هلوییم میام بریم باغ هلووووووووووو
قفووووووون عشقولوییم برم که همیشه آماده س یه چیزی مهر من کنه
نونوووووووووووووو
دیگه شرمنده نکن
هجده تا هلو تو عسکه؟!
یوووووووووووهووووووووووووووووووووو
نـــــــــــــــــشمرده بودم نونوووووووووووووو
هجده تا همون عددی که من دوسش میدارم
دوستت دارممممممممممممممممم عخشم
نیست رنگی که بگوید بامن :اندکی صبراذان نزدیک است
هردم این بانگ برآرم ازدل
وای این روزچقدر طولانیست!
هه ههههه ههههه
خعلی باحال گفتی



دمت سوخاری
احسنت ببین روزه چه میکنه
یکی از فواید روزه اینه که خلاقیت و تقویت میکنه
حالا افطار کردی خیالت راحت شد؟؟ قبول باشه
واس منم دعا کردی یا نه؟؟
این پیمان کیه؟! از عوامل خارجی هاست؟!
تو وبلاگ وحیده جونی هم بود
عخشمممممممممممممممممم مواظب خودت باچ!!!
گونیت رو سفت بچسب!!!
یوووووووهووووووووووو نونو جونی
اووهوووم وبلاگ وحیده جونی هم بوده


اوه اوه نه نونو جونی از عوامل خارجی نیست چند وقته داخلی شده
آقا پیمان آمارت و دارن بروبچز
چــــــــــــــــــــــــشم عشقولویی من
گونی از مد افتاد دیگه همون چارقد م و میچسبم
کجاش رو دیدی!!!
می خوام یه باغ شلیل رو هم مهرت کنم!!!
یه پیکان شلیلی هم برات میخلم که هر وقت خواستی بری اونجا با پیکان شلیلی بری!!!
عخش مننننننننننننننننننننننننننننننی!!!
دار و ندار نونوچه ایییییییییییییییییییییییییییییییی!!!
اوووووووووووففففف باغ شلیل
دیگه من دارم ذوق مرگ میشممممممممممم
وووووویییییییییییییییی پیکان شلیلیییییییییی
نونوووووووووووو قلبم داره تاپ تاپ میکنه
یه روز به این رویام میرسم
خعلییییییییییییی دوستت دارممممممممم اندازه همه ستاره های آسمون
قفووووووووووووووونت برم نونوچه عشقی
دوستت دارممممممممممممممممممم عخشم
جیر جیرک وبش رو بسته؟؟
رفتم اونجا ... کسی نبود
عـــــــــــــــــــــــاشقتم نونوچه جونییییییییی
آره نونو جیرجیرک وبش و بسته
هوووممم
akhe mah ramezan chie
to ham axe hooloo gozashti
nmigi adam havas mikone?
goshname
kash inja hade aghal axe omlet mizashti
hade aghal ngash konam
خب طاقت بیار دیگه
حالا هلو که آدم و سیر نمیکنه (من استثنا م)
خب من از عمد گذاشتم که طاقتت بیشتر بشه خودکنترلی ت بره بالا
آخییییییییییی
ه هههه ههههه ههه
املت
یوووووووووووووووووووووهوووووووووووووووو




بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووق
اقا برین کنار من از یمدون بار اومدم
با یه دهتایی صندوق هلوووووووووووووووووووو
لوووووووووووووووووووووووووووس ملووووووووووووووووووووووووس
بدو تپل رو صدا بزن بیاد ببره تو
این همه واسه شما دوتا خریدم
ولی همه رو یه دفعه نخوری
دل درد بگیری
یکی یکی
میبینم که همش تو نت پلاسی
امتحاناتو دادی داری کیف میکنیا
من از 14 مرداد تازه شروع میشه
دست دست دست






دهتایی صندوق هلو












مامی جونی اومده
برین کنار
آخییییییی تپــــــــــــــــــل واسا منم اومدم
چشـــــــــــــــم تهنایی نمیخوریم هلو ها رو
من به هلو حساسیت ندارم یه جعبه هم بخورم چیزیم نمیشه
چشم یکی یکی با تپل میخوریم
ه ههه ه خب چی کنم دیگه حوصله م سر میره میام نت پلاسی
هووووووم امتحانام تموم شد کلی کیف کردم
اوخیییییییییی مامی جونی چیجوریه امتحانا شما؟؟
ایشاالله به همه ش میرسی
سلام
(ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنین)
ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مىکنیم
ختم گروهی قرآن کریم در ایام ماه مبارک رمضان
سلام آقا معلم
ختم قرآن حتما میام سر میزنم
این روز ها آسمون برام آبی تر از هر زمان دیگه شده.
دارم به یه موفقیتایی در زمینه ی کار می رسم. تونستم یه جای معتبر استخدام بشم.
اندکی صبر، سحر نزدیک است. عبارت دوست عزیزمون دیونه، اما به روایتی دیگر...
خیــــــــــــــــــــلی خوشحالم
ایشاالله همیشه شاد باشی و سلامت
خدا رو شــــــــــــــــکر
احسنت اندکی صبر سحر نزدیک است
عخشمممممممممممممم کامنتا رو تایید نمی کنی؟!
بدو بیا آخرش شدی!!! آپ کردم!!!
اومدم تأیید کنم داداشم نت و اشغال کرد

یوووووووهووووووووووووو بازم آپ
اومدمممممممممم
عخشمممممممممممممممم با پیکان شلیلی بیا
اون چارقدت رو هم سفت بچسب
چــــــــــــــشم نونوچه جونیمممممممممممم
با پیکان شلیلیم میاممممممممممم
چارقدم و سرم کردم
دوستت دارم عخشمممممممممممممممممم
عــــاشقتم نونوچه جونی
گونی از مد نیوفتاده عخشممممممممممممممممم
همیشه باید نسبت به شلفار کلدی و گونی و دمپایی پلاستیکی ارق ملی داشته باچی
نونوووووووووو چارقد گلی هم جزو ملیت حساب میشه؟؟
عخشممممممممممممممممم کی پیمان خان از عومال داخلی شده؟
از وقتی بیشتر میاد سر میزنه
شناس شده

تا نونو عشقییییییییی هست هیچ عوامل خارجی جرأت نمیکنه بیاد نزدیک من
هه!!! بس که بهت حساسم عوامل رو اشتباه نمشتممممممم
عشقولویی جوجو هسته ای هستی دیگه
دوسسسسسسسستت دارم که انقد نگران منی
عخشمممممممممممممممممممممممممم دوستت دارم!!!

پول این ماه هم رو میدم بهت بری واس خودت شلفار کردی 36 رنگ بخری!!! دمپایی رنگشون هم بخر تا ست شه!!
یه دونه از چارقدت رو گذاشتم لای دفتر خاراتم تا خشکش کنم!!! دفترم بوی تو رو میده عخشم
منم خعلی موخوامـــــــــــــــــــــــــــــــــت نونووووووووو
آخ جون خرجی
اووووففف چارقد منو گذاشتی لای دفتر خاطرات
هوووومممم منم یه تیکه لواشکا تو رو قاب کردم زدم به دیفار اتاقم همیشه یاد تو باشم
عـــــــــــــــــــــــــاشششقتمممممممممم
سلام



وااااااااااااای هلووووو
دستمال کوووووووووو اب دهن ووووووی
هلو بخورم من
شما کجایی خانم دکتر
این عصاب ما داره روانی میشه هاااااااااا
بیا که جا موندی از غافله
سلام






چرا حالا؟ من که دیگه نمیام مدرسه که
هوووووووومممم شما هم هلو دوست دارین
دستمال نمیخواد آستین پیرهن که هست
بفرما از درخت بچینید
ما همین دور و اطراف این باغ قدم میزنیم
اوه اوه!!!
نه جا نموندم هنوز غافله نرفته بود بدو بدو اومدم
آره چارقدم ارق ملیه!!!
میسی که همش با پیکانات میای پیشم
خصوصا گل گلی باچه!!!
عخشممممممممممممممممممممم
دفعه بعد که بیای کارخونه پیکان رو هم مهرت می کنم
نــــــــــــــه




چارقد گل گلی دوس میدارممم
منم میسی که همه چی رو مهرم میکنی
هوووومممم کارخونه لواشک سازی موخوام برا تو لواشک بسازم با شکلای مختلف با طعم های مختلف
وحیده جونی بهم اس زد...
یوووووووووهووووووووووووو وحیده جونی


هووومممم خدا رو شکر
سلام
شرمنده اون جزءثبت شده برا شما جزء 24 افتاد.التماس دعا داریم
حس شیشم دارم خفن
حس کردم باید یکی جزء 22 رو برداشته باشه
دعا میکنم که بعد این ختم قرآن که شما دوباره اومدی وبلاگ من این آدرس وبلاگتون رو هم بذارید
هی فلانی می دانی ؟ می گویند رسم زندگی چنین است...
می آیند.... می مانند.... عادت می دهند.... ومی روند.
وتو در خود می مانی و تو تنها می مانی
راستی نگفتی رسم تونیز چنین است؟.... مثل همه فلانی ها....؟
هی فلانی!
زندگی شاید همین باشد..
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که
تو دنیا را جز برای او
و جز با او نمیخواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد....
اخوان ثالث
پرونده رقت انگیزی که اشک قاضی را در آورد/ درست کردن کباب با پوست مرغ و حسرت فرزندان همسایه
روزنامه خراسان نوشت
مردی با تسلیم شکوائیه ای به قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل خانه محقر و مخروبه ای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از شهرک های مشهد خریدم اما چون وضعیت مالی مناسبی نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که احساس می کردم فرزندان خردسالم دچار افسردگی شده اند. وقتی از سرکار به خانه می آمدم آن ها از من طلب «کباب» می کردند من که توان خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که متوجه شدم هر چند روز یک بار از اتاقی که به اجاره واگذار کرده ام «بوی کباب» می آید و همین موضوع باعث شده تا فرزندانم از من تقاضای کباب بکنند.
شاکی این پرونده ادامه داد: دیگر طاقتم طاق شده بود هرچه سعی کردم برای فرزندانم کباب تهیه کنم نشد این در حالی بود که بوی کباب های مستاجرم مرا آزار می داد به همین دلیل از محضر دادگاه می خواهم رای به تخلیه محل اجاره بدهد تا بیش از این خانواده ام در عذاب نباشند.
قاضی باتجربه شورای حل اختلاف که سال هاست به امر قضاوت اشتغال دارد، هنگامی که این ماجرا را تعریف می کرد اشک در چشمانش حلقه زد او گفت: پس از اعلام شکایت صاحبخانه، مستاجر او را احضار کردم و شکایت صاحبخانه را برایش خواندم.
مستاجر که با شنیدن این جملات بغض کرده بود گفت: آقای قاضی! کاملا احساس صاحبخانه را درک می کنم و می دانم او در این مدت چه کشیده است اما من فکر نمی کردم که فرزندان او چنین تقاضایی را از پدرشان داشته باشند.
او ادامه داد: چندی قبل وقتی به همراه خانواده ام از مقابل یک کباب فروشی عبور می کردیم فرزندانم از من تقاضای خرید کباب کردند اما چون پولی برای خرید نداشتم به آن ها قول دادم که برایشان کباب درست می کنم.
این قول باعث شد تا آن ها هر روز که از سر کار برمی گردم شادی کنان خود را در آغوشم بیفکنند به این امید که من برایشان کباب درست کنم. اما من توان خرید گوشت را نداشتم تا این که روزی فکری به ذهنم رسید یک روز که کنار مغازه مرغ فروشی ایستاده بودم مردی چند عدد مرغ خرید و از فروشنده خواست تا مرغ ها را خرد کرده و پوست آن ها را نیز جدا کند.
به همین دلیل به همان مرغ فروشی رفتم و به او گفتم اگر کسی پوست مرغ هایش را نخواست آن ها را به من بدهد. روز بعد از همان مرغ فروشی مقداری پوست مرغ پرچربی گرفتم و آن ها را به سیخ کشیدم. فرزندانم با لذت وصف ناشدنی آن ها را می خوردند و من از دیدن این صحنه لذت می بردم. من برای شاد کردن فرزندانم تصمیم گرفتم هر چند روز یک بار از این کباب ها به آن ها بدهم اما نمی دانستم که ممکن است این کار من موجب آزار صاحبخانه ام شود.
قاضی شورای حل اختلاف در حالی که بغض گلویش را می فشرد ادامه داد: وقتی مستاجر این جملات را بر زبان می راند صاحبخانه هم به آرامی اشک می ریخت تا این که ناگهان از جایش بلند شد و در حالی که مستاجرش را به آغوش می کشید گفت: دیگر نگو! شرمنده ام من از شکایتم گذشتم!
طاعات قبول
اتماس دعا
یاعلی
هعععععععععععییییییییی
امان از ... که ادعای....میشه
نماز روزه های شما هم قبول
شاد و سلامت باشید..
یا علی...
سلام ناناسی










خوبی عزیزم؟
خواستم یه شعر بنویسم برات ، ولی وقتی کامنت علی رو دیدم...
آیا واقعا اینه آرمانهای انقلاب حضرات؟؟؟
(((چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است)))
کاش به جای اینکه این همه پول رو حروم کنن برای فلسطین و چیزای مسخره ، به فکر مردم نازنین سرزمین خودشون بودن که این همه پشتشون وایستادن!
حیف!!
واقعا حیفه این مردم که تو سرما و گرما ، تو خوشی و ناخوشی از حمایتشون دست نمیکشن!!
امیدوارم روزی برسه که هیچ بچه ای برای چند تا تیکه گوشت حسرت نخوره..
و همچنین هیچ پدری جلوی زن و بچه ش شرمنده نشه
خوووووووبمممممم
اوووهووووووووممم منم دلم خعلی جزغاله شد
این بود آرمان های ما...؟؟؟
خعلی رو میخواد باوجود این مشکلات بزرگ ادعای اسلام هم بکنن
احسنت همینه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
این همه مردم کمک میکنن اینا عین خیالشون نیست
روز 22 بهمن من گفتم دیگه دولت و ارکان مملکتی باهاس پاشن بیان برا مردم راهپیمایی کنن
اوهووومممم میرسه اون روز که مردم به خاطر خوردنی حسرت نکشن
هعییییییی روزگار ....
سلااااااااااااااااااااااااام پروین جووووووون
دمت داغ..............خیلی حال کردم باهاش...!!!!
ریختمش رو موبایلم............مررررررررررررسی
بازم از این کارا کن
سلاممممممممممم




ههه ههه دمت جرغاله هم خوب بود
یوووووووووهووووووووووووووووو
خـــــــــــــــدا رو شکر
هوووووووممم کار خوبی کردی همیشه همراهت باشه
چـــــــــــشم حتما