چگونه حرف دیگران در مورد من بر زندگیم تاثیر منفی نگذارد؟؟!!!
یا مثلاٌ شده از این بترسی که مبادا فلان جلسه که میخوام برم شاید چند نفر از من بدشون بیاد؟
یا مثلاً وقتی قراره با 5 نفر دیگه بری کوه که 2تاشونو نمیشناسی، شاید اون 2نفر ازت خوششون نیاد؟؟
اگر فکر کردی که چه بهتر میریم سر اصل مطلب! اگرم فکر نکردی زود فکر کن که بازم بریم سر اصل مطلب!
بی صبرانه منتظر
نظرات تک تک شما عزیزان هستم. موفق باشید.
چگونه حرف دیگران در مورد من بر زندگیم تاثیر منفی نگذارد؟؟!!!
یا مثلاٌ شده از این بترسی که مبادا فلان جلسه که میخوام برم شاید چند نفر از من بدشون بیاد؟
یا مثلاً وقتی قراره با 5 نفر دیگه بری کوه که 2تاشونو نمیشناسی، شاید اون 2نفر ازت خوششون نیاد؟؟
اگر فکر کردی که چه بهتر میریم سر اصل مطلب! اگرم فکر نکردی زود فکر کن که بازم بریم سر اصل مطلب!
فرض کن الآن روی
مبل نشستی داری با خیال راحت گوشیت بازی می کنی! یه دفعه دوستت بهت زنگ میزنه میگه
فردا بیا 4تایی بریم کوه. منو که میشناسی! دوتاشونم همسایه های جدیدمونن که تو
نمیشناسی! البته زیادم نگران نباش چون از فردا دیگه میشناسی!
تو ام که دوست
صمیمیته و پیشنهادشو رد نمی کنی. چون اگه رد کنی خیلی دلخور میشه!
اولین چیزی که به
فکرت میرسه چیه؟ اگه پسر باشی که مسلما میگی ناهارو چی کار کنیم! اگرم دخترباشی که
حتماً با خودت میگی نکنه اون 2تا همسایش که قراره بیان، کفششون یا کولشون یا
مانتوشونو..... بهتر از من باشه! اونام که بالا شهرن و...
این جاست که دیگه
بازی و این چیزا کلا از مغزت میپره دیگه همش فکر اینی که نکنه مانتوی اون فلان
باشه... نکنه کفشش مارک دار باشه آبرو من بره.... اصلاً نکنه اونا از من خوششون
نیاد! و خلاصه کلی از این فکرای منفی!!
خوب حالا میخوای چی
کار کنی؟
نه میتونی زنگ بزنی قرارو کنسل کنی بگی نمیام (چون هم سابقت خراب میشه هم بالاخره
دوسست صمیمیته دیگه، بگی نمیام کلی ناراحت میشه!)
نه اینم که میتونی بری کفش مدل بالای مارک دار بخری! اونم یه روزه! تازه دلتم
نمیاد پول الکی بدی چون یه جفت بدون مارکشو داری!!
پس میمونه فقط یه
راه! چی؟ بشینی تا صبح به همین چیزا فک کنی و این قدرم استرس به خرج بدی که تا صبح
خوابت نبره! بعدم صبح با چشم پف کرده بری سر قرار و همسایه های دوستت که تا حالا
هم ندیدیشون رو با اون تیپای خوشچیل موشجیل ببینی! بعدم اونا یه نگاهی به سر و وضع
تو بکنن و مثلا خودشون یواشکی یه پوزخندی بزنن! تو طول راهم که یه دفعه بند کوله
پشتیت مثلاً پاره میشه آبروت میره، تازه بگذریم از سر ناهار که هرکی با خودش چی
اورده....!
راه دیگه ام که
نداره! داره؟ بزار ببینیم داره یا نه!
به نظرم یه راه سوم هم میتونی داشته باشی! هرچند که لابد تو ام مثل خیلیای دیگه تا
حالا نداشتی! مثل خود من که تازه این راهو پیدا کردم! حالا میخوام این راهو به تو
ام پیشنهاد کنم و نظرت رو بدونم.
راه سوم اینه که یه
کم بیش تر منطقی باشی و برای خودت بیش تر از 2تا دوست همسایت ارزش قائل بشی!
به خاطر خودت زندگی کنی! نه به خاطر 2تا همسایه ی دوستت!
با سلیقه ی خودت بری کفش بخری نه با سلیقه ی 2تا همسایه ی دوستت!
با عقیده ی خودت پولتو برای خرید مانتو بودجه بندی کنی نه با عقیده ی 2تا همسایه ی
دوستت!
مثلاً اگر عقیده داری که برای خرید این چیزا نباید بیش تر از فلان تومن خرج کنی
چون پولتو برای خرید کتاب لازم داری، پس نری پولتو جور دیگه خرج کنی چون 2تا
همسایه ی دوستت همه ی زندگیشون همین چیزاس یا حتی کلاً از تو پولدار ترن!
منظورم از منطقی
بودن رو میخوام بیش تر برات توضیح بدم.
ببین فرض کن الآن رفتی کوه و کلّیم بهت نیشخند زدن و تو ام چون به جای جوجه کباب
آماده، تخم مرغ پخته برده بودی کلی تحقیر شدی! بعدشم که میای خونه و فوقش تا یه
هفته ام به این موضوع فک می کنی و هی با خودت کلنجار میری که علم بهتر است یا کفش
مارک دار!! بعدم که یه کم آروم شدی دوباره به همین نتیجه میرسی که علم بهتر است!!
الآن فرض کن اون دو
هفته ای که میگم گذشته. خوب؟ پوزخند زدن اون 2تا چیزی رو عوض کرد؟ به نظرت چی شد؟
اصلاً چیزی هم شد؟
اگه میگی شده خوب
چی شد؟ اگه به این نتیجه رسیده باشی که کفش مارک دار بهتر از علم است که خوب هیچی!
بهت تسلیت میگم!
اما اگر به این نتیجه رسیدی که هیچی عوض نشد و تمسخر اونا چیزی از تو کم نکرد، پس
به این نتیجه رسیدی که بهتره فقط یه کاری کنی که اون استرس و احساس تحقیری که می
کردیو دیگه تجربه نکنی، بهت تبریک میگم!
منظقیه که میگم
رفتار اون 2نفر چیزی از تو کم نکرد. درسته؟ شایدم نه! یه چیزی رو ازت کم کرد! اونم
آبروت جلوی دوستت!
پس همون طوری که اون 2نفر می خواستن به هدفشون رسیدن! هم خندشونو کردن هم آبرو تورو
پیش دوستت بردن!
حالا یه بحث دیگه
ام هست! به نظرت آبروی تو پیش دوستت رفته باشه و دوستت از فردا کم تر بهت احترام بزاره،
این جا مشکل از کیه؟ از تو یا دوست یا اون 2نفر؟
به نظر من مشکل از دوستته. چون هنوز نمی دونه چه کسی لایق احترامه!
خوب اگه مشکل از دوستته، تو چرا باید غصش رو بخوری؟! یکی دیگه نادونه تو باید
جورشو بکشی؟
شاید بهترین کار این باشه که کلاً بی خیال این فکرا بشی که فلانی در مورد من چی میگه. اگر چه برای همه مهمه که بقیه در مورد من چی میگن! اما نباید به قدری مهم باشه که آدم خودشو فراموش کنه و آرامششو فدای حرفا و نظرات بقیه کنه!
کافیه 1هفته امتحان
کنی. مطمئن باش تو 1هفته اون قدر آبروت جلو کسی نمیره که دیگه نشه جبرانش کرد!
فقط کافه آروم زندگی کردن رو 1 هفته تجربه کنی تا بفهمی حرف و نظر بقیه در موردت
بیش تر مهمه یا آرامش خودتو و لذتی که از زندگیت میبری. اصلا با هم قابل مقایسه
نیست! 1هفته امتحان کن تا خودت بهتر بتونی قضاوت کنی. پس فقط کافیه به این که "اگر
فلان کارو نم بقیه چی میگن! " فکر نکنی! همین! مثلاًاگر خواستی یه سؤال تابلو
سر کلاس از استاد بپرسی، نگران این نباش که سؤال لابد خیلی سادسو همه بلدن یا
فقط نفهمیدی. اصلاً مگه مشکلیه همه بفهمن
تو نفهمی؟ خیلی اوقاتم برای اونا پیش میاد! برای همه پیش میاد! منتها کسی جرأت
نداره به زبون بیاره! چون میترسه بچه ها بگن فلانی فلان! یا بهش بخندن سر کلاس، یا
استادم بهش تیکه بندازه!! به هر حال همه استادا ام که فهمیده نیستن.
میدونی چرا این قدر
زیاد مثال میزنم؟ برا این که پیش خودت فکر نکنی من چون فقط 4تا موردو در نظر گرفتم
و دارم با خیال خوش حرف می زنم! یا فکر نکنی که فقط یه جانب کارو سنجیدم و به همین
خاطر خوش خیالم!
"مهم نیست
بقیه در مورد من چی فک می کنن و چی میگن، مهم اینه من کاری رو انجام بدم که به
نظرم درست میاد حتی اگر به نظر بقیه خنده دار بیاد! مهم اینه که زندگی منه و خودم
باید براش تصمیم بگیرم نه این که تصمیم رو رو حساب حرف بقیه تنظیم کنم!"
از همین امروز یه هفته رو شروع کن. 1هفته از این همه سال زندگیت رو با
این اعتقاد سر کن، حتی اگر بهش معتقد نیستی! فقط برای امتحان و مقایسه. بی صبرانه منتظر
نظرات تک تک شما عزیزان هستم. موفق باشید.
سلام پروین بانو
تبریک میگم هم سال نو رو به شما و هم تولد وبلاگتون رو
وقتی خدا هست و او جانسین تمام نداشته های ما هست چرا منفی اندیشی!!؟
روان انسان روخوب بشناس که مقدمه خداشناسیه و خیلی از مشکلاتمون به نشماختن روان برمیگرده .
موفق باشی خانومی
سلام بر آقای مشکینی!


به خاطر همین روان شناسی میخونم
خیلی خوشحال شدم
منفی اندیشم نیستم تازه
به توصیتون حتماً گوش می کنم
منم براتون آرزوی سلامتی می کنم
سلام بر شما فکر میکنم اولین ژیام اولین ژست وبلاگتون رو من میزارم اگه اینطو.رباشه خیلی خوشحالم
اما بعد میام کامنت میزارم با شما کار دارم
شرمنده شما دومیش بودی

البته بازم خیلی خوشحالی داره ها!! چون من وبلاگم خیلی بازدید داره
منم حتما به وبلاگ شما سر می زنم، موفق باشید
سلام به روی ماه پروین روانشناس عزیز...




چطوری شما؟؟
مبارک مبارک وبلاگ نو مبارک
خیلی عالی بود..عجب شیرین و جذاب نوشته بودی از اول اول تا آخر آخرش خوندم..
خیلی باحال بود....
کلی آموختم....
فک کنم زین پس بیام اینجا یه پا روانشناس بشم و یه روانشناس تحویل جامعه بدی ...
--------
ضمنا صمیمیت و روانی کلامت بدجور منو گرفت
راستی چون گفتی بی صبرانه منتظر نظراتمون هستیم..خواستم زودتر نظرمو بدم که بدونی منم بی صبرانه منتظردیدن نظر خودم بودم!!
خیلی خوب انصافا استارت زدی به دل من که بدجور نشست
دمت گرمممممممممم...فعلا....
سلام عزیزم







حتماً بهت سر میزنم موفق باشی
مبارک مبارک میگی شیرنی بگیری؟
وقتی نوشتمش به دل خودمم خیلی نشست
به نظر من هرکس میتونه روان شناس خودش باشه
کلا بابت تعریفات دمت گرم
منم بی صبرانه اومدم جواب دادم
لطف داری
سلام دوباره
اینو خیلی جاها گفتم اما یه بار دیگهبرای شمکاتکرار میکنم
بر اساس قوانین من در اوردی ام من هر وبی رو لینک نمیکنم اما به دلایلی شما هم لینک شدید شما میتوانید لینگ وبلاگ خودتون رو در ستون سمت چپ در بخش لینک دوستان و گزینه ی دوستان من در اینجا قرار دارند مشاهده کنید
بر میگزدم
فعلا
سلام آقای عراقی
از این که منو در لیست لینک دونی خودتون قرار دادین بسیار ممنونم.
سلام به روانشناس گل گلاب.به جمع وبلاگ نویسان خوش اومدی
منم از لیست لینکام خیلی خوشم میاد
خوشحال میشم همیشه بهم سر بزن
آقای مشکینی برات کامنت گذاشته ایول
چه کامنت قشنگی خیلی طولانیه اصلا به کامنت های حامد نمیخوره!!!
سلام دانارت گلم


خیلی خوشحال شدم که وبلاگم سر زدی.امیدوارم بتونم در این جمع هم باقی بمونم
حتما میام سر میزنم.
از کامنت آقای مشکینی بسیار خوشحال شدم.
ببخشید فعلا نمیتونم مطلبتو بخونم بعدا دوباره میام
اسمت پروینه؟؟؟آقای مشکینی از کجا میدونه!!!
اشکال نداره عزیزم.
اسمم آخر نوشته ام بود.
هان من تازه اسمت رو پایین پستت دیدم.
اما هنوز باورم نمیشه این کامنت اقای مشکینیه!!!خوش حالت چه طولانی نوشته برات
نمیخوام ناراحتت کنم اما من فکر میکنم این کامنت مال خود مشکینی نیس نمیخوام دخالت هم بکنم اخه یه نفر توی وب من از طرف اقای مشکینی چند بار کامنت گذاشته که اقای مشکینی تکذیبشون کرده.و اقای مشکینی هیچ وقت زیر کامنت هاش آدرس وبشو نمیذاره.خیلی جای تعجب داره این کیه نمیدونم.خلاصه اعصاب برام نذاشته
نهههههههههههههههه جدی میگی؟؟؟؟ من و باش که کلی ذوق کردم.



شوخی کردم ناراحت نشدم جونم.
اگه آقای مشکینی نباشه شاید بیاد برام نظر بذاره چون رفتم توی وبلاگش کلی از ایشون تشکر کردم
اشکال نداره این یکی میشه مشکینی ۲
از پی گیری هات ممنونم.هر وقت میای سر میزنی کلی انرژی میگیرم.
پروین بانو(به قول مشکینی قلابی)

لینکت کردم عزیزم
ممنون گلم.

منم شما رو اینجا لینک میکنم.
سلام به روی ماه شما....

ضمن تشکر فراوان تر از فراوان بابت لینک بنده ..بنده نیز با افتخار شما را در پاتوق رفقای نامبروان خویش جاساز ی نمودم......
------------
آمدی جانم به قربانت "سلام"
لینک شدی درپاتوقم،ختم کلام
گر دهی پاسخ سلام من،سلام
فاب رفیقم گشته ایی وسلام !
چیزکی فی البداهه به افتخار رفقای نامبروان..از سوی ساناز منوچهری
...مرسی خبر کردی برم پستت رو بخونم
سلام شاعر جون.

این شعرت رو فوق العاده دوست دارم.
خییییلی خیییلی خوش اومده.
سلام پرپری!!
با این مطلبی که نوشتی موافقم ولی با یه مقدارش. درسته آدم باید واسه خودش زندگی کنه ولی دیگران رو نمیشه نادیده گرفت؛ میشه؟...نمیشه! چون انسان یه موجود اجتماعیه. راست بری چپ بری میخوری به این اجتماع کوفتی!!!
آیا یه قناد میتونه کیک و شیرنی هاشو نادیده بگیره؟ نمیتونه! چون داره از این راه نون میخوره! یا یه کارمند میتونه مردم و ارباب رجوعو نادیده بگیره؟ نمیتونه چون اگه اونا نباشن کار و بارش تخته اس!! البته شاید قیاسم یه کم مع الفارق باشه ولی توضیح میدم!
یه مثل معروف هست که میگه « خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو! » واقعا ما نمیتونیم دیگران رو تا این حد نادیده بگیریم! بالاخره باهاشون برخورد داریم و تو این برخوردهاس که باید دید این حرفای تو رو میشه عملی کرد؟ هر کس باید از خودش بپرسه آیا من میتونم این قدر شکیبا باشم یا نه؟ هر کس باید رو خودش کار کنه. با این قسمت حرفات کاملا موافقم!

اما امروز این مثل تغییر کرده و تبدیل شده به « خواهی نشوی هم رنگ رسوای جماعت شو! » این مطلب برمیگرده به حرفای تو! که البته به نظر من یه کمی تنده و افراطیه!! باید دید چه طور میشه که اون چند روز یا یکی دو هفته ای که آدم بعد از سرخوردگی دوباره به خودش بر میگرده رو به حالت عادی برگردوند؟ یا چه طور میشه این دوره رو کوتاه و کوتاه تر کرد تا اون حد که به کم ترین حد ممکن برسه! اعتقاد من به مثل اول۶۰٪ و به مثل دوم ۴۰٪
در کل: اطرافیان رو نمیشه نادیده گرفت خانومی! اونم به این آسونی!
به به وحیده خاتون!خیلی خوشحالم کردی قدم سر چشم وبلاگ ما گذاشتی
با همه حرفات موافقم. تیتر نوشته ام این بود که چگونه حرف دیگران تاثیر منفی بر زندگیمون نذاره.نه اینکه ما نظر دیگران رو درباره خودمون نادیده بگیریم
درسته نمیشه دیگران رو به آسونی نادیده گرفت!منظور کلی و اصلی من از این نوشته این بود که دیگران نظرای مختلفی دارن و نظر هر کس برای زندگی خودش کار آمد داره.پس اگه بخوایم با نظر دیگران زندگی کنیم،زندگی خودمون ونظر خودمون درباره زندگیمون چی میشه؟؟؟!
اگه نتونستم منظورم رو با نوشته هام بیان کنم ببخش!آخه تازه کارم و این اولین پستم بود
بازم ممنونم که به وبلاگم اومدی
سلام بلا! راست میگی تیتر مطلب تو با گفته های من مثل بزرگراه و جاده خاکیه!! شاید یه کم زیادی رفتم تو فضای روانشناسی کاربردی!!
بالاخره ما هم مثل شما دستی بر آتش داریم و داریم خاک این رشته رو میخوریم!!
کلی هم توش جوگیر میشیم!!!!!!!
راست میگی نباید دیدگاه دیگران تو زندگی ما تاثیر - بذاره. نظرات شما محترمه خانومی
بازم بهت سر میزنم جیگر! 
LOVE YOU VERY MUCH
سلام طلا
منظورت اینه که من زدم توی جاده خاکی
با حرفایی که زدی دید گاه منم متعادل تر شد.گفتم که همه حرفاتو قبول دارم.گفتم سخته ولی ممکنه.
دوست دارم کمکم کنی جیگر
شاید منم زیادی مسله رو آسون گرفتم.بالاخره تو هم روانشناسی این جیزارو بهتر متوجه میشی
من مشکلات رو راحت مبینم که راحت حل بشه آخه من آدم راحت طلبی ام دیگه



خوشحالم میکنی گلم ممنون از توجه ات
دوست دارم ایجوری،اونجوری،بد جوری!!!!!
سلام گلم!
حال؟ احوال؟ نه بابا اختیار دارین!
منظورم از جاده خاکی حرفای خودم بود عزیزم!
میخوام واست یه شعر بزارم:
پنج درصدشم مال علی!!!!!!!!!!!؟؟؟
بچه ترم تابستون ۶ واحد رو پر کرده! حسابی ترکونده!!؟ ۲تا عمومی ۱ اختصاصی!؟ بچم خسته شده! خب گناه داره بچه امیدواره!!؟
شاید فرجی شد!!!!!
ای بابا بسوزه...
تو بخواه٬
پاسخ چلچله ها را تو بگو٬
قصه ابر هوا را تو بخوان٬
تو بمان با من تنها تو بمان٬
در دل ساغر هستی تو بجوش٬
من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست٬
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش...
نود و پنج درصده این شعر تقدیم تو رفیق بامرام
بی خیال بلا! فعلا!
سلام گل باغچه قلبم
حال و احوالم خییییلیی خوبه کامنت تو رو که میبینم بهترم میشم
این حرفا چیه تو هم درست گفتی!
من عاشق این شعره ام ولی نمیدونم برای کیه؟؟؟
چه خوب ۹۵ درصد!!!!!!!!!!!!
ااااااااااااااااوووووووووووووووووووو آق علی!!!!
خوب دیگه هر کس یه ظرفیتی دار دیگهههههههههههههه!!
ایشا..که یه فرجی بشه ما که دعا میکنیم!
نه برای چی بسوزه؟عشق همین چیزاش قشنگه دیگه مگه نهههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


آخ جون شعر
من که بی خیال نمیشم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
راستی چرا برای متن چگونه خشم خود را... نظر نمیذاری دوست دارم نظر تو درمورد این متن هم بدونم حتما بیای ااااااااااااااااااااااااااا
منتظرتمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!
سلام.
از این که به وبم اومدین ممنون.
میخواستم یه چیزی ازتون بپرسم.شما مشار هستین یا فقط اسم وبتونه؟؟؟ببخشید که فضولی میکنم چون دنبال یک مشاوره قریبه میگردم.فقط به خاطر این.
سلام دوست عزیز
از اینکه یه بار دیگه شما رو میبینم خوشحالم
من دانشجوی رشته روانشناسی هستم
باز هم به من سر بزنید
ولی میتونم ۲ نفر از مشاوران خبره رو به شما معرفی کنم:
۱.مهدی حاج اسماعیلی/شماره مطب ۲۲۸۵۲۷۲۲/شماره مبایل۰۹۱۹۲۵۷۷۵۲۳/email:hajiesmaeili2001@yahoo.com
2.حسین شیخی/2 شماره مبایل 09123467420 و 09360817844/email:dr.sheikhy@yahoo.com
خواهش میکنم فضولی چیه؟؟!!
موفق باشید.
سلام پرپری!
شه طوری؟ دلم واست (. )شده
هنوز کنار همنشین نشسته کمالش در ما اثر کرده!!؟ میدونی کی رو میگم دیگه؟نه؟!...بچم شعر میگه!
اونم شعرای سوزناک!!
تو مشاعرش گفت:
... بگذریم...!
نمیدونم چی شده از دستم در رفته!!؟
دوست دارم
دلم واست تنگ شده جونم٬
میخوام ببینمت نمیتونم٬
بین ما دیوارای سنگی٬
فاصله یک عمره میدونم٬
دوست دارم کلاسا شروع شه٬
ولی کی نمیدونم!
این ۲خط آخر از سروده های خودم بود!!
«میان عاشق و معشوق فرق بسیار است٬
گر یار ناز کرد شما نیاز کنید!» البته این از سروده هاش نبودا!!!
حتما به بخش «چگونه خشم خود را کنترل کنیم» هم سر میزنم!
مواظب خودت باش وبلاگ نویسه روانشناسه بامرامه بلا!!؟
سلام عسل
تو رو این جا میبینم خوب میشم
منم دلم هم برای تو هم برای مزگان یه ذره شده
این بیت آخرش که خودت گفتی قشنگ تر بود
یه خورده بیشتر همنشینش بشی یه پا شاعر میشیااااااااااااااااااااا
دلشو بردی که شعرای سوزناک میگه دیگگگگگگگگگگگه
ممنون گلم
وبلاگ نویسه روانسناسه با مرام بلا!!!!!!!!
دوسم داری من بیشتر!!!!
سلام.کاملا درست بود.
شعر مشیری خیلی قشنگ بود
موفق باشید
سلام .خیلی خوش اومدی
ممنون. پیروز باشی
خوشحالم خوشت اومده
تنها ودل گرفته وبیزار وبی امید
چرااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟!!!

کهنه فروشی داد میزد :چراغ شکسته می خریم
کفشهای باره میخریم
....
بی اختیار داد زدم:کهنه فروش:قلب شکسته می خری؟
حالا شما قلب شکسته میخرید؟
سلام دوست عزیز



اسم من پروینه
خریدار دل شکسته هم هستیم
آدرس وبلاگ مورد نظر تون هم توی لینک دونیم هست
اگه دوست داشتید بازم اینجا بیا
سلام عزیزم:سال نو مبارک


چه فایده-لباس نو


راستش من زیاد نمیدونم وبلاگ چیه؟
اخه من که ادرس وبلاگ ندارم فدات شم
هیج جیز مثل آرامش نیست
کفش نو-اسکناس های زیاد- که عیدی می گیری-همه اینا چه فایده؟وقتی آرامش نیست
عید اومد ولی من احساسش نکردم
سلام غریبه ی آشنای خودمون




خیلی خوشحال میشم میای
سال نو تو هم مبارک
عزیزم خیلی راحت میشه ارامش رو بدست آورد
درسته اگه آرامش نباشه هیچی ارزش نداره.
چرا عزیزم عید رو احساس نکردی
من سال تحویل کلی حال کردم. تمام آرامشم رو از خدا گرفتم
سلام پروین جان
از این همه لطفی که داری
توبا این قلب مهربونت-بی شک پیش
برام دعا کن-چون مشکلاتم دارن
ا

ممنون
خدا عزیزی
دیوانه ام میکنند
هستم ولی نیستم هر لحظه کنارت
نیستم ولی هستم هر لحظه به یادت
سلام عزیز دل

شرمنده فرمودی


خواهش دارم
جدی؟
دعا میکنم عزیزم
دوست داشتی برام حرف بزن
منم به یادت هستم گلم
سلام به پروین عزیز دلم
بدون ریا-بدون دروغ-
میدونم این لطف خدا

با همه رو راستم-وتاجایی که بتونم صادقانه
ولی همین ادما دلم رو شکستن

قول بده با هم دوست بمونیم
صادقانه دوست دارم
بود که من وتو با هم آشنا بشیم وخداروشکر
من یه دختر بسیار احساسی و زود رنج هستم
کمک میکنم-به خدا هیچ منتی سرشون نیست
این تازه قسمتی از هزار مشکلم بود
پروین عزیزم میترسم تو هم مرا تنها بزاری وفراموشم
کنی
سلام غریبه جون هومون آشنای خودم

خدا همیشه و توی هر لحظه هوای همه ی ما رو داره

تو فقط به دیگران محبت کن و در عوض محبت و کمک صادقانه ای که میکنی از طرف خدا انتظار جواب داشته باش. بگو خدایا فقط به خاطر تو.


تو هم قول بده که بیای پیشم
آخی مررررررررررررررررررررررررسی گلم
منم دوست دارم
دختر حساس و زود رنج و مهربون و صادق
میدونم عزیزم بابت محبت هایی که میکنی توقعی نداری.
گلم نذار هر کسی دلت رو بشکنه. وقتی با دیگران مهربون برخورد میکنی دوست داری دیگران هم همون طور باهات رفتار کنن. اما ای دریغ که دیگران خیلی سنگ دل تر این حرفا ن
یه وقتایی چند تا مشکل کوچیک روی هم جمع میشن و میشن یه مشکل بزرگ. اون وقت تمام ذهن و روح و جسم آدم رو خسته میکنن.
نه عزیزم من تو رو تنها نمیزارم. فراموشت هم نمیکنم
قول قول قول
خوشحال میشم میای پیشم و برام حرف میزنی عزیزم
تقدیم به پروین نازنینم

دوست خوب همون فرشته ای است که خدا به
هنگام تنهایی وگرفتاری برای آدم فرستاد
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای مرسی عزیزم
خیلی خوشحالم که منو دوست خودت میدونی
غافلگیرم کردی
۱۳۹۰ سلام به پروین دوست داشتنی


خواستم بگم :به یادتم
دوستی بسته پیچیده با ربان قرمز نیست-
که کسی روز تولد به کسی هدیه بدهد
دوستی قلب من است ودل تو که در این راه
به هم هدیه شود
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
منم منتظرت بودم



مرسی از اینکه به یادمی
وای چقدر قشنگ
همیشه رابطه هایی که دو طرف داره به سرانجام میرسه.
ای کاش ایمیل یا جی میل داشتی تا راحت تر باهات حرف بزنم.
راستی کجا زندگی میکنی؟ تهران یا جاهای دیگه؟
سلام عزیرم
تهران زندگی میکنم-
حالا تهرانی یا جای دیگه؟

محله تهران پارس- میدونی کجاست؟ کاش تو هم
تهران باشی
ایمیل دارم ولی باز نمیشه - میخوام یه ایمیل
جدید بسازم
تقدیم به پروین نازنینم:
من به پیمان وفا داری که بستم پایبندم
مرگ تو اند بشکند عهدی که بستم
سلام غریبه جون خودم
منم تهران ام ولی تهران پارس یه خوده پایین تر


چه خوب
ایول یه ایمیل جدید بساز باهم بحرفیم
مررررررررررررررررررررررررررسی
حتی مرگ هم نمیتونه عهد دوستی رو بشکنه!
چون عهد دوستی عهد تو تا روحه!
گرچه از هم دوریم ولی قلبهامون به هم نزدیکه

به خدا تو زندگی کم آوردم
نمیدونم کجای تهران پارس رو می گی- فلکه دوم-
فلکه اول-یا فرجام - حکیمیه- خلاصه کجا نفهمیدم
پروین جونم خیلی برام دعا کن- حال روحیم خوب
نیست
نصیحتم نکن که نصیحت دیگر برای من
کار ساز نیست
سلام عزیزم

یه کم پایین تر از تهران پارس،منظورم شهرری بود
عزیزم برات دعا میکنم. ولی دارم نگران میشم.
همه ما زمانی توی زندگی مون کم میاریم که به خودمون و تواناییها مون ایمان نداریم. گلم اگه حرفی زدم که نصیحت گونه بوده منو ببخش. منم مثل تو بودم تازه شاید یک ماهی بشه که از این وضع دراومدم. حرفی که میزنم برحسب تجربه اس. ای کاش یا ایمیل داشتی یا میتونستم باهات تلفنی حرف بزنم. البته اگه خودت دوست داشته باشی. چون خودم توی یه همچین موقعیتی بودم نمیخوام که تو هم زجر بکشی. بازم البته این زجر کشیدن ها برای همه لازمه.برای منم لازم بود. بیشتر از این حرف نمیزنم شاید ناراحت بشی.
برات خیلی دعا میکنم. امیدوارم آرامش و شادی رو از عمق وجودت تجربه کنی گلم.
سلام پروین جانم
اومدم که نگی بی معرفت هستم

پروین جان- احساس

به خدا الان چند وقته که سر درد گرفتم
آخه میگرن دارم
میکنم خدا دیگه منو رها کرده
چرا لطف خدا شامل منه بنده گناهکارش نمیشه
سلام عزیز دل



واقعا نگران شده بودماااااااااااااااااا
الهی! سر درد، گلو درد، چشم درد، و هزا تا درد دیگه همه ش از استرس و نگرانی ناشی میشه.
عزیز دل تو که میدونی میگرن داری باید بیشتر از اینا مواظب خودت باشی
یه چیزی رو توی زندگیم تجربه کردم. اینکه هیچ وقت به عشق و مهربونی خدا شک نکن. آدم وقتی از خودش یا رفتار هاش راضی نیست این فکر میاد سراغش این حس مثل مرداب می مونه هر چی بیشتر بهش توجه کنی بیشتر فرو میری. نمیدونم گفتنش درسته یا نه؟ ولی برای تو میگم. من تا جایی توی این مرداب فرو رفتم که کفر گفتم به چه بزرگی!!! انقدر از حرفی که زده بودم ترسیده بودم که هر لحظه امکان میدادم که خدا یه بلای سرم بیاره. سریع استغفار کردم و هرچی این فکر میومد توی ذهنم که خدا تو رو نمیبخشه، از خودم دورش میکردم. خیلی برام سخت بود ولی خدا مهربون تر و بخشنده اس در همه شرایط فقط جایی که تو بهش شک کنی اون اتفاقی که نباید بیوفته، می افته.
گلم نمیخوام نصیحت کنم فقط میخوام چیزی رو که خودم تجربه کردم رو برات بگم.
خدا یه وقتایی از ما دور میشه تا ببینه تو چقدر بهش ایمان داری چقدر به حضورش و عشقش ایمان داری.
من نه معلم دینی ام نه روحانی محل!
همین که احساس میکنی خدا تو رو رها کرده یعنی تو یه موقع اونو نزدیک خودت احساس میکردی و الان تبودش رو احساس میکنی.
مطمئن باش که خدا همیشه بخشنده اس. همین الان خدا داره تو رو میبینه، صدات و میشنوه پس دیگه نگران نباش. سعی کن بودن خدا رو باور کنی نه نبودنش رو. میدونم اینکار واقعا سخته ولی نباید تسلیم شد.امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشی.
چون دوستت دارم اینا رو برات گفتم.
از خدا میخوام که آرامشی و شادیی به روحت ببخشه که هیچ وقت لذتش از بین نره.
آبی تر از آنم که بیرنگ بمیرم.... از شیشه نبودیم

همچنان این درد
پروین جان ـ من به عشق و
ولی تو خودت
چرا هر چی خدا رو
راستش دارم
که با سنگ بمیرم..... تقصیر کسی نیست که
اینگونه غریبم...... شاید خدا خواست که دل تنگ
بمیرم
سلام به پروین عزیز دلم
میگرن با منه
رحمت خدا شک ندارم
میدونی که من یه دخترم وتحملم در برابر این
همه مشکل کمه
صدا میزنم جوابم رو نمیده
کم کم دیوانه میشم
چقد قشنگ بود
اینو الان مینویسم

خیلی خوشحالم که این میشنوم
خیلی خوبه که شک نداری
آره گلم میدونم. برای منم خیلی سخت بود
هنوز هم هست





سلام گلم
الهی
ولی خوشحالم که میتونم یا قسمتم اینه که این همه درد رو تحمل کنم چون میدونم آخرش و خدا خیلی قشنگ تموم میکنه.
چون خودش میگه: همانا بعد از سختی،آسانی است.
میخوام یه سؤال بپرسم:
تو میخوای چه جوابی از خدا بگیری که هنوز نگرفتی؟
خدا نکنه عزیزم که دیوانه بشی
میخوای یه نفر رو بهت معرفی کنم تا با اون حرف بزنی؟مورد اعتمادمه که میگم.
میدونی مشکلات و غصه ها تا وقتی نگفته موندن خیلی بزرگ و دردناک به نظر میآن شاید هم واقعا دردناک باشن اما وقتی گفته میشن از بزرگی و درد ش کم میشه. انقدر کم میشه که بشه تحملش کرد.
بزار یه سؤال دیگه هم ازت بپرسم:
چی باعث شده که تو فکر کنی از خدا دور شدی یا خدا جوابت رو نمیده؟
خوشحال میشم میای پیشم. بازم بیا.
برات دعا میکنم چون دوست ندارم تو هم مثل من زجر بکشی. امیدوارم خیلی زود به نتیجه ی خیلی خوب برسی.
دوست دارم
سلام پروین جانم- کمی مریض احوالم
ولی به خدا دلم به اندازه یه دنیا برات تنگ شده
بود
وقتی پیام نمیدم خیال نکن که بی خیال از تو و
روزگارتم- تو فکرتم- به یادتم- زنده به انتظارتم-
سلام غریبه جونم
چی عجب!

گفتم ما رو ول کرد رفت



اوخی! چی شدی؟
داشتم نگران می شدماااااااا
منم دلم برات تنگیده بود
ای جان !خیلی خوشحالم که به یادم بودی
ایشاالله که زود زود خوب بشی
نذاری بری یهویی هاااااااا
به نام آنکه شادی و خوشبختی را آفرید
گفت بنویس دوست دارم


به آسمان گفتم جمله ای بگو تا برای عزیزترین
کسم بنویسم
بی نهایت با صداقت تا قیامت
تقدیم به پروین نازنینم
مررررررررررررررررررررررررررررررررسی غریبه جونم
چقدر تو خووووووووبی
یاد شعر فریدون مشیری افتادم:
دوستت دارم را من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام!
این گل سرخ من
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق/
که بری خانه دشمن که فشانی بر دوست/
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست
به نام آنکه شادی و خوشبختی را آفرید
گفت بنویس دوست دارم


به آسمان گفتم جمله ای بگو تا برای عزیزترین
کسم بنویسم
بی نهایت با صداقت تا قیامت
تقدیم به پروین نازنینم
اتل متل گلابی- بیداری یا که خوابی؟

تو حرف منو قبول داری؟
قصه فرشته وشیطان رو
به جون تو که ماهی- دوست دارم حسابی
سلام پروینم- از اینکه دیر به دیر سراغت رو
میگیرم ازم ناراحت نباش-
به نظر من هر آ دمی یه فرشته در وجودش هست
وهم یه شیطان
گاهی برای شکست شیطان - فرشته باید
عذاب بکشه
خودت بهتر میدونی گلم
سلاااااااااااااااااااااااام غریبه جونم



به قول معروفی میگن:

مرسی که میای
وووووووووووووووی دلم برات تنگیده بود
مرسی جیگری که به یادم بودی و هستی
آره حرفت رو قبول دارم
دقیقا همینطوره ولی باید تحمل کرد. فرشته وقتی دلش پیش خدا باشه راحت تر تحمل میکنه
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
وقتی به این فکر کنیم که این یه مرحله ای که پشت سر گذاشته میشه بهتر میشه تحمل کرد
راستی! من رشته م روانشناسیه. توی اون دوتا نظر قبلیم که گفتم
میخوای یه نفر رو بهت معرفی کنم که باهاش حرف بزنی منظورم مشاور بود.
واقعا مشاور خوبیه. خودم باهاش مشاوره داشتم.
گفتم بگم حتما که یه وقت سوء تفاهم نشه. امیدوارم ناراحت نشده باشی
سلام اینجا مال آقای حاج اسماعیلی است؟
سلام.


منم پروینم.
ولی اسم استاد روانشناسی مون اسمش حاج اسماعیلی
خییییییییییییییییلی هم استاد خوبیه
سلام پروینم- خوبی گلم؟ من مشکل فراون دارم
توروخدا از من ناراحت نشو- چون این

یه جورایی



ولی ترجیح میدم مثل یک راز در خودم نگهشون
دارم
قضیه به اینکه تو راز دار هستی یا نه ندارد
من خودم نمیخوام حرف بزنم
زخم خوردم از کسانی که انتظارش رو نداشتم
راستی تو به خاطر اینکه روانشناسی میخواهی
کمک کنی یا به خاطر اینکه فکر میکنی دوستتم
تورو خدا جواب این سوالم رو صادقانه بده گلم
یه سوال دیگه- کسی که وبلاگ برای خودش داره
برای جواب دادن به نظرات دیگران خودش برسی
میکنه یا کسه دیگه؟ یعنی میگم وبلاگ هم مثل
ایمیله؟ که شخصی و خوصوصی باشه و کسی جز
اونی که وبلاگ برای خودشه کسه دیگه ای
میتوته وبلاگ شخص دیگه ای رو چک کنه وبه جای اون
جواب نظرات رو بده؟
سلام غریبه جونم
خوبم عزیزم.

شکل خود خواهرمه.


عزیز دل نگه داشتن یه سری حرفا کار درستی نیست. چون بد جوری روی روح و روان آدم اثر میذاره.نه گلم ناراحت نمیشم ازت.
منم مثل تو میگفتم نمیگم اما دیدم دردیه که باید درمون بشه و بالاخره به کسی که بهش اعتماد داشتم حرفامو زدم. میدونی الان خیلی حالم بهتره و
کلی از لحاظ فکری آروم شدم و بهتر میتونم واسه الانم تصمیم بگیرم.
منم از کسایی زخم خوردم که خیلی دوسشون داشتم.
معلومه که من به خاطر اینکه تو رو دوست خودم میدونم میخوام کمکت کنم.
میگم بگو چون میخوام عذاب نکشی. من توی موقعیت تو نیستم نمیدونم دقیقا چه حالی داری ولی اگه خیلی احساس نارحتی میکنی حرفات رو نگه ندار. جواب سؤالت رو کاملا صادقانه دادم. چون رشته م جوریه که با فکر و روح و تا حدودی هم بدن انسان سر و کار داریم میگم خیلی مواظب روح و روانت باش.
گلم وبلاگ هر کسی اختصاصی خودشه. دو تا رمز ورود داره که هر کسی فقط خودش میدونه.
دقیقا مثل ایمله. الان بجز من هیچ کس دیگه ای نمیتونه وارد وبلاگم بشه و جواب نظرات رو بده یا بخونه.
راستی خاله شدم هااااااااااااا!
28 خرداد بدنیا اومد.
اسمش رو گذاشتیم مهسا
یه جیگلیه که لنگه ش خودشه
دعا کن امتحانام بخیر بگذره دوتاش خیلی سخت بود.
ببخش اگه یه خوده دیر میشه جواب دادنم
دوست دارم خیلی زیاد. مرسی که منو یادت نمیره
سلام پروینم
الهی که من فدای مهسا
من عاشق نی نی هستم
خوش به حالش که
به خدا خبر به
کوچولو بشم
از طرف من ببوسش
خاله نازی مثل تو داره
دنیا اومدن مهسا کوچولو - بهترین خبری بود که
شنیدم
سلام عزیز دلم خودم
الهی! 




جدی میگم
ووویییییییییییی خدا نکنه جیگر
نی نی ها خیییییییییییییییییییییییلی خوشگل و با مزه ن
وووووووووای چه خوب! واقعا خوش بحالش که خاله ای مثل من داره
اعتماد بنفسم زد بالا
ای جانم. چقده خوشحالم که تونستم یه خبری بهت بدم که بهترین خبر برات باشه
مرسی که میای سر میزنی.
واقعا حضورت برام دلگرم کننده اس
خییییییییلی گلی.بووووووووووووووووووووووس
سلام پروینم- خوبی گلم؟ ببخشید که دیر به دیر
این روزا حال خوشی ندارم-
حالش خیلی بده-
میگن خیلی پیره- چه دلیل خنده داری-


بهت سر میزنم
مادربزرگم مریض شده
هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه که بستریش
کنیم
حالا خونه ما ست- روز به روز حالش بدتر میشه
خیلی دا غونم- پروینم- فقط بدون این روزا دل
آدما از سنگه - برای مادربزرگم خیلی دعا کن
همیشه به یادتم و دوست دارم
سلاااااام غریبه جونم
خوبم جیگر.

ایشاالله که زود تر همه چی درست میشه

زودی برگرد دوباره
اشکال نداره عزیزم. منم دلم تنگ میشه برات
الهی!
نمیدونم چرا بیمارسنانا اینجوری میکنن!
واقعا دلیل خنده داریه.
فقط میتونم برای مادربزرگت دعا کنم. هرچی صلاح باشه همون میشه.
آره دل خیلی از آدما از سنگه ولی نباید نا امید شد.
مرررررررررررررررسی عزیزم.
منم دوست دارم و به یادتم
مواظب خودت هم باش
سلام غریبه جونم


کوجایی؟ چرا نیستی؟؟؟
یه خبر از خودت بده دارم نگرانت میشم جیگر
بیاااااااااااااااااااا
سلام عزیزم
شرمندم به خدا
دوباره

مرسی که به یارم
مادربزرگم مردش و ده روز بعد مرگ مادربزرگم-
دختر فامیلمون که جوان بود مردش
یک هفته بعد سه تا از همسایه هامون مردن
سرت رو درد نیارم- همش گریه و گریه
به خدا یادت بودم- راستی مهسا جانم چطوره؟
راه میره-حرف میزنه؟
بودی- منم خیلی دوست رارم
غریبه جوووووووووونم
دشمنت شرمنده گلم
دلم واسه ت تنگولیده بود حسابییییییییی
آخیییییییییییی الهی عزیزم
میگم عزرایل محله شما رو نشون کرده بوده
آخیییییییییییییییی منم اشکم در اومد
منم به یادت بودم
آخیییی مهسا خاله
هنوز مونده تا راه بیوفته! بهش میگم زودی بزرگ شو بریم با هم شیطونی کنیم
خواهش دارم یاد دوستم نباشم یاد کی باشم
فدای تو
سلام عزیزم-خوبی؟
راستی یه سوال-
هروقت توی وبلاگت نظر میزارم کی جواب میدی؟
نه هوا ابریست ونه بارانی میبارد- پس بهانه دلم برای
این همه سنگینی چیست؟
سلامممممممم عزیز دل
خوبی؟؟؟





راستی! من هنوز اسمت رو نمیدونم
دیروز داشتم بهت فکر میکردم
به این میگن قانون جذب
همون موقع که نظرت رو میخونم جواب میدم
آخیییییییییی چقدر قشنگ
اینجا هم هوا ابر بود آفتاب شد دوباره ابر شد
مرسی میای
دفتر من تو شعر غمها گم شده
چه جوری بگم با معرفت دلم برایت تنگ شده
بــــــــــــــــــــــــــــــــه بـــــــــــــــــــــــــــه




ببین کی اومده عید دیدنی
خوش اومدی عزیزمممممممم
دل منم یه ریزه شده بود
خیلی خوشحال شدم دیدمت
سال نو مبارک عزیز دلمممممممممم
ای جانم-دل منم تنگ شده بود


مهسا ی نازم چطوره؟
خیلی دوست دارم و همیشه به یادتم
سال خوبی برای خودت و خانواده خوبت آرزو
میکنم
میسی عزیزممممممممممممم
مهسا هم خوبه هر روز بزرگتر میشه
9 ماهش شده ولی هنوز دندوناش درنیومده
مرسی عزیزم که به یاد منی برام افتخاره
منم به یادت هستم
ایشاالله سال خوبی باشه واسه همه مون پر از اتفاق های خوب باشه
این مدت نبودی کجا بودی؟نگرانت شده بودم
به نظر من دوری فراموشی نمیاره




البته اگه دوست داشتنی باشه
هیچوقت فکرنکردم چون ندیدمت-دوستم نیستی
از صمیمی ترین دوستام ضربه خوردم-
ولی تو صداقتی توی حرفهاته-که ندیده دوستم شدی-
به خدا تعارف نمیکنم
فقط صادقانه میگم مرسی به خاطر مهربونیت -خیلی
دوست دارم
آره عزیزمممممممممممممممممممممممممم








کاش بدونی بودنت یا تا ابد نبودنت
بهانه ای نمیشود برای از یاد بردنت
ای جانم منم همینطور
آخیییییییییییی میدونم ضربه خوردن از نزدیک ترین دوست چه حالی داره
فدای تو مرسی عزیزم
خیلی خوشحالم که اینو میشنوم ازت
ذوق توو دلم داره این ور اون ور میشه
منم مرسی به خاطر اینکه میای سر میزنی
این قد با معرفتی
منم دوسسسسسسسسسسسست دارممممممممم
بوس بوس
سلام عزیزم
برات مینویسم که نگی بی معرفتی
ولی به خاطر میگرن سرم


من همیشه به یادتم
که قرص زیاد میخورم- نتونستم یادی ازت کنم
این روزها نه حال روحیم خوبه و نه جسمیم
برام دعا کن عزیزم
چقد دلم برات تنگ شده بود خیلی وقته سر نزدی
نه نمیگم بی معرفتی میدونم اگه وقت داشته باشی میای
منم به یادتم گلم
خدایا مراقب عزیز دلم باش
ایشاالله بهتر بشی گلم
خدا پشت و پناهت باشه
چشم من دعا میکنم
تو هم مراقب خودت باش
دلخوش آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج
کعبه به دیدار خدا میرویم
حج خدا جز به دل باک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
خعلی این شعرو میدوستم غریبه جونی
تبریک میگم بهت تمام شکلک ها رو درست و به جا استفاده کردی(استاد شکلک شناسی و تفسیر آن)
بیا من غم و از دلت بشورم بلکه اینجوری یه حج برم دلم برا خدا تنگولیده
علی در عرش بالا بی نظیر است



علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟
عیدت مبارک
چه عیدی خوشگلی
چه شعر خوشگلی
عید تو هم مبارک عزیز دلم
سلام دلم برات تنگ شده بود
مهسا مهسا جونم خوبه
ســــــــــــلام غریبه جونم




قربون دلت
دل منم تنگ میشه دیر میای
مهسا هم خوبه شیطون شده
جیغ میکشه بنــــــــــــــفش
چیطوری تو؟ چه خبر؟
سلام پروین جانم-خوبی عزیزم
ببخشید که سراغی ازت نگرفتم- دل خودم هم برات تنگ شده بود
خواستم پیشاپیش عید رو به تو دختر گل و ناز
من همیشه دوست دارم وبه یادت
تبریک بگم
هستم
سلام گل به تو ای گل نشونم







سلام از من ای یار مهربونم
خوبم شکر خدا
تو چطور غریبه ی آشنای خودم؟
کم پیدا شدی
عزیزمممممم منم عید رو بهت تبریک میگم ایشاالله سال پر برکت و خوبی باشه برا همه مون
قربونت عزیزم که همیشه به یادم هستی
منم به یادتم همیشه
سلام پروین جان-برات نوشته گذاشتم انگار نرسیده به دستت عزیزم
سلام عزیز دلم
چرا جیگر رسیده دستم ولی طول کشید تا تأیید کنم دیگه شرمنده