گاهی مثل باران
 

zss&fm

دهانت را می‌بویند
مبادا که گفته باشی دوستت می‌دارم.
دلت را می‌بویند
مبادا شعله ای در ان نهان باشد

              روزگارِ غریبی‌ست، نازنین

و عشق را
کنارِ تیرکِ راهبند
تازیانه می‌زنند.

              عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

» ۱۳۹۹/۰۵/۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۳۱
» ۱۳۹۴/۰۲/۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۱
» ۱۳۹۴/۰۱/۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
» ۱۳۹۳/۰۱/۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
» ۱۳۹۲/۱۲/۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۹
» ۱۳۹۲/۰۵/۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۱
» ۱۳۹۲/۰۴/۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۳۱
» ۱۳۹۲/۰۱/۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۳۱
» ۱۳۹۱/۱۲/۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۳۰
» ۱۳۹۱/۰۸/۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
» ۱۳۹۱/۰۷/۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۳۰
» ۱۳۹۱/۰۶/۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۳۱
» ۱۳۹۱/۰۵/۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
» ۱۳۹۱/۰۴/۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
» ۱۳۹۱/۰۲/۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۱
» ۱۳۹۱/۰۱/۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۳۱
» ۱۳۹۰/۱۲/۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۹
» ۱۳۹۰/۱۱/۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۳۰
» ۱۳۹۰/۰۸/۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
» ۱۳۹۰/۰۶/۱ - ۱۳۹۰/۰۶/۳۱
» ۱۳۹۰/۰۵/۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۱
» ۱۳۹۰/۰۴/۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
» ۱۳۹۰/۰۳/۱ - ۱۳۹۰/۰۳/۳۱
» ۱۳۹۰/۰۲/۱ - ۱۳۹۰/۰۲/۳۱
» ۱۳۹۰/۰۱/۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۳۱
» ۱۳۸۹/۱۲/۱ - ۱۳۸۹/۱۲/۲۹
» ۱۳۸۹/۱۱/۱ - ۱۳۸۹/۱۱/۳۰
» ۱۳۸۹/۱۰/۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۳۰
» ۱۳۸۹/۰۹/۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۳۰
» ۱۳۸۹/۰۸/۱ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
» متاهل
» نولان و دیگر هیچ ...
» ۲۴ سالگی...
» نزدیک یک سال بعد...
» بی دلیل...!  (تولدم)
» ...
» خداحافظی ..... خداحافظ نمی خواهد !‌!‌
» نقطه ها درگیرم کردن...
» چایت را بنوش...نگران فردا نباش...
» ستاره سو سو نمی زند...
 

متاهل یکشنبه ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
 

۱ ۲ ۳

اینجا مشهد صدای مارو از وبلاگ زدی میشنوید 

 

پس از سالها


 

 
 
 

نولان و دیگر هیچ ... سه شنبه ۱۳۹۴/۰۲/۱۵
 

چند وقت پیش فیلم جدید نولان و دیدم... interstaller  .جاتون خالی خیلی خوش گذشت  . همیشه وقتی فیلمای نولان و میبینم تا چند وقت تو فکرشم...

سر این فیلمم همینطور بود ... حتی بیشتر از بقیه نشستم واسه خودم فیلم و تحلیل کردم... یک نمودارم کشیدم که فرم فیلم و توش نشون میدادم اول فکر میکردم تو فیلم یک گردش وجود داره که دائما تکرار میشه.... ولی بعدش فهمیدم این گردش فقط دو دوره من یک روانیم و نولان فیلماشو مخصوص من روانی میسازه که هر جور دلم میخواد تحلیلش کنم... البته این تحلیل و بعد از بار دوم که دیدم نوشتم... بار اول یک جلسه نقد در پیاده روی با دوستم داشتیم که البته تو اون جلسه فقط داشتیم از فیلم تعریف میکردیم

( اخه بعضی موقع ها میکوبونیم بهترین فیلمای سینما رو خیلی حال میده )

خلاصه که فردا طرفای عصر هوس کردم دوباره inception  و ببینم...درباره اینسپشن که حرفی نمیمونه. معمار جماعت همینه دیگه . اونم یکم تحلیل کردم... شبشم  memento رو دیدم .یک فیلم که فقط با یک تدوین و خلاقیت همچین فیلمی شده بود... دیگه مغزم جواب نمیداد پوکیده بودم...گیج میزدم تا چند وقت ...

خلاصه که ما با اثار نولان زندگی میکنیم. با دیدنشون به مغزمون ورزش میدیم از پرستیژ گرفته تا همین اینتراستلر ...

پ ن : چند وقتیه بدجوری معتاد فیلم شدم... شبا بدون فیلم دیدن خوابم نمیبره...

پ پ ن‌ : تحیلی فیلمامو بازم مینویسم


 

 
 
 

۲۴ سالگی... سه شنبه ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
 

۲۴ سال و یک روز پیش متولد شدم ...

کلا بزرگ شدن سخته... چون آدم بیشتر فکر میکنه ... دنبال دلیل میگرده ... با واقعیت ها رو به رو میشه... دیگه اون آدم شاد و شنگول و بیخیال گذشته نیست...

با اینکه همیشه دوست داره همون آدم قبل بشه ... ولی سن شوخی نداره   وقتی میبینه دیگه اون خوشیای گذشته رو نداره احساس میکنه افسردس... تا اینکه این مرحله از زندگی ام بگذره و به مرحله ی آدم شدن نزدیکتر بشه...   ولی هرچی میگذره بیشتر ازش دور میشه

امسال بیشتر از هر سال احساس بزرگ شدن میکنم... نمدونم خوبه یا بد... !

پ ن : نمدونم چ اخلاق بدیه من دارم دو کلوم حرف جدی جدی ام که میخوام بزنم باز توش یه چیزی میپرونم

پ پ ن : مرسی از همه دوستانی که تولدم و یادشون بود و تبریک گفتن ... دوستانی که یادشون بود و تبریک نگفتن ... دوستانی که یادشون نبود ولی تبریک گفتن ... و دوستانی که یادشون نبود و تبریک نگفتن

 

 


 

 
 
 

نزدیک یک سال بعد... پنجشنبه ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
 

خونه ی اول و آخرم اینجاست...

هر روز بهش سر میزنم... شاید چیزی ننویسم ولی حتما بهش سر میزنم... کامنتا رو یک نگاهی میکنم... تک و توک کامنت جدید بچه ها رو میخونم... خوشحال میشم که هنوز به یادمن با اینکه اینجا از رونق افتاده...

پ ن : چقد دلم واسه یه سری آدما یه سری چیزا یه سری خاطره ها تنگ شده...

پ پ ن : مدیونین فک کنین نزدیک تولدمه اومدم آپ کردم هااا...

پ پ پ ن : سال نو همتون مبارک... روز مادر هم مبارک...


 

 
 
 

بی دلیل...!  (تولدم) یکشنبه ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
 

بی دلیل آپ میکنم...!

بی دلیل گذشته هارو مرور میکنم...!

بی دلیل یک سال دیگه بزرگ میشم...!

بی دلیل سه سال پیاپی ۲۰ ساله میشم...!

و بی دلیل پیر میشم...!!!


اما با کلی دلیل تولدم مبارک...


پ ن : بی دلیل امسال کیک نمیدم :D

پ ن ن : بی دلیل امسال میخوام بجای کیک چند تا از آثار نقاشی خودمو واستون به نمایش بذارم لذتشو ببرین... :D

پ ن ن ن : اقا اگه کسی کادویی چیزی واسم در نظر گرفته بنده بی دلیل پذیرا میباشم :D

پ ن ن ن ن : بفرمایید ادامه مطلب...!




 

 
 
 

... دوشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۱۹
 

چقد خوبه اینجا هیشکی  رفت و آمد نمیکنه... اصن ادم یه احساس امنیت خاصی میکنه :D

فکر میکنه میشه خصوصی ترین حرفاتو اینجا بزنی و هیشکی نمیبینه :D

اصن عالیه :D


 

 
 
 

خداحافظی ..... خداحافظ نمی خواهد !‌!‌ دوشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
 

خداحافظی واژه نمیخواهد....

خداحافظی یعنی ، در را باز کنی

و چنان گم شوی ازین هیاهو

که شک کنند به چشم هایشان...

به خاطره هایشان به عقلشان و سوال برشان دارد ، که به خوابی دیده اند تورا تنها ؟!

یا توی سکانسی از فیلمی فراموش شده... خداحافظی یعنی ،

زمان را به دقیقه ای پیش از ابتدای آشنایی ببری

و دست آشنایی ات را پیش از دراز کردن

در جیب هایت فرو کنی

و رد شوی از کنار این سلام خانمان سوز 


خداحافظی ...خداحافظ نمیخواهد...!! (مهدیه لطیفی) 


 

 
 
 

نقطه ها درگیرم کردن... دوشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
 

.............

.................................................................................

......................................

....................................................

......................................................

..................

.................................................................................................................


(الان فکر میکنم اگه تا اخر عمرم ازین نقطه ها بذارم خسته نمیشم... )


 

 
 
 

چایت را بنوش...نگران فردا نباش... یکشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
 

من هنوز یواشکی خواب تو را می بینم...

یواشکی نگاهت میکنم

صدایت میکنم !

بین خودمان باشد ، اما من هنوز تورا " یواشکی " دوست دارم ...!



 


 

 
 
 

ستاره سو سو نمی زند... شنبه ۱۳۹۲/۱۲/۰۳
 

....سلام :D

خیلی ام دارم به موقع اپ میکنم...خیلی خیلی :D

5.5.92   هنوز یک سالم نشده :D..والا...پس خیلی ام دیر نیس...همیشه یک بدتری وجود داره....

نوشتن انگیزه میخواد...قبلا انگیزه های مختلفی داشتم...الان دیگه اونا دغدغم (؟) نیستن... خودمم نمیدونم چرا...


از اخبار این ۷ ۸ ماه همین دوروز پیش مهمترینشه که ۲۹ ام دفاع کردم و تموم شد...والسلام :D در حال حاضر یک بیکار به تمام معنام.... از افرادی که کار خوب سراغ دارن خواهان سفارش کاریم :D کارمم خودم تضمین میکنم :D


میام...نمیذارم به یک ماه بکشه این پست :D


پ ن : منطق من تو دوستی بی منطقیه تام ...عجیب بی منطقم...


 

 
 
 

اعداد اول... شنبه ۱۳۹۲/۰۵/۰۵
 

   

    اعداد اول اعدادی هستند که پس از بیرون کشیدن همه آن اعداد به دست می آیند و من فکر میکنم اعداد اول درست مثل زندگی هستند. آنها خیلی منطقی هستند اما هیچ وقت نمی توانید فرمولشان را کشف کنید حتی اگر وقت خود را با فکر کردن به آنها سپری کنید...

                                                                      


                                             ماجرای عجیب سگی در شب (مارک هادون)

                                                           


برچسب‌ها: ماجرای عجیب سگی در شب, مارک هادون

 

 
 
 

بعد از یه عالمه وقت... یکشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۳۰
 

سلام...

به به ...دوباره دارم بعد سالها مینویسم...نیشخند این همه وقت گذشت... کلی اتفاق افتاد... اتفاق خوب ..بد .. متوسط...

کلی حرف دارم واسه گفتن... که هیچ کدومو یادم نیس خدارو شکر...

(این جمله هارو با کشش در سیلاب اخر کلمه بخونین لطفا )نیشخند

اصلی ترین اتفاقا مهندس شدنمون بودعینک...مهندس بی پایان نامه البته نیشخند، دیگه یه لوح دادن دستمون گفتن این قسمو بخورین...مام جو دکتر بودن گرفتمونو خوندیم...یه خبطی کردیم دیگه...

بله... روز اولی که اومدم اینجا اوایل دانشگام بود...ابان اذر ۸۸ بود... ترم ۱... الانم میتونم بگم که ۴ سال گذشت... ومن اصلا نفهمیدم چجوری گذشت... کلا تازه دارم میام رو فرم،،، اوایل تموم شدنش که به دپسردگی حاد دچار شده بودمنیشخند الان کم کم دارم با واقعیت کنار میام... ولی هنوز هیچی نشده کلی دلم واسه دانشگاه تنگ شده... تا رشتت معماری نباشه نمیفهمی این حرف و باور کن  نیشخند


دو سه ترم اخر که دیگه داشتم از دست میرفتم کاملا... شب و روز نداشتیم،،، از ۸ صب تا ۱۲ شب به کوب کار میکردیم تا دوباره فردا...غیر از اون شبایی که کلا بیدار بودیم البته...خلاصه با همه ی سختیاش و شیرینی هاش گذشت و تموم شد... نیشخند (خدا بخیر کنه پایان نامه رو، ازون مهم تر ارشدو)


خدارو شکر فعلا بیکاری سر میکنیم تا ببینیم چه میشود...

یه سری عکس داشتم میخواستم بذارم گمشون کردم نیشخند دوربینمم شکسته فعلا درست حسابی نمتونم عکس بگیرم...


راستی ماه رمضون خوش میگذره؟؟؟ نیشخند


اینم یه عکس همینجوری : نیشخند





 

 
 
 

بازم تولدم شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
 

ماشالا ماشالا ماشالااااا یک سال دیگه ام بزرگ شدم...

الان دیگه کامل ۲۲ و دارم...

ماشالا... ماشالا... :D

منتظر کادو های گرم شما هستیم،،، B-)


 

 
 
 

یک روز بلند افتابی،در ابی بیکران دریا، امواج تو را به من رساندند... یکشنبه ۱۳۹۲/۰۱/۰۴
 

گاهی دوست دارم مثه اون موقع ها

همون موقع هایی که...

واست از پشت تلفن حمید مصدق بخونم... تو ام با فریدون مشیری جوابشو بهم بدی...

دلم واسه کوچت تنگ شده...

دلم واسه فروغ ت تنگ شده...

واسه همه...

همه تنگ شده...

تنگ

**************

پ ن : بهار مبارک... (: ... فصل من مبارک :)

پ ن ن : بچه ها امسال دیگه عکسای تخم مرغارو حاظر کنین رقابت جدی تر میشه [نیشخند]

پ ن ن ن: عکس ،خودم



 

 
 
 

دوست دارم... شنبه ۱۳۹۱/۱۲/۱۹
 

ارزوی من همیشه خوشبختی تو بوده

بهترینم پیوندت مبارک...ایشالا زیر اون سقف خوشگلتون با هم دیگه همیشه خوشبخت و شاد باشین ... :-*



 

 
 
 

به تو نامه مینویسم ...ای عزیز رفته از دست... سه شنبه ۱۳۹۱/۱۲/۰۱
 

به تو از تو می نويسم
به تو ای هميشه در ياد
ای هميشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سايه سار قفسم بود
زير رگبار مصيبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاييز
برگ و باغم گريه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده ی روييدن آورد

ای هميشگی ترين عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نويسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسم تو رسيدم
قلمم به گريه افتاد

ای تو يارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو يارم
از گذشته يادگارم

به تو نامه می نويسم
ای عزيز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پيوست


در گريز ناگزيرم
گريه شد معنای لبخند
ما گذشتيم و شکستيم
پشت سر پلهای پيوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
بايد از هم می گذشتيم
برتر از ما عشق ما بود 


***********

پ ن : اپ کردن خیلی ام سخت نیس...من که دلیل این همه تاخیر تو پست گذاشتنو نمدونم...شما چی؟؟؟ :-"

پ پ ن: ترممون تموم شد...شرو شد... اصن معلوم نشد چی شد... کی تموم شد کی شرو شد...خلاصه که ما هنوز در ادامه ی همون مردن قبلی هستیم...به مردن ادامه میدیم...به امید زودتر تموم شدنش...

پ پ پ ن: پستارو باز میذارم ...تا جایی که وقت بشه جواب میدم... ولی هر دو سه روز یه بار حتما میام وب. حالا یا محسوس یا نا محسوس...

پ پ پ پ ن : شعر قشنگیه نه؟؟؟

پ پ پ پ پ ن : ادامه مطلب کارای این ترممو گذاشتم،،،خوشحال میشم نظرتونو بدونم... البته این ترم دو نفری بود...من و دوستم :D


ادامه مطلب

 

 
 
 

تنها مرگ است که دروغ نمیگوید... دوشنبه ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
 

می‌خواهم بروم دور، خیلی‌ دور، یک جایی‌ که خودم را فراموش بکنم.

گم بشوم،

نابود بشوم.

می‌خواهم از خودم بگریزم بروم خیلی‌ دور، مثلا ...

مابین مردمان عجیب و غریب، یک جایی‌ بروم که کسی‌ مرا نشناسد،

کسی‌ زبان من را نداند،

می‌خواهم همه چیز را در خود حبس بکنم،

اما میبینم برای اینکار درست نشده ام!




زنده بگور
(صادق هدایت)
پ ن : (خدایا بهش صبر بده...)


 

 
 
 

دیگر وقتش شده بود، گنجشک باید پرواز کردن را شروع میکرد! شنبه ۱۳۹۱/۰۷/۲۹
 

احساس میکنم کم کم دارم عادت میکنم...

و این ...

به نظر خودم اصلا خوب نیست...!


*************************

پ ن : عکس در پارکینگ دانشگاه درحال راه رفتن گرفته شده و به علت نداشتن شارژ با موبایل دوستم... :) به این میگن عکاسی با مشکلات...:D


 

 
 
 

به همین سادگی...! سه شنبه ۱۳۹۱/۰۷/۱۱
 

گاهی فاصله یعنی شکستن سکوت

گاهی فاصله یعنی نفس کشیدن

و گاهی فاصله یعنی حیات . . .


فاصله ها همیشه بد نیستن . . . گاهی بعضی فرصت ها با فاصله ها بدست میان...!

فرصت فکر کردن و تلاش برای زندگی...


فاصله یعنی فرصت کوتاه یک تنفس در گیر و دار سکسکه ها ...!!!  :)

...و به همین سادگی...


پ ن : منبع عکس: سایت artlimited


 

 
 
 

حس میکنم دیگه نمیبینمت...! یکشنبه ۱۳۹۱/۰۶/۲۶
 

یکی از ارزو هام اینه که وسط این خیابون راه برم...

چشم بسته یا بازش فرقی نمیکنه...فقط تو طول خیابونش قدم بزنم...

فقط...

شب باشه لطفا...!

(( اینه...یعنی ما انقد کم توقعیم...))

*****************

پ ن : اینجا بلوار وکیل اباد مشهده...دوسش دارم


 

 
 
 

خورشید دوست داشتنی من... دوشنبه ۱۳۹۱/۰۶/۲۰
 

نازی واسه من انعکاس یه چیز خوبه که من دوس دارم .......

من همه چیزای خوب دنیارو دوست دارم....

مث قوطی کمپوت......

قوطی کمپوت.....اره قوطی کمپوت...........

صبح از خواب بلند شدم دیدم خورشید رو پشتبوم افتاده......

رفتم که برش دارم ........دیدم قوطی کمپوته....

من خورشیدو می خواستم .........

نازی واسه من انعکاس یه چیز خوبه که من دوست دارم........همین



****************

(دیالوگ حسین پناهی در فیلم سایه خیال)



پ ن : به علت ترکیدگی قالب،،،فعلا ما را با این قالب تحمل کنید...




 

 
 
 

مکس جری هوروویتز  ..۱.. شنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
 

زندگی هر کس مثله یه راه بی انتهاس... بعضی هاشون صاف و آسفالت شده

هستن بعضی ها مثل مال من پر از شکاف و پوست موز و ته سیگار...


راه تو هم احتمالا مثله راه منه البته با شکاف های کمتر ،

امیدوارم یه روزی راه ما به هم برسه و بتونیم با هم یه لیوان شیر غلیظ شیرین بخوریم ...!!!


نامه مکس به مری (انیمیشن مری و مکس)



برچسب‌ها: مری و مکس

 

 
 
 

شانه هایم خسته اند ... خاطره هایم درد می کنند پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۱۹
 

داشتم به این فکر میکردم که اگر بودی

تمام ِ حرفهایم را قورت میدادم برای ِ خودم

چه خوب که نیستی !

چند روزیست دلم بهانه ی کسی را دارد که نمیدانم کیست !

مثل ِ همان هوسهایی که دلت را آب میکند اما نمیدانی چه میخواهی بخوری!

درمانش دست ِ تو نیست ، این را مطمئنم

اما حیف

که دست ِ خودم هم نیست ...!

آمده بودم بگویم این روزها

اسیر ِ چوب خط هایی شده ام که وقتی تمام شوند

برق ِ نگاه های ِ کسی را به من باز خواهند گرداند ...

میخواستم بگویم این روزها

یک جورهایی متفاوت است

و میدانم که باعث و بانی ِ این تفاوت

تو نیستی !

آن روزها همه چیز خوب بود

تو خوب بودی

من خوب بودم

همیشه لبخند

همیشه انرژی

همیشه هیجان

احساس میکنم مدتیست

هر دو گُم شده ایم

و مقصدمان جاییست

که نمیخواهیم پیدایمان کنند . . .

اما این بار

تو جدا و

من جدا . . . !

(از یک دوست)


****************************

پ ن : امیدوارم اون دوست راضی باشه که این شعر و اینجا نوشتم...rose


 

 
 
 

گنجشک رفت روی دیوار به آسمان نگاه کرد و گفت جیوک جیوک ... ! پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۱۹
 

 گاهی هم (( او )) را می یابی و این بار از ترس آنکه مبادا از دست تو لیز بخورد و برود،

سفت نگهش میداری ،

دو دستی به او می چسبی و ناگهان گمشده تو زیر بار این فشار خرد و له می شود...!


سیلور استاین ( و باز هم یه دوست خوب)


 

 
 
 

دوای درد مرا هیچ کس نمیداند فقط بگو به طبیبان دعا کنند مرا... پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۱۹
 

اون چیزی که قبلا در برابر تو وجود داشت ، اون اینده ی هیجان آور و رمز الود ،

الان در پشت سر تو قرار گرفته ، اونو زندگی کردی، اونو فهمیدی، از اون نا امید شدی.

تو فهمیدی که تو خاص نیستی! تو با موجودیت خودت درگیر شدی و الان داری به آرومی ازش می یای بیرون.

این تجربه هممونه، دونه به دونشون ، جزییاتش دیگه مهم نیست...


(از طرف یه دوست خوب)


 

 
 
 

هیــــــــــس!!! یکشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
 

گاهی اوقات هیچ حرفی برای گفتن ندارم...

در حالی که حرفای زیادی برای نگفتن دارم...!

.........................

به قول خودت که همیشه میگفتی: حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هاییست که برای نگفتن دارد...!! (دکتر شریعتی)



 

 
 
 

تو هم با من نبودی... پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۰۵
 

تو هم با من نبودی 

مثل من با من 

و حتی مثل تن با من...


تو هم با من نبودی 

آنکه می پنداشتم باید هوا باشد ...

ویا حتی گمان میکردم این تو

باید از خیل خبرچینان جدا باشد...

تو هم با من نبودی 

تو هم از ما نبودی 

آنکه ذات درد را، باید صدا باشد 

و یا با من چنان هم سفره شب 

باید از جنس من و عشق و خدا باشد 

تو هم از ما نبودی 

تو هم مومن نبودی 

برگلیم ما و حتی در حریم ما 

ساده دل بودم که می پنداشتم 

دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد...!

تو هم از ما نبودی یار...

ای آوار 

ای سیل مصیبت بار...!


برچسب‌ها: فرهاد مهراد, تو هم با من نبودی

 

 
 
 

غریبه ۲ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۰۱
 

اهای غریبه... اهای...

تو که پشت تو کردی و داری انقد سریع دور میشی...هول نشو...من به رفتنات عادت کردم...

چیه؟؟؟ نکنه کسی و پیدا کردی که بهتر از من به درد دلات گوش میده؟؟؟

عیبی نداره...من میمونم و با خاطره هات هم بازی میشم...با اون همه خاطره قشنگ...

باشه...باشه برو...ولی قبل از رفتن چند قدم بیا جلو... بیا تا تو روشنایی ببینمت...شاید اخرین بار باشه...

اخه نمیتونم پشت اون همه مه چهرت و تشخیص بدم...




 

 
 
 

ایست...! جمعه ۱۳۹۱/۰۴/۳۰
 

 آخ اگه فقط یه لحظه زمان وامیستاد...!!!


*************************

پ ن :ماه رمضون مبارک



 

 
 
 

امتحان پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۲۹
 

نمیدونم تا کی باید با خاطرات اون امتحان زندگی کنم،،،سخت ترین امتحان عمرم بود...

الان فقط من موندم و خاطراتش...

ولی میدونم اون امتحان باعث شد اطرافیانم و خیلی خوب بشناسم،،،

من که امیدی به خودم ندارم...ولی میدونم مامانم تو اون امتحان ۲۰ شد...بیسته بیست...!


******************************

پ ن: کاش از خدا یه چیز دیگه میخواستم،،،امروز رفتیم کوهستان پارک،،،همونجایی که گفتم،،،فقط نه تنها بودم نه تاریک بود...ولی خوب بود...!!!


 

 
 
» مرثیه ای برای یک رویا(اشکان صادقی)
» هامش( حامد مرادیان)
» به هیچ عنوان(مهدی استاد احمد)
» دل بریده(محمدرضا ستوده)
» ۩۞۩شبستانه۩۞۩(عباس محمدخانی)
» دلتنگی های من(سمیه نازنینی)
» اخرین بی کران (حامد مشکینی)
» پرواز شب(شاهین شرافتی)
» هستم(علی ضیا)
» شباشب(ارشمیدس)
» وب گروهی رادیو افلاین(سعید,پرند,خودم و...)
» یک سبد ترانه
» دختر ونوسی (هستی)
» زندگی اجباریست(سعید ارشمیدس)
» هراسی نیست(شیوولی)
» روی مــــــــــــوج جـــــــــــوونــــی(ملیفا)
» دیالوگ های ساده(زهره)
» ☆*¨`*☆JUST GOD☆*¨`*☆(آناهیتا)
» (فرناز)rain girl
» الف ب ... مـــــیمــ (محدثه**AL)
» برام بمون همیشه(سمیه)
» وروووجك (نفیسه)
» مرا با رنج بودن تنها گذار(دانارت)
» پرواز با بال های بهار(بهاره)
» ... ما هیچـ ... ما نگاهـ (میترا)
» واژه بـــــ... واژه(مرضیه)
» آهنگ لبخندت را دوست می دارم(لبخند)
» ... و خدایی که هنر را آفرید (i star)
» حیاط خلوت(حدیثه)
» دوستانه ها(نازنین)
» پنجره ای رو به زندگی(خاطره)
» دنیای کوچک من
» از صدای پرسکوت روز،تا سکوت پرصدای شب(ملیکا)
» از نسل باران(سپیده)
» ......نقطه سر خط(شهرزاد)
» ارغنون
» ღ اصالت نور ღ(کیانا)
» جاده رویاها(طناز)
» !جوجه مهندس بیکار(ریحووون همکار محترم)
» به رنگ ارغوان(ارغوان)
» اصالت نور(کیانا)
» DARK STREET
» ردّ پای آسمان(سمیه)
» درخت بهشت(مرضیه)
» آبجی زهرا (از سر بیکاری)
» چیزک سرا:(ساناز منوچهری)
» violin
»  ♣♀♫♣ سه تفنگدار ♣♫♀♣
» پیانیست(سپیده)
» الهام (Light Knight )
» زمان,غارتگر غریب(مه لقا)
» طرفداران رادیو جوان (نازنین)
» به سادگی سکوت (ستاره ی تنها)
» زندگی را دریاب...(مریم پاییزی)
» یک جرعه جنون
» همسایه شازده کوچولو...
» غزل باران...(سیده زهرا)
» شکلات داغ(میترا)
» قدم زنان تا ماه(ندا)
» انقدر سیب تا دریا
» دلنوشته ها و دست نوشته های من(الهام-الف)
» اتیش زیر خاکستر(ترلان)
» ملودی شب(مائده امین فر)
» هفت ستاره همراز(سیمین)
» رادیو جوان-شباشب(نفس)
» خورشید خانم(لعیا)
» اخطار:ورود افراد خوشحال ممنوع(مجنون)
» & FAITHFUL-SWALLOW & (مانیا)
» ستاره های دنباله دار(هانی)
» ستاره باروون(پریا)
» (¨*•SaiNa•*¨)
»  عاشقی از نوع مدرن(استاد شیما)
» هذیان های نخ نما(گندم)
» بمان تا با بودنت زندگي كنم(پریسا)
» پرنيان هفت رنگ(الماس شرق)
» خاطره ها(خاطره)
» واژه های مقدس(مرضیه)
» روی خورشید داره بارون میشینه...(حدیثِ بودن)
» نقطه سر خط...(شهرزاد)
» بوی خوش اشنایی (قیصر)
» خل وچلای عاقل (مهشیدوفاطمه )
» بسم الله الرحمن الرحیم(رازنابودیه وجود)
» صنایع 90
» نگاه به محیط با دید مجازی(ابراهیم روحی)
» معماران هم می نویسند(مرجان)
  RSS 2.0  

Weblog Themes By Blog Skin