چاقوی دو لبه

آیکون نرم افزار های موبایل

دیشب  بالاخره طی یک عملیات برق آسا و چریکی نرم افزارهای تانگو ، وایبر ، واتس آپ و لاین رو از گوشیم پاک کردم . الان خودم هستم و یک گوشی با چندتا نرم افزار مذهبی و یک بازی soccer stars.خدایش هر چی رو ترک کنم این بازی رو نمیتونم مخصوصا وقتی با بازیکنای عربستانی به کل انداختن می رسم ته حاله ...البته گاهی هم وسط بازی متوجه میشوم بازی کن مقابل اسرائیلی است!!! (نمیدونم توی دنیای مجازی باید میدان رو ترک کنم یا نه؟!)

 بگذریم از این موضوع تا آقای اژه ای تصمیم به فیلترینگ این بازی نکرده اند.حالا چرا تصمیم گرفتم پاکشون کنم؟ من برعکس خیلی ها معتقدم که این نرم افزارها یکی از بهترین وسایل برای انتقال آرمان ها و اهداف اسلام و انقلاب به دیگران است چون آرمان و اهداف انقلاب نه در روزنامه ها بیان میشه نه در تلوزیون و  رادیو ما...

حتی این نرم افزارها کمک شایانی میتونه کنه توی صدور انقلاب به سایر کشورها ... چند مدت پیش من توی تانگو در مورد جنگ غزه مطلب به زبان انگلیسی می نوشتم و با تصاویری از مظلومیت مردم غزه انتشار میدادم و واقعا بازخوردش رو از سراسر دنیا میدیدم و کامنت های که میگذاشتند و با تعجب صحبت می کردند... یا حتی توی واتساپ با یه شخص برزیلی که مدافع مظلومیت اسرائیل بود بحث میکردم در آخر سر حرف هایم را قبول و متوجه اشتباه خودش شد و گفت این حرف ها را کسی به ما نمیزند....

نتیجه گیری : ما میتونیم از همین نرم افزارها که جزیی از زندگی همه مردم جهان شده در جهت انتقال و صدور حرف های ناب انقلاب اسلامی مان و رهنمودهای  امام خامنه ای به اقصی نقاط دنیا استفاده  کنیم.

حالا چرا با این همه حسن و خوبی این نرم افزارها من پاکشون کردم؟ مطمئنا کار فرهنگی کردن بخصوص در دنیای مجازی نیاز به آدم های خود ساخته دارد.اوایل از این نرم افزارها خوب استفاده میکردم تا اینکه یواش یواش مثل 99 درصد بقیه کاربران شروع کردم به چت های بی هدف با دوستان و... و فرستادن جوک  و متن های که خواندنش سودی جز تلف کردن وقت با ارزشم هیچ چیز دیگری نداشت...! دیشب با خودم حساب کردم که اگه  در روز چهل پیام که البته خیلی بیشتر از این حرف هاست با گوشی من رد و بدل شود حداقل روزی 160 دقیقه (نزدیک به 3 ساعت !!!!) از وقت من با چت و صحبت های بیهوده هدر میرود و چه گناهی بزرگتر از این؟؟!!!!! پاک کردم تا کمی هم برای خودم وقت داشته باشم ...

البته امیدوارم آقایون سر عقل بیان و از قیلترینگ صرف نظر کنند ، امیدوارم بفهمند که کم کاری فرهنگی خودشون رو نمیشه با محدودیت و دیوار و فیلتر جبران کرد و نتیجه عکس می دهد...

حکمت 113 نهج اللاغه -ارزش هاى والاى اخلاقى :

سرمايه اى از عقل سودمندتر نيست ، و هيچ تنهايى ترسناك تر از خودبينى ، و عقلى چون دورانديشى ، و هيچ بزرگوارى چون تقوى ، و همنشينى چون اخلاقى خوش ، و ميراثى چون ادب ، و رهبرى چون توفيق الهى ، و تجارتى چون عمل صالح ، و سودى چون پاداش الهى ، و هيچ پارسايى چون پرهيز از شُبهات ، و زُهدى همچون بى اعتنايى به دنياى حرام ، و دانشى چون انديشيدن ، و عبادتى چون انجام واجبات ، و ايمانى چون حياء و صبر . و خويشاوندى چون فروتنى ، و شرافتى چون دانش ، و عزّتى چون بردبارى ، و پشتيبانى مطمئن تر از مشورت كردن نيست.

دست نوشته شهید سیّد جعفر (منصور) منصوری

نام :سیّد جعفر (منصور) منصوری

تولد : 1344/9/11 گیلان ؛ روستای ساسان سرا

شهادت : 65/10/2

محل شهادت : دریاچه نمک داخل خاک عراق

پرودگارا ؛ زمانی که تمام روزهایمان عاشورا است و زمین هایمان کربلا و ماه هایمان محرم و محرابمان قتلگاه و جبهه هایمان پر از بدن های خونین علی اکبرهای زمانه است و دشمن پست و فرومایه آب را چون تاسوعا و عاشورا بر رویمان می بندد و خانه و کاشانه ما را چون خیمه های حسین علیه السلام در میان شعله های آتش می سوزاند.

پرودگارا؛ از تو می خواهم من نخستین کسی از خانواده ام باشم که به کشته شدگان راهت اضافه گردم.

مادرم! مرا بخاطر اینکه فرزندت هستم دوست مدار. مادرم ! دوستم بدار چون فرزند اسلامم و هدفم رهایی و آزاد ساختن اسلام عزیز است.

اگر هر روز کاروان سرخ شهداء از کوچه ها و خیابان های شهرمان بگذرد و تمامی خیابان ها و کوچه هایمان مزین به نام شهیدان شود و پرچم عزا در وجب به وجب میهنمان نصب گردد و نخل غم در سینه مادران کاشته شود ، کافران و دشمنان اسلام بدانند هرگز دست از یاری دین خداوند متعال و حمایت امام عزیزمان بر نخواهیم داشت.

حکمت 72 نهج البلاغه - رابطه دنیا و انسان :

دنيا بدن ها را فرسوده و آرزوها را تازه مى كند ، مرگ را نزديك و خواسته ها را دور و دراز مى سازد ، كسى كه به آن دست يافت خسته مى شود ، و آن كه به دنيا نرسيد رنج مى برد.

توصیه های ولایت در مورد شب قدر

به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای استفاده‌ی هرچه بهتر و کامل‌تر از این فرصت گران‌بها را مرور می‌کند:

دستورات اخلاقی رهبری

از همه دوستان عاجزانه التماس دعا دارم

 

حكمت  68 نهج البلاغه -ره آورد عفّت و شكر گذارى

عفّت ورزيدن زينت فقر ، و شكر گزارى زينت بى نيازى است.

 

لبیک یا خمینی

لبیک یا خمینی

جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست،جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست...

جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور ؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه‌‏داری و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بی‌‏درد کشورهای اسلامی است.

این جنگ سلاح نمی‏شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی‏داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهای اعتقادی ـ انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست. رزمندگان ما در دنیای پاکِ اعتقاد و در جهان ایمان تنفس می‏کنند و مسلمین جهان هم که می‏دانند جنگ بین استکبار و اسلام است، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه‏ های خود را بر همۀ کاخ‌‏نشینان وارد می‏ کنند.

هدیه : کلیپ صوتی شنیدنی (کلیک بفرمایید)

حكمت 350 نهج البلاغه - روانشناسى مردان ستمكار :

 مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.

به بهانه رمضان

الهی العفو

گناهان من اگر در این ساعت های پاک میان دستان پر از التماسم بار سفر نبست، نمیدانم تاوان کدامین اشتباست ...

بگذار خانه تکانی کنم وبرای لایق شدن بمانم و آهنگ دلنوازت را از هوای تازه بشنوم

کالایی در خانه تکانی برای دور انداختن ندارم ، جز خویشتن خویش...

مرا همچو مروارید درخشانی هر لحظه صیقل داد،از ناهمواریها عبورم داد و امشب محصول انسانیتم را با تمام آفت هایش دوست دارم...

قلم عفو بر آنها نکش ، فقط بخوان و برایم دعا کن و مرا با همه ی آنها دوست بدار

زمزمه های من بهانه ایست تا آرام آرام سوار مرکب عشق شوم ...

دست نوشته خودم (م.ر)

 

بی ربط نوشت :

حواسمون هست یا نه ؟! اگه شهید نشیم باید بمیریم!!!

حکمت 258 نهج البلاغه - صدقه و توانگرى:

 

وَ قَالَ [عليه السلام] إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ .

 

 هرگاه تهيدست شديد ، با صدقه دادن ، با خدا تجارت كنيد.

 

 

هو العادل


دوباره آخر سال شد و یاد اتفاقات خوب و بد ؛ کارهای نکرده و نیمه اتمام؛ اهداف رسیده و نرسیده ی سالی که گذشت ، عهد نامه اول سالی که نوشتم و امضا کردم ...  کار و دانشگاه و پول و اندکی خدا ، شاید  همین واژه ها خلاصه ی تمام  300 و اندی روزی که گذشت باشد. شاید از نگاه سوم شخصی که نیست  سال 92 از نظر کار و پول و دانشگاه سال پر رونقی بود، و اما می ماند خدا، اندکی هم خدا شاید چاشنی بود که گذاشتم برای طعم روزها یا بهتر است بگویم مرهمی برای دردهای احتمالی وجدان ؛دریغ از ذره ای دردِ وجدان ، خب این هم بد نیست بالاخره هر چه باشد وجدانم قوی شده و دیگر هیچ چیز به دردش نمی آورد حتی نبودن خدا و شاید ... راستی تو چه میشوی؟یه اتفاق بد؟یه هدف نرسیده؟ ببخش که نمیتوانم تو را در حد یک اتفاق  و یا یک هدف تنزل دهم تو را میگذارم معجزه 92 ؛ معجزه ای فراتر از قوانین فیزیک ،دمپر ، جزر و مد و ... حال که عدلش حکم به سوختن من داده حرفی نیست ،منم خواهم سوزاند .... درست مثل همین سیگار!

مخاطب خاص نوشت :

اول فروردین فقط شروع سال نو و آغاز بهار نیست؛شروعت مبارک


حکمت  ۴۰۹ نهج البلاغه - هماهنگى قلب و چشم:

قلب، کتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشیند)


صرفا جهت اطلاع ...

واقعاً كار بشود، كار فكرى بشود؛ عوامل كاهش جمعيّت و موجبات افزايش جمعيّت بهنحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجيده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افكار نخبگان. در اين زمينه خب الان عامّهى مردم، بعضىها متديّنند، بعضىها متعبّدند، وقتى گفته ميشود، ميروند سراغ بارورى بيشتر؛ لكن نخبگان جامعه بايد قانع بشوند، بايد مسئله را قبول كنند؛ اگر نخبگان قبول كردند، كار سهل ميشود، كار فرهنگسازى آسان ميشود. در اين زمينهها انشاءالله بايستى آقايان تلاش كنيد و اميدواريم انشاءالله موفّق باشيد.(فكر اين را هم بكنيد كه اين چهار پنج بچّه وقتى بزرگ شدند و كارى پيدا كردند و شغلى پيدا كردند چه كمكى ميتوانند به پيشرفت كشور بكنند؛ يعنى اين را هم بايد فكر كرد.)
 
 

حدیث عشق شهید ناصرالدین باغانی


نام پدر: اصغر

محل تولد: قم

تاريخ تولد: 1346

سال ورود به دانشگاه: 1364

رشته تحصيلي: معارف اسلامي و تبليغ

تاريخ و محل شهادت: 11/12/1365 شلمچه

عمليات : كربلای 5
 مقام معظم رهبری درباره ی این شهید بزرگوار می گوید: نوشتجات این شهید عزیز را مکررخوانده ام و هر بار بهره و فیض تازه ای از آن یافتم.

بار الها ای چراغ شبهای تار من، ای نوربخش قلب تیر ه ي من، ای فریادرس من، ای امید من، ای سجود من، ای رکوع من، ای که قیامم برای توست.
ای که سلامم به روی ماه توست. ای که مرا از چاه های ضلالت رهانیدی و به قله ي رفیع انسانیت رساندی. ای که تاج کَرّمنا بر سر من نهادی، ای یار من، ای دلدار من، ای شاهد زیبای من، ای آگه از غم های من، تو را شاهد می گیریم که من بنده ي تو بودم و اگر غیر از راه تو پیمودم نه از روی عصیان که از راه نسیان بود. مولای من تو خود شاهد بودی که با آن همه گناه باز در خانه ي تو می آمدم و باز سر بر خاک می سا ییدم، تو خود شاهد بودی که تو را دوست می داشتم هر چند گاهی اسیر دام های شیطان می گشتم.

مولای من اگر خطا کارم امید عفو بر درگهت دارم و اگر نبخشی ام بر کرمت اعتراض دارم.اگر از من بپرسی که چرا گناه کردی از تو می پرسم که چرا درِ عفو را باز کردی؟! اگر تو مرا عفو نکنی چه کسی به آن سزاوارتر از تو خواهد بود؟!

ادامه دست نوشته را در ادامه مطلب بخوانید

حکمت 171 نهج البلاغه - ره آورد شوم حرام خواری:
بسا لقمه اى گلوگير كه لقمه هاى فراوانى را محروم مى كند.

ادامه نوشته

جان دادن از ما،طرح اقتصادي از شما!

یه شعر قدیمی،اما مناسب با حال و هوای این روزها و سبد کالاو تدبیر و...

گفتم: چيزي بخوان .

گفت: شرمنده‏ ام .

يک سال است چيزي نگفته ‏ام .

گفتم: براي عاطفه ‏اي که در ما مرده است

رحم‏الله من يقرء الفاتحة مع ‏الصلوات!

گفتم: چيزي بخوان .

گفت: رويم سياه،

آخر مي‏داني که . . .

گفتم: مي‏دانم، خشکسالي است

اما در کيف‏ هاي سامسونت هم

يک خروار مضمون ناب خفته است . . . .

شاعران پروازي

هتل بازي

آدم هاي از خود راضي

دکه ‏هاي سکه‏ سازي!

اصلا مردم حق دارند کاسه انوري را بر سرتان خرد کنند .

کارمندان هنر فقط گزارش کار پر مي‏کنند .

وقتي تابوت عاطفه بر زمين مانده بود،

جمعي به جیغ بنفش مي ‏انديشيدند

و براي کشف زوزه صورتي

هفت مرتبه اليوت و اکتاويوپاز را ورق مي‏زدند

چقدر وقت ما صرف آدامس‏ هاي بادکنکي شد .

بعضي شعرهايشان را

به مينا و آيدا و سوزي تقديم مي‏کردند .

احمق‏ ترها براي گرفتن نوبل

به شبکه‏ هاي بي‏ بي‏ سي و واشنگتن دخيل مي‏بستند . . . .

مي‏ترسم روزي به‏ نام تمدن

به گردن بعضي زنگوله بياندازند!

ادامه این شعر را در ادامه مطلب بخوانید
حکمت 105نهج البلاغه - ره آورد شوم دین گریزی :

مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى گويند ، جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر از آن دچار خواهد ساخت .

ادامه نوشته

شب نامه ی غم

شهید غلامعلی رجبی

شهید غلامعلی رجبی

محل تولد : محله آذربایجان تهران - ۱۳۳۳

شهادت: عملیات مرصاد - ۱۳۶۷

شاعر شعر معروف : قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت..

 

چاه ظلمت است، اینکه قعر آن نشسته ام، و یا کوز های محبت، که خاموش و تلّ خاکسترش روی هم انباشته و من در لابه لای آن غوطه ورم. و یا به کام نهنگ هوا در قعر ظلمتم.

آری شبِ ناکامان چنین است. و دل واماندگان وادی حسرت، گرم این قفس. که تمام روزنه هایش بسته و زندانی آن خسته و پرشکسته، و من به دیواره ی این چهار خانه ي فانی و این حجاب ظلمانی سر نهاده به بیرون فکرمی کنم.

به آنجا که نور است و تلألو آن گیسوی عاشقان و عارفان و سوختگان و محرومان و آزادگان را نوازش می دهد، به آنان که ندای یا سبّوح و یا قدّوسشان نزدیکی سپیده را نوید  میدهد.

در این ظلمت که نیمه شب همه جا را فرا گرفته تو کیستی که با چراغ امید پا به دلم نهادی؟  و مرا نوید میدهی، انگار سیاهی نیست! انگار زندان نیست!

 

ادامه این دست نوشته را در ادامه مطلب بخوانید.

 

حکمت ۹۲ نهج البلاغه - والاترین دانش :

 بى ارزش ترين دانش ، دانشى است كه بر سر زبان است ، و برترين علم ، علمى است كه در اعضا و جوارح آشكار است

 

ادامه نوشته

نوشته شهید حاج رحیم جباری - حرف دل

عکس شهید حاج رحیم جباری

شهید حاج رحیم جباری

تولد: ۱۳۴۷- قزوین

شهادت: ۱۳۶۷ 

الهی!  راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.خدایا ! اینک بنده ای تنها از قعر ذلتها و سیاهی ظلمت ها و انبوه غربتها با تو سخن می گوید.

خدایا ! اکنون گنه کاری دروازه ي قلبش را به رویت باز می کند و مشت چرکین و خروارها رسوایی را به امیدی بر تو ارزانی  می دارد.

بارالها ! روسیاهی از اندرون گرداب معصیت فریاد بلندی سازد و از اعماق زشتیها و پلیدیها به تو مسئلت می نماید.

ادامه دست نوشته را در ادامه مطلب بخوانید. 

 

حکمت ۴ نهج البلاغه :

ناتوانى ، آفت و شكيبايى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهيزكارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى .

ادامه نوشته

اقیانوس شناسی

برات از انتقال حرارت گفتم

از دالامبر و ارتعاشات و دمپر

از تشدید و بسامد طبیعی

از توربلانس و آشفتگی درونی

از زاپاس ...

امروز میخوام از اقیانوس شناسی بگم (ترم هفت،سه واحد،با نمره 18 پاس شد)

همیشه تا سخن از عشق به میان میاد خواسته یا ناخواسته حرفی از پروانه و شمع به میان میاد.هر چه باشد همه پروانه را نماد عشق و سوختن میدانند (من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش چون به فـــکر سوختن افتاده ای مردانـــــه باش). اما به نظر من ساده ترین و راحتترین و زودگذرترین عشق؛عشق پروانه به شمع است که تمام عشق با سوختن و فنا شدن پروانه تموم میشه، عشقی که همیشه  محکوم به وصال است...

البته پروانه کار راحتی در رسیدن به معشوق دارد،چون همیشه شمع با آغوشی باز از پروانه استقبال میکند. هر چند این وصال نه از سوز و گداز شمع می کاهد نه بر روشنایش می افزاید،بلکه پروانه خودخواهانه به وصال میرسد...

آهان میخواستم برایت از اقیانوس شناسی بگم؛از جزر و مد، پدیده ای که عقلا برایش دلیل ها آورده اند از سرعت چرخشی زمین حول محور خودش و نیروی گریز از مرکز وارد بر  آب گرفته تا نیروی جاذبه ماه و خورشید...

اما دلیل جزر و مد  و نوسان دریا با این همه عظمت و آرامش فقط یک کلمه است؛عشق.اما داستانِ عشق دریا بر عکسِ داستان پروانه، عشق و سوختن نیست بلکه داستانِ  عشق است و ماندن،عشق است و اسارت...

بعضی از سطحی نگران فکر میکنند که دریا عاشق ساحل است و هی خود را برای رسیدنش به ساحل می کوبد.اگه دریا عاشق ساحل است چرا در جزر از ساحل می گریزد؟!

دریا عاشق ماه است و برای رسیدن به ماه گاهی از ساحل دور می شود و گاهی نزدیک؛دوری و نزدیکی اش به ساحل  فقط بستگی به نزدیک یا دور شدن ماه دارد...تو بگو پروانه عاشقتر است یا دریا؟!معشوقه دریا گهی از شرق و گهی از غرب گاهی از شمال و گاهی از جنوب می آید و این دریاست که برای یک ذره نزدیکی بیشتر به ماه با تمام وجود خود را به سمت ساحل میکشاند یا گاهی از ساحل میگریزد....و این است حکایت نوسان دریا...دلیل نوسانش فقط دور و نزدیک شدن ماه است.پس این نوسان خودش عشق است و بس

پی نوشت:

عکس رو خودم گرفتم خب چیکار کنم نصف شبی از این بهتر نمیشد.فرق عکس گوشی فقرا و اغنیا در همینه

حکمت 168 نهج البلاغه - توجه به فنا پذیری دنیا:

آخرت نزدیک و زمان ماندن در دنیا اندک است.

شعری از شهید علی بسطامی

زیباترین شعر شهید بسطامی

شهید علی بسطامی

تولد:۱۳۴۲ - منطقه ملکشاهی ایلام

شهادت: ۱۳۴۲ - مهران

برو اي نفس اماره تو را هم پا نباشم من

نی ام آن مرغ، كاندر بند آب و دانه باشم من

من آن صيدم كه دنبال بلا حيران همی گردم

دلم گنج است و سرگردان پي پروانه باشم من

برو اي نفس، مي خواهم كه در راه وصال او

بگردم بي كَس و سرگشته و بي خانه باشم من

برو اي نفس، در راهش رضايت داده ام از جان

شَوَم آواره همچون مرغكي بي لانه باشم من

برو اي نفس، آسايش، نباشد شيوه ي عاشق

چنان خواهم كه شيدا مثل يك پروانه باشم من

برو اي نفس، پابند تعلق كي شود جانم

نهادم سر به غربت، كز همه بيگانه باشم من

به جان و دل خريدم محنت و رنج سفرها را

خوشم در غربت از سوداي آن جانانه باشم من

به سامان تا كه آرم حالت شوريدگانم

ندارم باك اگر سرگشته همچون شانه باشم من

 

حکمت ۲۳۵ نهج البلاغه - شناخت عاقل:

(به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان ، پاسخ داد:) خردمند آن است كه هر چيزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعريف كن فرمود) با معرفى خردمند، جاهل را نيز شناساندم . (يعنى جاهل كسى كه هر چيزى را در جاى خود نمى گذارد ، بنابراين با ترك معرفى مجدد جاهل را شناساند).

لینک دانلود کتاب از به رضا امیر خانی

بی غیرتند یا...؟

مرگ بر آمریکا+امام خامنه ای

امام خامنه ای حفظه الله:

كسانى كه دم از مذاكره با آمريكا مى‌زنند، يا از الفباى سياست چيزى نمى‌دانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست.

در حالى كه دشمن اين‌طور اخم مى‌كند، اين‌طور متكبّرانه حرف مى‌زند، اين‌طور به ملت ايران اهانت مى‌كند، تصريح هم مى‌نمايد كه مى‌خواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّه‌اى در اين‌جا ذليلانه و زبونانه مى‌گويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه بى‌غيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مى‌كنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است.

 
چرا عدّه‌اى از مدّعيان سياست و فهم، نمى‌فهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حكومتى كه اين‌طور صريحاً مى‌گويد مى‌خواهم عليه نظام اسلامى و خواستِ ملت ايران عمل كنم و براى براندازى اين نظام بودجه مى‌گذارد، ارتباط و مذاكره با آن، هم خيانت و هم حماقت است
.

تمام متن بالا از سخنان امام خامنه ای می باشد.

پی نوشت:

خطرناکه حسن....

حکمت ۱۸۱ نهج البلاغه - دوراندیشی:

حاصل كوتاهى ، پشيمانى ؛ و حاصل دورانديشي، سلامت است.

این لینک هم گوش دادنش خالی از لطف نیست

نوشته شهید شهرام حسین زاده

شهید حسین شهرام زاده

نام و نام خانوادگی : شهرام حسین زاده

نام پدر :حسن

تاریخ تولد: ۱۳۴۷

محل تولد:کومله

تاریخ شهادت: ۱۰/۶/۶۵

محل شهادت و نام عملیات: حاج عمران – کربلای ۲

امروز در روزگاری به سر می بریم که خوب بودن دیوانگی است و انسان بودن کفاره می خواهد از هر سوی دشمنان ما را احاطه نمودند و در صدد ضربه زدن هستند و ما نیز آرام و خاموش به سر می بریم گویی که اتفاقی رخ نداده و آب از آب تکان نخورده است آیا هنوز خواب بس نیست؟

چه شده است ما را که خوش به گوشه ای خزیده ایم مگر خون این همه شهدای عزیز که جان شان را در ره معشوق نهاده اند از یادمان رفته است چرا یاد گرفته ایم که فقط هر بار که شهیدی تشییع شد در فکر جنگ باشیم. بپرسید از همسنگران شهدای عزیز که آنان چگونه سر به لقای حق نهاده اند و پیام آخرشان چه بوده است. آری برادرم و ای خواهرم تنها چیزی که از شهدا ما وارث آنیم راهی ناتمام است که رهروی مردانه می خواهد.

 

دانلود وصیت نامه شهید از زبان خودشان 

حکمت ۲۵۷ نهج البلاغه:

 اى كميل ! خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگوارى ، و شب ها در رفع نياز خفتگان بكوشند . سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنان كه شتر غريبه را از چراگاه دورسازند.

 

 

دشمن شناسی آمریکا از ما بهتره؟!

 موسسه آمریکای اینتر پرایز:

مشکل آمریکا در ایران حضور یک ابر حریف به نام آیت ا...خامنه ای است که نقشه راه را می داند و مردم به او اعتقاد و اعتماد دارند!

 

پی عکس:

شهدا و دستنوشته شهید

حکمت ۲۱۹ نهج البلاغه:

قربانگاه انديشه ها ، زير برق آرزوهاست.

دلنوشته شهید حسین علی عالی

نوشته شهید حسین علی عالی

شهید حسین علی عالی (سمت چپ)

تولد:محرم ۱۳۴۶

محل تولد: زابل - روستای جهانگیر زابل

عملیات شهادت: کربلای ۵

ای شهید یوسف الهی (یکی از دوستان شهید) برخیز که محراب نماز در انتظار سلام توست. برخیز و نماز عشق را تمام کن نمازی که در نیمه راه آن را بدون سلام گذاشتی و به سوی معشوقتت پرکشیدی.

این نمازی که تو بدون سلام گذاشتی فرشتگان الهی مأموریت یافتند و تمام کردند و بر این تمام کردن نماز مغرور گشته و افتخار کردند!

 با ما نیز بگوئید ای شهیدان تا در راه شما قدم برداریم و به جوار شما بیایم. شما مؤذن کدامین مکتبید که در چشمان شما نور ایمان و در نگاه هایتان انتظار شهادت جلوه گر بود. با ما بگوئید ای لاله های سرخ، ای آزادگان و ای وارستگان ، ای رهروان حسینی ای، راهیان کوی دوست که شما را سوی کدام ستاره خوانده است و چه کرده اید تا به او رسیده اید و همیشه سخن از عروج و پرواز بر لب دارید. دست ما را بگیرید و به آن سو راهنمائی کنید و در این دنیا تنها نگذارید. آری دوستان ، در سوگ شما مسئولیت زندگی برایمان مشکل شده و به هر کجای این دنیا نگاه می کنیم روح مقدس شما نظاره گر افعال ماست. مبارک باد برشما چنین عروجی! خدایا مرا هرچه زودتر به دوستانم برسان.

 

حکمت ۲۴۲ نهج البلاغه:

از خدا بترس هر چند اندك ؛ و ميان خود و خدا پرده اى قرار ده هر چند نازك!

 

 

مناجات غم انگیز شهید چمران

نوشته شهید

خدایا خسته و وامانده‌ام، دیگر رمقی ندارم، صبر و حوصله‌ام پایان یافته، زندگی در نظرم سخت و ملالت بار است؛ می‌خواهم از همه فرار کنم. می‌خواهم به کنج عزلت بگریزم.

آه دلم گرفته.

زیر بار فشار خرد شده‌‌ام.

خدایا به سوی تو می‌آیم و از تو کمک می‌خواهم، جز تو دادرس و پناه‌گاهی ندارم. بگذار فقط تو بدانی، فقط تو از ضمیر من آگاه باشی. اشک دیدگان خود را به تو تسلیم می‌کنم.

خدایا کمکم کن.ماه هاست که کمتر سوی تو آمده ام.بیشتر وقتم صرف دیگران شده.

خدایا عفوم کن.از علم و دانش، کار و کوشش، دنیا و مافیها،معلم و مدرسه،زمین و آسمان،و البته دوستان؛ خسته و سیر شده‌ام.

خدایا خوش دارم مدتی در گوشه خلوتی فقط با تو بگذرانم. فقط اشک بریزم، فقط ناله کنم و فشارها و عقده‌های درونی‌ام را فقط به تو بگویم.

ای غم،ای دوست قدیمی من،سلام بر تو،بیا که دلم به خاطرت می تپد.

ای خدای بزرگ! معنی زندگی را نمی‌فهمم. چیزهایی که برای دیگران لذت بخش است، مرا خسته می‌کند. اصلا دلم از همه چیز سیر شده است. حتی از خوشی و لذت متنفرم. چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌دوند، من از آن می‌گریزم.

فقط یک فرشته آسمانی است که همیشه بر قلب و جان من سایه می‌افکند. هیچ‌گاه مرا خسته نمی‌کند. فقط یک دوست قدیمی است که از اول عمر با او آشنا شده‌ام و هنوز از مجالست با او لذت می‌برم. فقط یک شربت شیرین، یک نور  و یک نغمه دلنواز وجود دارد که برای همیشه مفرح است و آن دوست قدیمی من غم است.

منبع: کتاب "مرگ از من فرار می کند" صفحه۳۶

 

حکمت ۳۵۱ نهج البلاغه - امیدواری در سختی ها :

چون سختی ها به نهایت رسد،گشایش پدید آید،و آن هنگام که حلقه های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.

دست نوشته شهید محمد مجازی

 شهید محمد مجازی

نام: محمد

نشان: مجازی

فرزند: عزت اله

تاریخ تولد: 1344

محل تولد: شانجان

تاریخ شهادت: 1367/05/05

محل شهادت: اسلام آباد غرب

مزار: بهشت زهرا، قطعه 40، ردیف 48، شماره 4

بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب...
 
آن که آسمان ها و زمین را آفرید و ما را نیز،تا از این نعمات خدادادی استفاده کنیم اما من...آن که انسان ها را با قلب های مختلف الحال آفرید و حالت اخلاص را در فطرت همه قرار داد اما من….آن که عبادت را آفرید تا انسان ها با عبادت به او نزدیک تر شوند اما من….آن که اخلاص را آفرید و در وجود هر فردی قرار داد تا از آن اخلاص استفاده کند و به وسیله آن اخلاص مقرب درگاه او شود اما من…..آن که عشق را آفرید تا به کمک این عشق بتوانیم عاشقش شویم اما من…

ادامه دست نوشته را در ادامه مطلب بخوانید

نامه نوشت: (یکی از نامه های شهید چمران)

از حال ما بخواهی؟زنده ایم.در تب و تاب،در زد و خورد،در میان امواج بلا،در میان طوفان حوادث،در جنگ با سرنوشت، در مبارزه ایی برای بود و نبود...

حکمت ۳۴۶ نهج البلاغه - مشکلات در خواست کردن :

آبروی تو چون یخی جامد است که درخواست،آن را قطره قطره آب میکند،پس بنگر آن را نزد چه کسی فرو می ریزی؟

ادامه نوشته

غربت قرآن

زیباترین سخن امام خامنه ای

 

برای شنیدن کلیپ بسیار زیبای صوتی بهتر است از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده کنید.

حکمت ۱۱۰ نهج البلاغه - عشق به امام علی علیه السلام و طاقت نداشتن تحمل آن:

اگر کوهی مرا دوست بدارد،درهم فرو می ریزد!