شادکامی

هدف و آرزوی من شادی شما ست.

شادکامی

هدف و آرزوی من شادی شما ست.

نظریه ابعاد وجودی...

یک نظریه فرمودم...

البته بیشتر فرضیه سخیلی روش فکر کردم

خیلی هم سعی کردم که خلاصه ش کنم

خب میریم سراغ نظریه ی «پروینی»

هر انسانی از سه جزء تشکیل شده...

جسم، روان (عقل و احساس)، روح

...

جسم:تابع لذت و غرایز هست. حواس پنجگانه مربوط به جسم میشه. پایین ترین سطح وجودیه ما ست. ارتباط بیشتری با عقل داره چون شامل یه سری حرکات منطقی و با قاعده س.


روان:شامل عقل و احساس میشه. منظور از احساس، حالت های روانی هست مثل شادی، غم، احساس های شهودی مثل (فلان چیز به دلم افتاده) یا زمانی که حس میکنیم کسی نگرانه یا... که همه مون تجربه کردیم. عقل هم دارای قاعده و قانون و بر اساس منطق عمل میکنه ولی خیلی انعطاف پذیر تر از منطق هست.


نکته:عقل و احساس ما هیچ تناقضی با هم ندارن بلکه تکمیل کننده نقاط ضعف و قدرت همدیگه هستند.

بیشترین ارتباط ما با روان مون هست. اغلب اوقات مسئله ها رو بین عقل و احساسمون محک میزنیم و نتیجه میگیریم.


نکته:بهترین تصمیم ها زمانی گرفته میشه که، عقل و احساس در ارتباط کامل با هم باشن(اینو از کتاب هوش هیجانی خوندم).


روح: خاصیت کمال گرایانه داره  و به طور صفر صد عمل میکنه یعنی ممکنه کامل به سمت خوبی ها سوق پیدا کنه و ممکن است به سمت پایین بدی ها گرایش پیدا کنه.(این قسمت وارد بحث خیلی بزرگی میشه که بسی جای فکر دارد).

...

این فقط یه قسمت خیلی کوچیکی از نظریه بود...


*درواقع این نظریه شامل این قسمت ها میشه:

*فکر زیربنایی نظریه و یک سری استناد ها

*تعریف هر یک از ابعاد و اجزاء

*ابعاد وجودی ما چطور با هم ارتباط برقرار میکنن

*هر کدوم چه تأثیری دارن

*در آخر هم توضیح این که  هر کدوم از این ابعاد (جسم، روان(عقل و احساس)، روح)

ممکنه دچار بیماری هایی بشن






نظرات 56 + ارسال نظر
پیمان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:18 http://rapido-dowleh.blogfa.com

سلام
حال شما ؟
اینم صندلی اول!
خوب حالا ما باید چی بگیم؟!
حرفتون درسته
البته من در زمینه ی روانشناسی مطالعات بسیاری داشتما!! الکی نمی گم درسته


صندلی اول و از آنه خودت کردی
احسنت تبریک میگم
نه که خیلی شلوغ میشه
فقط میتونی تأیید کنی
بله بله شما در چه زمینه ای مطالعه داشتی؟

نگاه شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:20

سلام
نظریه تون جالبه
با بخشیش موافقم و برای اون بخش دیگه نظری ندارم چون باید خیلی روش دقیق شم تا بتونم به تاییدیا رد برسم
به عبارت دیگه میفهمم چی میگید اما مغزم فرصت زیادی میخواد تا بتونه به خوبی بررسیش کنه
............................................
در کل جالب بود و خیلی شبیه تفکرات من بود خوشحالم تنها نیستم
ممنون
1چیز دیگه عکس خیلی با مطلب همخوانی داره و نشانه ی زیرکی و دقت نظر شماست
دعا میکنم موفق باشید
1چیز خیلی مهم:
اووللللللللللل


یه دوست جیدید
سلاممممممممممم
خیلی خیلی ممنون نظر لطفته
چه جالب
پس نظرامون یکیه
بیا بشین سر کلاس ما هی تأیید کن تأثیرش بیشتر بشه
یسسسسسسس خیلی عکس و دوس دارم
ایشاالله که هفته ی دیگه بتونم خوب ارائه بدم
ولی مقام دوم رو کسب کردن توی این شلوغی سمینار، خیلی مهمه و چیزی از مقام اول کم نداره

مژگان دوست دورت شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:01

سلام خانم روانشناس
به به نظریه هم که میدی
خوب خیلی خوب بود.
امیدوارم یه روز خانم دکتر بشی و تو همایش های بین المللی شرکت کنی

بــــــــــــــــــه سلام یار و رفیق قدیمی
بلی بلی
مررررررسی عزیزم مگه تو تعریف کنی اعتماد بنفس بدی
اووووووووو
همایش های بین المللی
ردیفا اول و همه برا رفیقام نگه میدارم
ایشاالله ایشاالله ایشاالله بشه ایشاالله

بهزاد یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:53 http://shadkami.blogsky.com/

قربون جسم و روح و روانت


خدانکنه عزیز دلم


آدرس وبلاگم نوشتی
بووووووووس

محمد یاری دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:00 http://mohamnt.blogspot.com

خوبه داری پیشرفت می‌کنی :)


جزو پیشرفتیا حساب میشم هنوز
مگه قبلا درجا میزدم؟

بهزاد شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:25

دروغ
امیرالمومنین علی ـ علیه السّلام ـ در این‌باره می‌فرماید: «مَا کَذَبَ عاقلٌ ؛ انسان عاقل دروغ نمی‌گوید».
برخی ازراههای درمان دروغگویی ۱٫ اصلی‌ترین راه درمان دروغگویی این است که فرد دروغگو نخست در آیات و اخباری که در مذمّت دروغ وارد شده، بیندیشد تا بداند که اگر آن را ترک نکند، هلاکت گریبان‌گیرش خواهد شد و به یاد بیاورد که شخص دروغگو به تدریج ارزشمندی و آبرویش از بین رفته، پیش مردم رسوا خواهد شد.
۲٫ توجّه داشته باشد که اگر دروغگویی را ترک نکند، فرد دروغگو بر اثر فراموشی، در بعضی موارد، گفتة خود را تکذیب نموده، خلاف آن را بیان می‌کند و در نتیجه بین مردم رسوا می‌گردد.
در پایان لازم است به این نکته توجّه شود که! درمان دروغگویی احتیاج به گذشت زمان دارد، زیرا از بین بردن یک رفتار زشت و جایگزین کردن خُلق‌نیک و شایسته، با یک بار و چندبار امکان‌پذیر نیست، باید افراد را تشویق نمود تا مدّتی به اعمال نیک و شایسته بپردازند و از کار زشت مانند دروغ دست بردارند.

۱.دروغ ، مایه ی فساد و تباهی هرچیزی است .

امام علی (ع) -مستدرک الوسایل ، جلد ۲ ،ص۱۰۰



۲٫تمام زشتیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگوئی است.

امام حسن عسگری(ع),بحارالانوار,جل۶۹,ص۲۶۳٫
۳٫ هیچ بنده ای مزه ی ایمان را درک نمیکند مگر وقتیکه دروغگوئی را ترک

کند,خواه شوخی باشد خواه جدی.

امام علی(ع),سفینه البحار,جلد۲,ص۴۷۳

۴٫دروغ و خیانت از اخلاق انسانهای کریم و باارزش نیست.

امام علی (ع),شرح غررالحکم ,جلد۷,ص۳۴۳
۱٫ دروغ سرچشمه ی نفاق است.

۲٫ دروغ اساس ایمان را ویران میکند.

امام باقر(ع),اصول کافی,جلد۲,ص۳۳۹

۳٫ دروغ,سبب گناهان دیگر میشود؛ دروغ بدتر از شراب است.

امام صادق (ع),وسایل الشیعه,جلد۳,ص۲۳۲

۴٫ دروغ و کفر ؛ شخصی خدمت رسول گرامی اسلام رسیدوپرسید : کار

دوزخیان چیست ؟ حضرت فرمود : دروغ گفتن , ذروغ انسان را به فاجری و

پرده دری میکشاند و چون فاجرشد کافر میشود و انسان کافر در آتش

میسوزد. مستدرک الوسیله ,جلد۲,ص۱۰۱

۵٫ دروغ و بی اعتباری ؛ کسی که به دروغگوئی معروف شود, اعتماد مردم

نسبت به او کم میگردد.

امام علی(ع),شرح غررالحکم,جلد۷,ص۲۴۵

کسی که دروغش زیاد شود ارزشش از بین می رود.

امام صادق (ع),اصول کافی,جلد۴,ص۳۸

۶٫ دروغگو کم حافظه میگردد ؛ از مواردی که خداوند به زیان دروغگو کمک میکند,فراموشی است.

امام صادق (ع) , اصول کافی, جلد۴, ص ۳۸ .

ریشه ها و علل دروغگوئی

۱٫پستی نفس ؛ دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب پستی نفس خویش.

پیامبر اکرم(ص),مستدرک الوسایل,جلد۲,ص۱۰۰

۲٫ترس از جریمه و مجازات.

۳٫ دوروئی و نفاق.

۴٫سختگیری بی مورد.

راههای درمان دروغگوئی :

۱٫برطرف کردن احساس حقارت در خویشتن.

۲٫تقویت صفت شهامت و شجاعت.

۳٫درمان صفت زشت دوروئی و نفاق.

۴٫سختگیری نکردن به فرزندان و زیردستان خویش.

۵٫ بالا بردن درجه ی ایمان وتقوا در خویشتن.

۶٫ تفکر در آیات و روایاتی که راستگوئی را تحسین کرده است.

۷٫همنشینی نکردن با انسانهای لاابالی و دروغگو.

۸٫ دعا و خواستن از خدا.

دروغ

۱٫ هرگاه بنده دروغ بگوید]از بوی گندی که پدید آورده است , فرشته به

مسافت یک میل از او فاصله گیرد.

پیامبر اعظم,منتخب میزان الحکمه,حدیث۵۴۴۲

۲٫ دروغ روسیاهی می آورد.دروغ روزی را کم میکند.

پیامبر (ص),منتخب میزان الحکمه,حدیث۵-۵۴۶۴

۳٫انسان دروغی میگوید و به سبب آن از نماز شب محروم میشود.

امام صادق(ع),منتخب میزان الحکمه,حدیث۵۴۷۴

۴٫همانا در سربسته گوئیها ظرافتهائی است که مرد خردمند را از دروغ گفتن

بی نیاز میکند.

پیامبر(ص)منتخب میزان الحکمه,حدیث۵۴۸۳

۵٫سخن برسه گونه است , راست و دروغ و آشتی دادن بین مردم.

امام صادق(ع),منتخب میزان الحکمه,حدیث۵۴۸۱
-------------------------------------------------------------------
سخنان بزرگان در مورد دروغ
آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند.((محمد حجازی))

اگر دروغ می رهاند، راستی همیشه رهاننده است.((؟))


راستی مثل گنج است؛ هر قدر آشکار گردد، پیروانش بیشتر می شود و دروغ مثل شعله پنهان آتش است که وقتی آشکار شد، سوزش و تباهی بیشتری به همراه دارد.((ارسطو))


نخستین کسی که می تواند زن را فریب دهد، خود اوست.((لافونتن))


کردار بالاتر از کلمات سخن می گویند و دروغهای کمتری می گویند.((؟))


گاهی دروغ همان کاری را می کند که یک چوب کبریت با انبار باروت.((مثل آلمانی))


یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند و به جای اولش برگردد؛ اما در همین مدت، یک حقیقت هنوز دارد بند کفش های خود را می بندد تا حرکت کند.((مارک تواین))


هیچ کس از افراد ریاکار و دروغگو خوشش نمی آید و هیچ فردی حاضر به گرفتن پول تقلبی نیست.((سوکونی واکیدم))

به دبیر خود گفتم چه کنم تا مردمان مرا دوست بدارند, گفت دروغ مگو و کسی را مرنجان. بوذرجمهر


دیوِ کین و دیوِ سخن چینی گزنده است. سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید. گفتارش همیشه بی فروغ است. [ افراد ] دو رو و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند.((بزرگمهر))


هنرها تنها تقلید محض واقعیت خارجی نیستند و اگر برخی آثار هنری چنین بودند، در حقیقت در برابر رسالت عالی خود کاذب می نمودند.((آرتور شوپنهاور))


سامانه همه گیر هستی با آنکه یکنواخت پنداشته می شود، رو به پویش و پیشرفت است. گردش آرام هستی نباید ما را فریب دهد. ما بخشی از یک برنامه بزرگ و پیش خواسته در کیهان هستیم که پیشرفت را در نهاد خود دارد.((اُرد بزرگ))


چهره نیست که فریب می دهد، ماییم که با خواندن آنچه آنجا نوشته شده فریب می خوریم.((فیگاور))

دانشی که از بیرون به دست آمده دروغین است. این نوع دانش بر نادانی تو سرپوش می گذارد، اما تو را خردمند نمی سازد. ( ؟ )


لذت راستی چنان است که هیچ کس دوست ندارد در رنج و دروغ فرو افتد.((اشو))


یک دروغ کوچک با خود هزار و یک دروغ دیگر می آورد، زیرا تو مجبور می شوی از آن دفاع کنی و از دروغ نمی توان با حقیقت دفاع کرد.((اشو))

زندگی در راه دروغ بی ارزش است و مردن در راه حقیقت یکی از بزرگترین برکات زندگی است.((اشو))


انسانی که به حقیقت دست یافته چگونه می تواند دروغ بگوید؟ برای چه باید دروغ بگوید؟ او هیچ دروغی برای گفتن ندارد.((اشو))


راستی، امانت است و دروغ گفتن خیانت.((بوذرجمهر))


هیچ کس نمی تواند ما را بهتر از خودمان فریب دهد.((گوته))


با فریب شاید بتوان چیزی بدست آورد، اما در نهایت همان دستاورد مایه تباهی خواهد بود.((ارد بزرگ))

یک دروغگو می تواند دور دنیا برود، اما نمی تواند بازگردد.((مثل لهستانی))



کسی که فقط با کمک چشم دیگران می بیند فریب می خورد.((مثل فرانسوی))



زندگی بسیار فریب دهنده است؛ فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست.((دوما))



دروغ در دوی سرعت شرکت می کند، اما راستی در دوی ماراتن.((مایکل جکسون))



نقیض یک قضیه ی صادق یک قضیه ی کاذب است، اما نقیض یک حقیقت ژرف گاهی حقیقت ژرف دیگری است.((نیلس بور))



هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود، زن بهتر می تواند او را فریب دهد.((لرد بایرون))



وقتی در برابر کسی که مهربان، مؤدب و مبادی آداب است قرار می گیریم، بسیار دشوار است که همه ی حرفهایش را دروغ تصور کنیم و درستی و راستی در او نبینیم.((میلان کوندرا))



ممکن است دروغ یک سال بدود، راستی در یک روز از او جلو می افتد.((مثل افریقائی))



نفرین بر او که با بدکاری که به اندرز خواهی آمده همدستی کند. زیرا هم رأیی با بدکار مایه ی رسوایی و گوش دادن به دروغ، خیانت است.((جبران خلیل جبران))



اگه خدا تو رو لبه ی پرتگاه برد بهش اعتماد کن؛ یا تو رو از پشت می گیره، یا بهت قدرت پرواز می ده.((؟))



شما تنها به دو نفر در زندگی تان دروغ می گویید: نامزدتان و پلیس!((جک نیکلسون))



من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح می دهم، زیرا ترسیم کردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی می گذارد.((لوکوربوزیه))



دروغ جلوه ای از شیطان است زیرا شیطان دو نام دارد: یکی شیطان و دیگری دروغ.((ویکتور هوگو))



نه می توان تاریخ را فریب داد و نه می توان زمان را از سیر سریع خود بازداشت.((محمد خیابانی))

عشق، فریب زمان را نمی خورد، حتی اگر لبان و گونه ی سرخ او زیر تیغ داس قرار گیرد. عشق با گذشت ساعتها و هفته های کوتاه تغییر نمی یابد، بلکه تا پایان هستی ادامه خواهد داشت.((ویلیام شکسپیر))



تنها مرگ است که دروغ نمی گوید.((صادق هدایت))



خشم را با مهربانی، بدی را با خوبی، آزار را با بخشش و دروغ را با راستی فرو بنشانیم.((؟))



در برخی از موارد، فریب خوردن بهتر از بی اعتمادی است.((سرنگ))



برای آنکه تاریخ تا ابد دروغ باشد کافی است که یک نفر حقایق را پنهان کند.((میشله))



کسی که یک بار مرا فریب می دهد برای او ننگ است، ولی کسی که دو بار فریبم می دهد برای من ننگ است.((مثل اسکاتلندی))



دروغ، آیین اربابان و بردگان و حقیقت، خدای انسانهای آزاد است.((ماکسیم کورگی))



دروغ مثل برف است که هر چه آن را بغلتانند، بزرگتر می شود.((لوتر))



اندکی از مردم را می توان برای همیشه فریب داد. همه مردم را نیز می توان برای مدت اندکی فریب داد. اما نمی توان همه مردم را برای همیشه فریب داد.((آبراهام لینکلن))



آدمیان در شناسایی چیزهای آشکار فریب می خورند.((هراکلیت))

تفاوت اساسی بین یک گربه و یک دروغ در این است که گربه نه تا جان دارد.((مارک تواین))

آن که دروغی می گوید، نمی داند که چه کار دشواری انجام می دهد؛ زیرا می بایست بیست دروغ دیگر نیز در ادامه آن دروغ اول از خود بگوید.((الکساندر پوپ))

انسان زمانی در کار سیاست به آسانی فریب می خورد که تصور می کند دیگران را فریب داده است.((ژول سیمون))

تاریخ، حقیقتی است که سرانجام به افسانه و افسانه دروغی است که سرانجام به تاریخ می پیوندد.((جین کاکتیو))

آدمی ناتوان ترین موجود جهان است، بویژه در برابر خودش. هیچ کس بهتر از خود انسان نمی تواند خودش را فریب دهد. هر کس نیمی از عمرش را در فریب دادن خود تلف می کند.((آبراهام لینکلن))

تمام وعده ها و نویدهای دنیا فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگی این است که اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و تلاش خود به مقامی برسی.((میکل آنژ))

عده بسیار کمی از مردم، سرزنش های مفید را به تعریفهای دروغین که از ایشان به عمل می آید، ترجیح می دهند.((دیل کارنگی))

دروغ بزرگی را با صدای بلند بگویید و مدتی آن را تکرار کنید؛ دیر یا زود، مردم آن را باور خواهند کرد.((؟))

زمان، فریب دهنده ای بیش نیست، بدین جهت که هیچ کاری برای کمک به ما در راه دگرگون ساختن خود نمی کند.((کریشنا مورتی))

اگر انسان بخواهد چیزی را به گونه ای روشن و دقیق ببیند، می بایست ذهنش بسیار آرام و به دور از همه ی کینه ورزی ها، فریب ها، گفتگوها، تجسم ها و تصاویر باشد.((کریشنا مورتی))


کسی که دروغ می گوید و با گفتن اینکه همه ی مردم چنین نمی کنند، برای خود عذری می تراشد، کسی است که با وجدان خود بر سر ستیز است.((ژان پل سارتر))

انسانها در سیاست همیشه قربانیان ساده دلِ فریب و خود فریبی بوده و خواهند بود و تا زمانی که نیاموزند منافع طبقاتی این یا آن گروه را در پشت عبارتهای اخلاقی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی و وعده های آنها جستجو کنند، قربانی خواهند شد.((ولادیمیر لنین))

ما نسل بدبختی هستیم، به همین جهت از بیچارگی ناچاریم به کمک دروغهایی هنر خود را از واقعیت های زندگی دور نگه داریم.((ژرژ ساند))

پای دروغ کوتاه است.((مثل ایتالیایی))

سخن گفتن را با سخن گفتن و مطالعه را با مطالعه کردن و دویدن را با دویدن و کار کردن را با کار کردن خواهید آموخت. به روشی مشابه نیز عشق ورزیدن را با عشق ورزیدن خواهید آموخت. همه ی آنان که فکر می کنند برای آموختن این موارد راههای دیگری وجود دارد، تنها خودشان را فریب داده اند.((سینت فرانسیس دی سیلز))

کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت: غرور، عشق و دروغ؛ آن وقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت.((؟))

کسی که بدیهای همسایه‌اش را چون گندم وجین شده [=پاک شده ار علف هرز] در برابر باد بالا می‌افکند، ولی بدیهای خویش می‌پوشد، چون نیرنگ‌بازی است که مُهره و طاس دروغین از بازیگر دیگر پنهان دارد.((بودا))

آنان که از آنچه نباید شرمگین باشند، شرم دارند و از آنچه باید شرمگین باشند، شرم ندارند، اینان در پی آموزه‌های دروغین بوده و به راه بد روند.((بودا))

عکس ها هیچ گاه دروغ نمی گویند، شاید تنها به این دلیل دروغ نمی گویند که هرگز چیزی نمی گویند.((تونی دیویس))

خود فریبی به این صورت بیان شده است که انگار روی وزنه‌ای ایستاده‌اید تا خود را وزن کنید، در حالی که شکم‌تان را تو داده‌اید.((چارلز استیون هامبی))

دروغ، انفجاری است در خودباوری تو.((وین دایر))

نتیجه ی فریب و ریاکاری، ناامیدی و اندوه؛ و راه خیانتکاران، دشوار است.((فلورانس اسکاول شین))

برای اینکه بتوانم در مسیر زندگانی با اطمینان خاطر گام بردارم و عمل کنم، میل فوق العاده ای دارم که بدانم چگونه می توان بین حقیقت و غیر حقیقت، راست و دروغ و درستی و نادرستی تفاوت قایل شد.((دکارت))

خود را بیان کردن همیشه به معنای خطا رفتن است. همواره بر خود آگاه باش؛ خود را بیان کردن برای تو مفهومی جز دروغ گفتن ندارد.((فرناندو پسوا))

همه به یکدیگر عشق می ورزیم و دروغ، بوسه ای است که با یکدیگر رد و بدل می کنیم.((فرناندو پسوا))



میلیاردها نفر هستند که گونه ها و اقسام دروغ ها را باور می کنند، ولی هنوز حال شان خوب است و برخی افراد هم راستی را باور دارند، ولی درمانده و بدبخت اند.((کریستوفر هایت))

بدترین کردار، چیدن گفته های راست و دروغ در کنار یکدیگر است.((کریستین بوبن))

دروغ، تمام سکه های تقلبی را به جریان می اندازد، ولی به هنگام جستجوی طلا، یکه و تنهاییم؛ همان گونه که در سوگ تنهاییم.((کریستین بوبن))

لبخند راستین، لبخند کسی است که همه چیز را یافته است: دیگر حساب یا فریبی در کار نیست.((کریستین بوبن))

اگر انسان، کسی را جز به عمد بکُشد، این خطا کوچکتر از آن است که او را در جستار زیبایی و نیکی و دادگری و قانون فریب دهد.((افلاطون))

دوستان دروغین همچون سایه‌اند؛ زمانی که ما زیر نور گام برمی‌داریم، از همه به ما نزدیک‌ترند، ولی تا وارد تاریکی می‌شویم، زودتر از همه ما را ترک می‌کنند.((کریستین بووی))

یکی از وظایف آموزش و پرورش راستین این است که از دشواری‌های دروغین درگذریم و با دشواری‌های وجودی زندگی دست و پنجه نرم کنیم.((آبراهام مازلو))

اگر آدمی، راستی را به عنوان یک ارزش به شکلی در خود جای داده باشد که گویی همانند خون آدمی، بخشی از وجود اوست، در این صورت، اگر در هر کجای دنیا دروغی گفته شود و آدمی بدان پی ببرد، آزرده خاطر می‌شود.((آبراهام مازلو))

هیچ کس نمی‌خواهد شریف‌ترین جزء وجود خود را به دروغ بیالاید.((افلاطون))

مردمان نیک در جوانی ساده هستند و از بدکاران، به آسانی فریب می‌خورند، زیرا آنها در دل خود، نمونه‌ای از آنچه برای بدکاران می‌گذرد، نمی‌یابند که با آن بسنجند.((افلاطون))

هر زمان احساس کردید برای انجام کار دوست داشتنی خود پیر شده‌اید، بدانید که پژواک منفی درون‌تان بلند شده است. این پژواک، یک پژواک دروغین است؛ یک دروغ محض است.((استیو چندلر))

هیچ کس به اندازه فردی خشمگین دروغ نمی گوید.((نیچه))

احساس خشم و احترام که از ویژگیهای جوانی است، به نظر می رسد تا زمانی که انسانها و اشیاء را به درستی جعل کند و راه گریزی برای خویش بیابد، فرد را راحت نمی گذارد، زیرا جوانی در حقیقت همان جعل و فریب است.((نیچه))



آن کس که به گونه ای ژرف به جهان نگریسته باشد، بی تردید می داند چه حکمتی در سطحی بودن انسانها نهفته است. این غریزه حفظ خویشتن است که به او می آموزاند، سطحی، آسان نگر و دروغین باشد.((نیچه))



با دهان دروغ می گوییم، اما با شکل و پوزه خویش به هنگام بیان دروغ، حقیقت را بر زبان می آوریم.((نیچه))



نوعی بی گناهی در دروغ نهفته است که نشانه ای از باور نیک است.((نیچه))

نه اینکه دیگر به من دروغ نمی گویی، بلکه چون دیگر به تو اعتماد ندارم، این موضوع برایم تکان دهنده است.((نیچه))

به احتمال زیاد، دانش طی هزاران سال اسیر وجدان کاذب بوده است و زندگی متفکران بزرگ با تحقیر خود و عقده های پنهانی بسیار همراه بوده است.((نیچه))

مردم دورانهای فاسد، مردمی زیرک و اندیشمند و اهل تهمت و افترا هستند؛ آنها می دانند که می توان بدون استفاده از خنجر و غافلگیری کسی را کشت و همچنین می دانند که مردم آنچه را که خوب بیان شود باور می کنند.((نیچه))

آینده چنان مبهم است که مردم تنها به فکر امروز خود هستند؛ روحیه ای که فرصت مناسبی برای انواع فریبکاران و گمراه کنندگان فراهم می سازد. چون ظاهراً تنها برای "یک روز" خود را به دست فریب و گمراهی می دهیم و فرصت پرهیزگاری در آینده را برای خود نگه می داریم!((نیچه))

"خواست حقیقت" به معنای "خواست فریب نخوردن" نیست، بلکه الزاماً به معنای "خواست فریب ندادن دیگران و فریب ندادن خویشتن" است؛ چیزی که ما را به قلمرو اخلاق می کشاند.((نیچه))



پریشانی من از این نیست که به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم.((نیچه))

نمی توان از همساز بودن با طبیعت، یک اصل اخلاقی برای خود ساخت؛ باید بر فریب حواس خود پیروز شویم.((نیچه))

خود را جایی درگیر کن که فضیلتِ دروغین به کار نیاید، چنان جایی که آدمی در آن، همچون بندباز بر رویِ بند، یا می افتد یا سرِ پا می ماند، یا راه به بیرون می برد... .((نیچه))



باید بر فریب حواس خود پیروز شویم.((نیچه))



جهان تنها همین دنیای ظاهر است و دنیای حقیقی، دروغی بیش نیست.((نیچه))



شاعری که دانسته و خواسته می تواند دروغ بگوید، تنها قادر است از حقیقت دم بزند!((نیچه))



آدمی را ارزش های دروغین و کلامهای پوچ، هولناک ترین هیولاست! سرنوشت شوم دیری در آنها می خسبد و چشم براه می ماند.((نیچه))



دهان را از واژه های نجیب پر می کنید و بر ماست آیا که باور داریم دلهای شما، شما دروغ زنان، سرشار است؟((نیچه))

هر که از خود ایمان نداشته باشد همیشه دروغ می گوید.((نیچه))
آن که می تواند نسبت به نیکی دیگران ناسپاس باشد از دروغ گفتن باک ندارد. شیللر
------------------------------------------------
آمیختن سخن راست با دروغ مانند عیاری است که به سکه های نقره و طلا نهند, هر چند که مایه استحکام مسکوک است, اما از بهای آن می کاهد. بیکن


این دیگه از طومار هم رد شد که
کتاب شده
چه قد مطلب درباره دروغ گویی
به قول معروف دروغ کنتر نداره که شماره بندازه

بهزاد پاشا شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:51

هووووم!

یکی ساعت 21 داشت میرفت سمینار دوره کنه ها!

تا 1 شب اینجا بوده
چ چ چ

حالا بذار ببینم چیچی نوشته!!

اگر به تاریخ های ارائه شده دقت کنی میبینی که همزمان نبوده
پست در یک ساعت و تاریخی نوشته شده و روز دوره کردن در تاریخ و ساعت دیگری به وقوع پیوسته است
بخون ببین چییییی نوشتم

behzad pasha شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:53

بفرمیو! بعد ب من میگن شیدا!

خب غقل و احساسم در ارتباط کامل به هم هستن و

میگن ک فقط یکی رو میخوان!

حالا این کجاش شیدایی هست!؟

خخخخخ حالا مطمئنی عقل ت هم تأیید میکنه؟؟
بلی بلی انسان یکتا پرست هست ذاتا
تو که عقل و احساست و به فنا دادی رفت
ولی خوبه ها عقل و احساس به فنا میره تازه وارد یه دنیای دیگه میشی

behzad pasha شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:55

در اول باید بگم ک واقعا مرسی ک تو مدت 15 دقیقه جمع و جورش کردی

اما یا من زیادی از روح و روان خبر دارم یا تو زیادی از بدیهیات حرف زدی!

اینا رو خودمون میدونستیم ک!

ادامه مطلب!؟

حیف شدم که پاور پوینتم نشد اجرا کنم وگرنه خیلی بهتر میشد
همینا رو هم که میدونی و بلتی از محضر من آموختی
گفتم که اینا یه بخش کوچیکی ش بود بقیه ش تخصصی میشه از درک خارج میشه:))))
نه!! ادامه مطلب نداره دیگه

[ بدون نام ] شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:57

راستی چون تو معلوم نمیشه کی میای و نظر ها رو تایید میکنی

لدفا بعد تایید نظرها بهم خبر بده تا بیام جوابیه صادر کنم

باتشکر (دفتر ارتباطات مردمی مهندس بهزاد)

میخواستی آدرس وبلاگت بنویسی تا خبر ت کنم
دفتر ارتباطات مردمی مهندس بهزاد و باحال اومدی:)))))
حالا لدف میکنم و خبرت میکنم

بهزاد یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:04

جوجوو
این عکسه رو نگا خیلی باحالن ده دقه س دارم میخندم:))))
http://img.mylot.com/1288804.gif
ای جانمممم چه لبخندی میزنن((=
------


=))))) :)))) چه باحالن
چه چهره ها بانمکی دارن
خخخخخ
ههه ههه هه

behzad pasha یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:20

اخه بچه پررو!

ب من تاریخ یاد میدی

من خودم استاد تواریخ! (جمع تاریخ) هستم

همش تو ی روز بود!

رو حرفم حرف نزن خخخخخخخخ


من بچه پررو ام؟؟؟ واقعا؟؟
هه هههه=))))) استاد تواریخ و باحال اومدی
خخخ توهم بیشتر از این امکان نداره
یه هفته فاصله بود
چجوری توی یه روز بوده!!!
روی حرف حق نباید حرف زد

بهزاد پاشا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:22

عقلم اول تایید میکرد

وقتی ک زیادی جدی نبود!

اما بعدش دیگه شیدا ک میشه ادم قلب عقل رو خنثی میکنه !


افرین

احسنت



اصن من دیوونه عاشق

دیوونگی هم عالمی داره !


وقتی نشه احساس دریافت شده از روح رو با عقل درمیون گذاشت، پدیده شیدایی رخ میده
بلی درسته دیوونگی هم عالمی داره

بهزاد پاشا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:27

نه پاور پوینت اجرا میکردی خابم میبرد

:)))))))))))))))))))))))))))))))))))

نچ

اولا از تو نمیدونم

من دوتا دوست روانشناس دیگه دارم!

البته چندتا هم یونی خودمون دارم (پسرن)

در ثانی خودم ترم قبل راجع ب این موضوع کنفرانس دادم

بیشتر از اینشم میدونم!

بهله

اتفاقا اگه اون پاورپوینت و میدیدی مجذوب اسلاید ها میشدی
حالا انکار کن اشکال نداره ولی من که میدونم
بله میدونم اونا رو هم خودم معرفی کردم:))))
اونا که خودت داری و دیگه من نمیدونم
نههههههههههه ترم قبل؟ راجع به این موضوع؟؟
رشته عمران هم مگه روح و روان و جسم داره؟
خعل خب باشه بیشتر میدونی
اگه واقعا اینطور باشه بهت تبریک میگم
خیلی خوبه توی این زمینه ها تفکر میکنی و میدونی

بهزاد پاشا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:30 http://anayurdumazarbayjan.blogfa

اینم ادرس تا نگی ادرس نمیذاره!

(اخه استتار میکنم کسی نشناسه! بخاطر اون ادرس نمیذارم)

خب نزدیکه انتخاباته

دفتر مردمی لازمه ! :))))


احسنت حالا شد
اوه اوه
یاد اون آهنگه محسن یگانه بیوفت که میگه(چه دری به تخته خورده که الان/ عینک دودی زدی نشناسنت)
هه ههه هههه خوب ربط دادی به انتخابات سنخیت داشت=))))

بهزاد دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:53 http://shadkami.blogsky.com/

:))
آره قد یه کتاب شده
سیوش کرده بودم گفتم وبت بذارم بقیه هم استفاده کنن
-------------------------
هههه ههه هههه خیلی عکسه باحاله گذاشتمش صفه دکستاپ
-------------------------
راستی این عکسی که گذاشتی من این کارو کردم سه بعدی شد طوری نگا کن که دوتا لبها بره رو هم و دماغ کامل بشه بعدش
یه شخص سوم میبینی که برخلاف اون دوتا چشاش بازه و کلید داخل قفل شده
تفصیر من اینه :اونی که سفیده زنه اون یکی مرده
هر کدوم یه ایرادایی دارن اما یه سری خوبی ها دارن پس برای اینکه به کمال برسن(چشمها باز بشه و قفل باز بشه) باید با هم باشن و از اشتباهات هم چشم پوشی کنن.
به نظر من هیچ انسانی قبل ازدواج کامل نمیشه
و اینکه بگیم اول باید کامل شیم بعد ازدواج کنیم اشتباهه.
"دکتر بهزاد"
(بوووووووووس)


چه باحاله با آدرس من نظر مینویسی
احســـــــــــنت خیلی خوب بود
یوووووهووووو گذاشتیش صفحه دسکتاب
چه جالب امتحان کنم ببینم چی میشه
واقعا چی دیدی هاااااا(مذوق)
هووومم آره اینطوری هم میشه تفسیرش کرد(تفکر)
درسته آدما با ازدواج کامل میشن
دین انسان هم با ازدواج کامل میشه
همین کارا تو به منم سرایت کرده دیگه
منم تز میدم
ولی تفسیرا خوبی میکنی
(بوووووووووووس)

[ بدون نام ] دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:05

http://taknaz.ir/upload/62/0.927442001324800025_taknaz_ir.jpg
--------------------------------------
http://www.bestpatogh.com/wp-content/uploads/2013/03/fu1501.jpg
--------------------------------------

:)))))) =))))))
خعلیییییییی باحال بود اولیه
درواقع باید به شعور طرف(بابا) هم پول داد که از فقارت(فقیر بودن) دربیاد
دیگه سگا هم میدونن دوس دختر چیه=)))):))))
نصف آی پی ت آشناس ولی بقش نه
حالا بیا خودتو معرفی کن

داداش قدیم دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:45 http://sosis.blogsky.com

یه ماهی تاخیر اوفتاد، ولی تولدت مبارک آبجی

سلام داداش قدیم
مرسی که یادت بود تبریک میگی(گل)

مرغ عشق معین سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:06

یا خداااااااااااااااااااااااااااااا
کتاب بهزاد رو ببین!!!!!!!!!!!
بینم تو با این بهزاده چطور سر میکنی؟؟؟؟؟
من به خودم میگم زیاد فک میزنم
مثل اینکه یکی بدتر زا من پیدا شده
میدونی خیلی دلم براتون میتنگوله
ولی واقعا قوت ندارم
بیام بهتون سر بزنم
دوستون دارم خیلی
آن روز که همدیگر را یافتیم یافتنمان هنر نبود!
هنر این است همدیگر را گم نکنیم…!

هه ههه هه یا خدااااااااااااا رو خوب اومدی مامی عشقی
چه عجب رخ زیبای کامنت شما رو دیدیم
به سختی سر میکنم
نه پر حرف نیست خوش صحبته
به خودت رفته دیگه
عزیزززززززززم قربون دلت
دل ما هم خیلی میتنگوله
قوتو بخور جون بگیری بیای سر بزنی
خب من میام کمپ میزنم توی کامنت دونی ت
احـــــــــــــــــــــسنت
یافتنمان قانون جذب بود
ولی واقعا هنر میخواد که همدیگرو گم نکنیم
مـــــــــــــــــــــــــــرسی اومدی خیلی خوشحال شدم
دوووووووووست دارم هوارتایی

behzad pasha پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:25

خوشم اومد خیلی خوش شانسی

همچیییییییییی تپل هاااا

مهندس بهزاد دوستته

دکتر بهزاد عشقت

یعنی تو زندگی نباید کم و کسری داشته باشی

خدا نهایت لطفش رو بهت کرده



(اینم واسه بهزادین!) جمع بهزاد! :)))

کلمات آشنا هم به سمع و نظرم میرسه
درباره مورد اول:
درباره مورد دوم:
کم و کسری از خودمه
خداوند را سپاس گذارم
ه ههههه ههه بهزادین
این هم از طرف من به بهزادین:

بهزاد پاشا پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:27

اولا ک فک کردی فقط روح ماله انسانه!؟

اون سیمانی ک من طرحش رو میدمم روح داره

چون از ذراتی تشکیل میشه ک روح دارن


ثانیا

درس عمومی بود

اول در مورد لقاح مصنوعی کنفرانس دادم!



چون خود استاد روش نمیشد :))))))))))

بعد در مورد روح و ارتباط با عالم معنا و این چیزا !

اینو نمیدونم
ولی میدونم که هر ذره از جهان، شعور داره
هه ههه ه=)))) عجب موضوعی بوده:)))))
خوبه خوبه استاد شدی واسه خودت
استاد دکتر مهندیس پاشا
عجــــــــــــب... پس استاد پرروییی هم هستی:))))
یه کنفرانس هم برا من اجرا کن ببینم چجوریه

بهزاد پاشا پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:32

و اما چ دری ب تخته خورده!

خب زمونه خرابه پری !

ی پسر خوش تیپ

مهندس

باکلاس

ک میبینن دیگه نمیشه جون سالم ب در برد

بخاطر همون حلقه ازدواج مینداختم



دیدم باز افاقه نکرد

استتار رو در پیش قرار دادم :))))

بله بله ....بله بله
حالا این همه تعریف کردی یه وخ ریا نشه:))))
هه ههه ههه استتار و خوب اومدی =)))))
خخخخخ یه لحظه تصورش کردم خیلی باحال بود

پیمان یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 http://rapido-dowleh.blogfa.com

سلام و عرض ادب
همچنین یه عرض ادب خدمت عزیزین شریفین بهزادین

سلام و ارتفاع احترام
هه ههه هه بهزادین شریفین جوابگو باشید
دسته جمعی باهم: سلامــــــــت باشی
این همه گفتی پست بذار بحث کنیم حالا هیچی نمیگی
نظریه به این مشدی سرودم قدر نمیدونی

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 16:21 http://zahra4552.blogfa.com

مــــــــن نـه به راز و افسـون گل سـرخ ِ "سهرابـم"

نـه به دوسـت داشتنـی بـودن گل سـرخ ِ"شـازده کوچولـو"

خــــــــودم هستـم برای دلِ خــــــــودم! غـریب ِ / قـریب

چشـم انتـظار ...

گاه خسـته و پژمـرده از هیـاهوی روزگـار

خـط خـطی هایی میکنم...

از ســـــــر ِ دلتنــــــــگی ...

+
سلام

دوست جدید میپذیرید عایآ


ای وای دارم چی میبینم
گاه خسته و پژمرده ...
لایـــــــــــــک
نویسنده وبلاگ رفته گل بچینه
بــــــــــــــــــــلهههههه
میپذیریم

بهزاد فرهادی دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:14

بهزادین باحال گفتی:))
خیلی فیلمی((=
tnx پاشا
ایشالا عشق تو هم دوست پسرای خوبی مث تو داشته باشه که دیگه خدا نهایت لطفش بهش کرده باشه


عجب سوژه ای شد بهزادین:))))
فیلم نیست. سریال نود قسمتی طنزه=))))
پاشا بیا جواب بده
هومممم احسنت نکته خوبی رو اشاره کردی
حال کردی پاشا

محمد یاری چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:25 http://mohamnt.blogspot.com/

رضای عسب تودمنو تبریک نمی‌گیا :\


عسب چه معنایی میتونه داشته باشه
خب باید تبریک بگی تا تبریک بشنوی دیگه

بهزاد چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:07

سلام آقا پیمان مرموز
به چت روم پروین دایر خوش اومدی
امروز میخوام نظریه عشقم رو کاملا نقض کنم . به دمپایی ها سلامی عرض کنم
من سعی کردم استدلال هام همش از متن قرآن باشه و برگرفته از نظریه های روانشناسای غربی سکولار نباشه.
همه اینها میگم برگرفته از آیات قرآنه:
آدم از چهار لایه تشکیل میشه
1.صدر
2.شقاف
3.قلب
4.فؤاد(میدونیم که تو قرآن از عقل استفاده نشده و ما به اشتباه دیدیم که بد ترجمه شده و اسمش رو عقل گذاشتن)
لایه 1 که صدر بود همون احساس خوشحالی و ناراحتی نا امیدی و امید و... ما به صدر بر میگرده
این لایه دو تا قوه داره که تو قرآن گفته شده که قوه اول=دلتنگی
قوه دوم که کلمه شهر به کار رفته یا همون دلگشا
به این دو قوه میگن قوه خوفیه و رجائیه
لایه دوم انسان :شقاف که همون تسلیم شدن هست
و خدا تو قرآن مثال یوسف و زلیخا رو زده(حب یوسف شقاف زلیخا رو برد)
این لایه چهار حالت داره
1. دلبری :که محل حب و بغض(غضب)
این قسمت محل تولی و تبری هست
تولی یعنی دوست داشتن دوستان واقعی عشقت
و تبری یعنی متنفر بودن از دشمنان و دوستان غیر واقعی عشقت
(مثلا اگه من بفهمم کسی نیت سو به پری داشته باشه و بهش کوچکترین آسیبی بزنه اون شخص فقط خدا به دادش برسه:دی)
یه حالت دیکه داره شقاف:این حالت ایجاد ولایت و برائت میکنه
یعنی بهم نشون میده کی ولی منه
که من خودم به شخصه احساس میکنم خداست
اما چون خدا گفته هرچی حضرت محمد بگه یعنی من گفتم پس محمد و دستورات اون انجام میدم مثلا گفته هرکی دست نامحرم بگیره خدا از اون شخص خشمگین میشه اگه من این حرف و به هر دلیلی قبول نکنم یعنی ولایت خدا رو قبول نکردم و...(البته این مثال بود برا فهم بهتر)
بعدی هوومممم
آها اثبات این حرفم هم ارجاعتون میدم به آیت الکرسی
-----------------------------------------
من برم نون بخرم بقیه ش هم بعدا میگم و اثبات میکنم که اون عقلی که میگیم و به اشباه ربطش میدیم به فؤاد در قلب ما جا داره!!! بد بختی معنی قلب رو هم نمیدونیم ما ایرانی ها یه ضربه بزرگی خوردیم اینه که ترجمه هامون اشتباه بوده چه غربی به فارسی چه عربی(عربی قرآنی) به فارسی
حالا فعلا پری اینو تایید کن بقیه ش رو هم بعدا میگم

اوه اوه
چه کتابی نوشتی دوباره
جای کتابات توی نمایشگاه خالی بود
هه ههههه ههه چت روم پروین دایر و خوب اومدی:))))
بالاخره یکی دست به کار شد(تشوییییییییخ)
چه خوب و عالی از قرآن هم هست
خب چهار چنگولی گوش میسپاریم
این تقسیم بندی خیلی قشنگ تره هااااااااااا
حالا اگه فؤاد، عقل نیست پس ترجمه ش چیه؟
لایه یک و من اسمش گذاشتم احساسی که با جسم در ارتباطه
چه جالب دو قوه دلتنگی و دلگشا
احـــــــــــسنت لایه دوم چه لایه ی قشنگیه
تسلیم شدن
حال اولی (دلبری) رو عشق است
دایره رو بزرگ تر کنیم تولی و تبری این میشه که : عشق واقعی و اصلی خداست.
ای بابا انقدا هم قابل دفاع نیستم
پس سطح دوم شقاف، ولایت و برائته
این شعر مولانا در خصوص ولی بودن خداست چقدم عاشقانه گفته
بی همگان بسر شود/ بی تو بسر نمی شود.
داغ تو دارد این دلم/ جای دگر نمی شود.
....
سطح سوم و چهارم از شقاف و دو بخش اصلی (قلب و فؤاد) موند

وقت هوا خوری بین ساعات کنفرانس اعلام کردی
اگه نون لواش خریدی منم میخوامممم
کلا این مشکل همه زبان ها س که وقتی میخوان مطلبی رو انتقال بدن، ناخواسته قسمتهایی ش عوض میشه
الان اینو تأیید کردم بیا بقیه شو بگووووو

بهزاد پاشا چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:22

بسمه تعالی

این جانب

محبوب ترین مهندس ایران زمین

ملقب ب پدر فیس بوک آذربایجان

ضمن قدردانی از جملات شیوا و رسای پیمان خان اظهار میدارم که

دکتر جان (نیگانکنین بالاخره هم اسم و داداشیم پس بین خودمون صمیمیتی داریم ماهم)

کجا بودم؟

آهان

بهزادجان خیلی تشکر مبذول میدارم برای این همه لطف

وجود هر بهزادی برای هر دختری لازمه!!!!

ماهم ب شخصه امیدواریم دختری که مارا بعنوان دوست پسرش انتخاب میکند قدر مارا دانسته و در نگه داری ما سعی لازم را داشته باشد !


باتشکر

وعده ما پای صندوق ها! :))))))))))


(سریال 90 قسمتی طنز :))))))) مهران مدیری بودم و خبرنداشتم!)

هه ههه هه دیدی میگم طنز نود قسمتی هستی
=))) پدر فیس بوک آذربایجان و خیلی خوب اومدی:)))))
اوووووووه چه تره ای هم برا هم خورد می کنن
بله بله هم اسم و برادر و دوست و آشنا و همدرد
احســــــــــنت به این صمیمیت
داشتی ریا میکردی
=)))) بهزاد بیا جواب بده:))))
وجود هر بهزادی برا هر دختری لازمه:)))) از جملات قصار ت بود
بله بله درسته هر دو طرف باید قدر همدیگرو بدونن
خخخ خخخ پای صندوق های رأی=)))
نه مهران مدیری نیستی ولی در نود قسمتی بودن طنز و خوشی شبیه همدیگه اید .
اون مهران ه تو بهزاد ی . اون مدیر ه تو مهندسی:))))

بهزاد پاشا چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:27

جملات اشناست؟

یعنی ب این زودی حرف هام و جملات قصارم فضای مجازی و فیس بوک رو درنوردیدن گرفته که اشنا شده واسه همه!



چرا پررو؟

دخترم بحث علمیه

میدونی چندهزار زوج از طریق اون بچه دار شدن!؟

خوشبختانه فتوای بجای رهبر باعث شده ایران هم کم نیاره!

و شانس بابا مامان شدن خیلیا ازشون گرفته نشد


و اما کنفرانس برای تو؟

نمیشه که

ایشالا بهزادم باشه کنار قبر باباطاهر ی کنفرانس شعر بذارم!

آخ انقد دلم تنگ شده

میخوام برم همدان

بلی جملات آشنا
هه ههه نه جملات آشنا از دوست نزدیک خودم میشنوم
ادبیات تازه ای برگزیدی هااااااااااا
درنوردیدن گرفته:)))))
دلیل پررو بودن که خودت میدونی حاشا نکن
بله پدرم بحث علمی بوده
بزنم به تخته علمت چشم نخوره
آره خیلیا الان میتونن بچه دار بشن
چه تکنولوژی پیشرفت کرده ما هنوز داریم درس پاس میکنیم (هعی)

بحث و بد جایی آوردی مجبورم از گفتن ش پرهیز کنم و خود سانسوری کنم
ایشااااااالله
سر راهت داشتی میرفتی همدان بیا منم ببر
دل منو میسوزونی هاااا؟؟ کنار مقبره بابا طاهر؟؟؟ همدان؟؟

بهزاد پاشا چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:31

والا سعی کردم فقط بخشی

جز کوچکی

اندکی از حقایق رو بگم


و الا وارد ریا نشدم


-الان دانشگاهم ی شیشه گذاشتن نظرتون رو راجع ب رئیس جمهور اینده بنویسین!

یکی نوشته : رئیس جمهوری ک رئیس جمهور نباشد رئیس جمهور نیست !!!


تقلید از بیانات مقامات اسبق :)))))))))
باحال بود!

گفتم شماها هم استفاده کنین!

آهااااااااااااااااااان
خوبه بخش کوچکی شو گفتی
و الا وارد اعتماد به سقفت میرفت چشم آدم فضایی ها
اندکی از این اعتماد به نفس و من داشتم، عضو انجمن روانشناسان آمریکا می شدم
احــــــــــسنت چه جمله ی قشنگی نوشته
خخخخ مقامات اسبق و باحال گفتی:))))
باحال بود=)))))
بله بقیه از بیانات بنده استفاده میکنن و سود دنیا و آخرت و میبرن
چشمه ی کوچکی از تأثیر اعتماد به سقف تو به من

بهزاد چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:10

روز اول آشنایی مون یادته چندم بود؟
حتی دقیقه ش هم تو خاطراتم ثبت کردم

دقیقش یادم نیست
فقط یادمه آخرای خراد و اوایل تیر دو سال پیش بود
بقیه یاد بگیرین
خب بگو روز و دقیقه شو منم یادم باشه

بهزاد پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:34

تو خاطراتم ثبت کردم ولی یادم رفته دفتر خاطراتم کجا گذاشتم


از من حواس جمع تری که:)) یه وخ دست کسی نیوفته
لپ گلی شو ببین=)))

بهزاد پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:08

اصلاحیه:اینی که نوشته بودم:4.فؤاد(میدونیم که تو قرآن از عقل استفاده نشده و ما به اشتباه دیدیم که بد ترجمه شده و اسمش رو عقل گذاشتن)
نمیدونم چرا نوشتم عقل!!!منظورم ذهن بود
خدا از عقل تو قران زیاد گفته ولی از ذهن چیزی نگفته
بجا ذهن باید گفت فؤاد و خعلی فرق دارن باهم.
--------------------------------------------
خب لایه صدر و شقاف گفتم
میرسیم به لایه سوم
اگه حدس زدی چیه؟
لایه 3.قلب:قلب بطور خلاصه میشه گفت محل کفر و ایمان
چهار حالت داره:
1.قلب مریض
2.قلب قصیع(قسیع .املام ضعیفه:دی) به معنی سنگ
3.قلب نرم(اونایی که بسادگی گریه میکنن و...)
*4.قلب سلیم
دو قوه داره لایه قلب
1.عقلیه(ملحمه یا ملهمه)
2.فکریه( تو بعضی آیه های قرآن گفته شده با قلبتون فکر میکنید...)
--------
لایه بعدی لایه 4.
همون لایه اصلی وجودی ما
هسته مرکزی پیاز وجود ما که میتونیم حقیقت باهاش ببینیم
این لایه خیلی خیلی مهمه
4.فؤاد:عموما تو قرآن با چشم و گوش میاد
پس باید خیلی مراقب چشم و گوشمون باشیم
مثلا امام رضا میفرماید که:
ـ هر کس‌ به‌ گوینده‌ای‌ گوش‌ فرا دهد، در همان‌ حال‌ او را عبادت‌ کرده‌ است‌، در این‌ صورت‌ اگر گوینده‌ سخن‌ خداوند و حق‌ را بگوید، شنونده‌ خدا را عبادت‌ کرده‌ است‌ و اگر گوینده‌ سخن‌ شیطان‌ و باطل‌ بگوید، شنونده‌ شیطان‌ را عبادت‌ کرده‌ است‌.
پس باید مراقب چشم(بیشتر پسرا) و گوش(بیشتر دخترا)باشیم.
برا زنگ تفریح یه گریزی میزنم به آیات قرآن خودمو نصیحت میکنم که داشتن دوست از جنس مخالف رو افتخار و روشنفکری ندونم
---
سوره ۵: المائدة – جزء ۶
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿۵﴾
امروز چیزهاى پاکیزه براى شما حلال شده و طعام کسانى که اهل کتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاکدامن از مسلمان و زنان پاکدامن از کسانى که پیش از شما کتاب [آسمانى] به آنان داده شده به شرط آنکه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالى که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانى دوست‏ خود بگیرید و هر کس در ایمان خود شک کند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانکاران است (۵)
--------
خوب حداقلش اینو میشه برداشت که عزیز من دوست دختر یا دوست پسر داری حیا نمیکنی حداقل پنهانی نباشه
--------
زنگ تفریح تموم شد بریم ادامه مطلب
لایه فؤاد چهار حالت داره
1.قدرت رؤیت(بینا)
2.فارق(آزاد)
3.کور یا خواب
4.اِشغال(نداشتن آرامش)
دو تا قوه داره
1.ذکریه
2.لُبابیه(مقامش بالاتر از عقله)
در مورد ویژگی اول باید بگم
مثلا خدا میفرماید:
"در زمین برای اهل یقین نشانه هایی بر وجود خداست.و در خود شما نیز.آیا نمیبینید؟"
منظور از بینایی هم دیدن با چشمه هم بینایی که یکی از حالتهای فؤاده
خیلی چیزها هست با چشم میبینیم ولی با فؤاد وجودمون نمیبینیم
بابا تو که داری میبینی میدونی فلان کار اشتباهه بازم دنبال نشانه میگردی؟!
چقد تو قرآن آیه داریم که برخی اقوام بودن هی نشانه های میدیدن اما میگفتن نه بذار یه نشانه دیگه ببینم اونوقت باور میکنم که...
2.که فارق بودن منظور آزادی که میشناسیم نیست
منظور آزادی وجود ماست
3. کور بودن که معلومه
یه آیه تو قرآن دیدم خیلی جالب بود یادم نیست دقیقا اما معنیش اینطوری بود:بعضی ها که سخن حق میشنون و حق رو میبینند اما ایمان نمیارن مانند مردگانی هستن که در قبر افتادن و نمیتونن بیرون بیان
الان دارم دنبال اون آیه میگردم پیدا نکردم متاسفانه:(
یه آیه دیگه مثال میزنم
آیه 45 سوره نساء
در مورد دوست خوب و دوست بد میفرماید(البته بیشتر رو سخن در مورد یهودی هاس)
45 نساء:آنان دشمنان شمایند,و خدا دشمنان شما را بهتر میشناسد,پس مبادا با اظهار محبت و وعده یاری فریب دهند.کافی ست خدا سرپرست شما باشد و کافی ست خدا یاورتان باشد.
خب اینجا کسی که کور باشه و کر باشه از نظر فؤاد وجودش حتما گول میخوره و...
فؤاد وجود انسان قابل پرورشه از طریق تعقل که تعقل هم به قلب بر میگرده و لازمه قلب سلیم باشه تا اشتباه پیش نیاد قلب سلیم نیاز داره برا تصمیم گیری به شقاف(لایه دو .حب و بغض) شقافم هم برا دادن خروجی مناسب باید از دو قوه خوفیه و رجائیه بهرمند شه
اینجا یه پرانتز باز کنم که(خدا تو قرآن همون قدر که ما رو تشویق میکنه برا کار خوب همون قدر هم میترسونه از کار بد.پس وقتی اشتباهی میکنیم باید از خشم خدا بترسیم و همینطور امید به بخشش و مهربانی خدا داشته باشیم.چون اگه فقط یکی از قوه های خوفیه یا رجائیه بکار ببریم دچار لغزش میشیم یا خودمونو بخاطر گناهی که کردیم نمیبخشیم یا بخاطر گناهی که کردیم خجالت نمیکشیم و میگیم خدا میبخشه اشکال نداره و هی گناه میکنیم و...)
شقاف هم خودش تحت تاثیر لایه اوله (صدر)
همون حس خوشحالی و ناراحتی امید و نا امیدی
اگه خوشحال باشیم و امیدوار یه نتیجه میده اگه نا امید و ناراحت یه نتیجه دیگه و کل لایه ها رو در بر میگیره.
خدا چقد زیبا ما رو آفریده یه اشکال کوچولو تو این لایه ها پیش بیاد تصمیم اشتباه میگیریم
جالب اینجاس این لایه های وجودی خودشون خودشون آپدیت میکنن همه بهم مربوطن و به هم کمک میکنن برا تصمیم گیری و رفتار مناسب
دوسست دارم خدا
آخرین حالت فؤاد
4. اِشغال یا همون نداشتن آرامش
نیاز به توضیح نداره یعنی بلت نیستم توضیح بدم:دی
خودم زیاد نفهمیدم یعنی چی باید تحقیق کنم
دو تا قوه ذکریه و لبابیه هم داره
اولی مربوط میشه به یاد خدا بودن و یه معنی فرعی هم داره که همون ذکر گفتنه(اینجا اهمیت ذکر گفتن معلوم میشه)
لُبابیه که از عقل بالاتره
اینم نمیدونم دقیقا چیه ولی احساس میکنم این قوه خود ضمیر نا خودآگاه و حس ششم و... در بر میگیره)
اینم باید تحقیق کنم اما جونم نمیگیره.
والسلام.
تموم شد.
-------------
بوووووووووووس

ماشاالله ماشاالله بزنم به تخته چشم نخوره
فکر کنم این کتابه طولانی تر بود
چه خوب شد اصلاحیه دادی منم توی خماری بودم که توی قرآن خیلی گفته شده که آیا تفکر نمی کنید...
هووومم امان از این ذهن
اوخیییییییییی قلب
احســـــــــــــــــــــنت خیلی خوب بود
دولایه ی قلب عقلیه و فکریه.... حالا چه فرقی با هم میکنن
ولی اینو خیلی تجربه کردم که با قلبم فکر کردم
لایه اصلی همون فؤاده پس(تفکر)
هوومم چه تعریفای قشنگی شده ازش
هوووممم سخن خیلی قشنگی بود از امام رضا
البته بهزاد برداشت های دیگه میشه کرد ها (اشاره به زنگ تفریح)
باید تفکر کنم
بهــــزاد چقد قشنگ توضیح دادی(ادامه مطلب)
واقعا جای تفکر داره . خیلی این بحثا فلسفی رو دوس دارم
درباره سومین قوه از لایه از فؤاد آره تجربه کردم و دیدم. به چشم خودش میبینه و حتی تجربه میکنه ولی بازم باور نمیکنه
مصداق های زیادی توی زندگی هامون داره.
چه آیه قشنگی از سوره نساء آوردی (آیه 45)
احســــــــــــــــنت باید قلب سلیم باشه تا اشتباه پیش نیاد
تشوییییییییییییقققققق
دخیخااااا خدا ما رو خیلی زیبا آفریده اما حیف که ما قدر نمیدونیم
یییییییسسس خیلی جالبه که همه آپ دیت میشن

در مورد شماره آخر (4) که اشغال گفتی همین توضیح بس که نداشتن آرامشه، بس باشه .
فکر میکنم هر چی یاد خدا باشیم از فکرای بیخودی بیرون میایم و آرامش بیشتری داریم. ولی خوب سخته چون آدم هی ذهن و فکرش درگیر بیرون و خودش میشه و از یاد خدا کم میشه. یعنی زمانی رو که باید به ذکر خدا مشغول باشیم، به بیرون و خودمون فکر میکنیم.
احتمالا برا همین هم ذکر خدا اهمیتش زیاد.
هووووم حس شیشم هم میتونه باشه
یا شاید احساس های شهودی باشه
هوووممم تحقیق میکنیم
موچ جونت عزیزمممممممم
دستت طلا که این همه مطلب نوشتی
خیلی قشنگن و ارزش چند بار خوندن و دارن
منم بووووووووووووووووس

بهزاد پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:16

:دی
جواب پاشا
1.ایشالا بیا همدان قبر باباطاهر به لرزه در بیار
2.دقیقا وجودش الزامیه منو یاد عربا دوران جاهلیت میندازه
هر زن چهار تا مرد داشت
بعد اسلام اومد گفت ...


پاشا بیا بخون :))))
خخخخ به لرزه درمیاد
اگه رفتید مقبره باباطاهر آهسته قدم بردارید
دوران جاهلیت=))))

محمد یاری پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:53 http://mohamnt.blogspot.com/

عسب رازیست بین من و رضا نامحرمان ندانند خب

رازتون کشف شد
برگرفته از همان توییتر عست

وحــــــیده جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:59 http://hamishe-eshgh.blogsky.com/

آمدیم دیدیم بهزادین نظر فرموده اند ، و جای کامنت ما خالی میباشد...
حیفمان آمد اسم ما اینجا نباشد!!
(ستاد وحیده بلاگ)
--------------------
بزنیم تو خط ساده نویسی:
سسسلاممممم بر پروین جونی و جمیع دوستان از جمله بهزادین!
(جسارتا اصلا نمیدونم بحث چی بوده! فقط دیدم یکی نوشته "بهزادین" منم به عنوان جمع مثنی عربی به کار میبرمش! واسه اون دو تا دوست عزیز)
خوبی؟
خوشی؟
سلامتی؟
چه خبرا؟
دلم تنگ شده بودا...
خوش می گذره؟
احسنت به این نظریه و سمینار شما که گویا نمرهء 20 را برای شما دور پی داشته!
خیلی دوستت دارمممم
بدو بیا که آپ فرمودیم کوی خراباتمان را :دی
بوس

نههههههههههه
لیییللیییللییی وحیده اومده
چی چی آورده؟ کامنت‌ آورده
تأیید کن و بیا
خخخخ بلی بلی جای کامنت شما که بسی خالی میباشد
ههه ههه ستاد وحیده وبلاگ
همه باهم (دسته جمعی) سلاااااااااااامممممممم وحیده جونی
بحث طولانی شده یه سری بهزاد کتاب نوشته
یه سری پاشا ستاد مردمی زده
شکر خدا
خوبم
خوشم
سلامتم
خبر خاصی نیست
یسسسسسسسسس دلم منم تنگ شده بود
جایت خالیه دیگه
ولی حیف شد که پاور پوینت ش نشد اجرا کنم
سمینارم روی اسلاید های اون برنامه ریزی کرده بودم. چون اجرا نشد یه کم مطلبا گم شد و خیلی یه دست شد
خداروشکر که 20 گرفتم
انتظار داشتم هر کی یه بحثی کنه یا سوال کنه اما چنان من مسلط بودم که هیچ کی جرأت نکرد حرف بزنه حتی استاد:)))))
این اعتماد به سقف ها تأثیر پاشا ء
منم خییییلی دوس میدارمت
یووووهووووووووو آپ فرمودی
کوی خرابات=))))) الان میام منور میکنم کوی خرابات را
مـــــوج

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:28 http://zahra4552.blogfa.com


یکی باید باشد که آدم را صدا کند..

به نام کوچک اش صدا کند..

یک جوری که حال آدم را خوب کند..

یک جوری که هیچ کس دیگر بلد نباشد..

یکی باید آدم را بلد باشد…

+

به نویسنده وبلاگ بفرمایید خودشون گلن
+
از اون طرفها هم سری بزنید بانو


چقد من خوشم میاد از این کامنتایی که مینویسی
یه جورایی شبیه نوشته های پیام ابراهیم پوره
یکی باید آدم را بلد باشد...
تشششششششششششششویخخخخخخ
اینا رو از خودت مینویسی زهرا جان؟
نویسنده ی وبلاگ وقتشون پره. پیغام تون رو بهشون میرسونم
چـــــــــشم از اون طرف ها هم سر میزنم

بهزاد پاشا یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:02

اول آشناییمون یادم میاد یادم میااااااااااااااد!

گفتی بهم دوست دارم خیلی زیییییییییییاد خیلی زیاااااااد!

خخخخ

میگم چرا این همه هم رو دوس دارین!

تو اشرف الماه ها!!! (خرداد) بوده

اخه نه اینکه خودم خردادی ام

:)))))‌ برای تست حافظه سوال زیر را جواب دهید.
دیشب شام چه میل فرمودید؟
بلی دیگه چه کنیم
=)))) ههه ههه اشرف الماه و خیلی خوب اومدی
مهم اینه که همه بهاری هستیم

بهزاد پاشا یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:11

اینکه هردختری ی بهزاد لازمه رو عالم و ادم میدونن!

دوستتم از طرفدارامه حتما :))))))

ادبیات جدیدم خودم کم کم میکشفم! بالاخره باید خاص باشه مث خودم :)))))

بابا اعتماد تو که بیشتر تره!

اررررررررره

خودم بحث رو کشوندم اینجا تا عکس العملت رو ببینم خخخخ

یادش بخیرعید91 اونجابودم

کلی چسبید
رفتم مقبره باباطاهر
کلی نشستتتتتتتتتتتتتتتتتتم

دل تو؟
من؟
سوزوندن؟
باباطاهر؟
همدان؟
نههههههههههه اصلااااااااااااااااااااا

کیههههههههههه؟
چیههههههههههه؟


اون دیگه بستگی به تبلیغات تو داره که طرفدارت باشه یا نه
خیلی بسی بسیار خوشحالم که داری شکوفا میشی
تو که خیلی خاصی. اصن یه وضی:))))
مگه نشنیدی میگن:
همنشینم به (مخفف بهزاد) شود تا من از او به (نوعی میوه) تر شوم
بلهههههههههههههه
حالا تفسیر تون رو از عکس العمل من بفرمایید... میفرمودیه....بفرمیو
هعییی باباطاهر ببین چجوری دل منو میسوزونن
نوش جان گوارای وجود چه سعادتی نصیبت شده بوده
بعدا که باباطاهر اومد خوابت ... بهت میگه که کیهههه ...چیهههههه

بهزاد پاشا پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:59

دیشب شام 2 نفره خوردم

من و یادش

:(

ب امید روزی ک من باشم و خودش



این بهزادین هم خوب گرفت ها!


نهههههههه مهم اینه که من خردادی ام


تشوییییییییییخخخ
به امید آن روز
بله دیگه حرفای من خوب میگیره
نهههههههه
(پروین خشمگین می شود)

بهزاد پاشا پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:02

هیچی تفسیرم این شد ک باید تنها نیام تهران!

یا جمیع البهزادین پاشیم بیاییم تهران

یا بیام تو رو ببرم همدان


همنشین تو به(بهزاد)مقام و رتبه تو به تر از هر مه(بزرگ تر) تری شود!

احســـــــــــــــــنت تفسیر خوبی کردی
عجب جمله پیچیده ای گفتی :))))
جمله بالا را ساده کنید و و آن را به کسر یک دوم تبدیل کنید

بهزاد پاشا پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:04

بسه دیگه!

این آپت رو بحدکافی مزین ب نظراتم کردم

و به نام زیبایم آراستم

ی اپ دیگه بکن!

تا کامنت دونی این پاره نشده

چی بسه؟ پر حرفی تو؟؟=))))
این آراستم و خیلی خوب اومدی:)))) هه هههه ههه
صلاح وبلاگ خویش، پروینان دانند
نترس تا 100 تا هم رکورد داره

[ بدون نام ] شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:46

شیطان همش این است که انسان را در هر حال که هست از راه خدا منع نماید و اگر از راه‏هاى معمولى هواى نفس نتوانست برگرداند، آن وقت از طرق مموهه (و سر پوشیده شرع و عقل که آدمى را به اشتباه اندازد) مى‏آید و اگر از این‏ها هم نتوانست غلبه نماید، مى‏گوید: امر تو گذشته است! تو نمى‏توانى توبه حقیقى بکنى! توبه حقیقى شرایط دارد! تو کجا و عمل به شرایط توبه حقیقى کجا؟! و اگر به شرایطش عمل نکنى، توبه نکردن بهتر از توبه دروغى است! علاوه بر این مى‏گوید که، تو آن قدر گناه کرده‏اى که از قابلیت و سعادت قبولى توبه و توفیق توبه افتاده‏اى!


....
دلی که یاد خدا میکند بسی شاد است
ز اضطراب و ز اندوه و غصه آزاد است

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا سه‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:09 http://zahra4552.blogfa.com

انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود

دست دلم می لرزد

اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد ;

دلم می خواهد همیشه بگوید :

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......

+

همش و نه
بعضی وقتا از خودم
بعضی وقتا از جایی برمیدارمو کمی تغییرش میدم
بعضی وقتها هم که کلا کپی برابر اصله

+
خوشحال میشیم ببینیمتون بانو


عزیزمممممم
یسسس همینطوره
احســــــــنت خیلی خوبه دخل و تصرف
باریک به اونایی که خودت میگی
کپی برابر اصل هم یه جور حقیقت پراکنی حساب میشه
آدرس وبلاگت یه مشکلی داره
باز نمیشه
بیا دوباره بنویسش

بهزاد پاشا چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:15

تفسیرای من حرف ندارن!

نه خوش خوشان جمیع شما از استفاده از برکت وجود من بسه!

خخخخ

کوتاه شدش میشه اینکه هرکسی افتخار نشست و برخاست بامن رو داشته باشه مقام و منزلتش فزونی می یابد بهله بهله

به علت تهدید ذکر شده در وبلاگ زشت تان از جواب گویی به نظر فوق معذورم

بهزاد پاشا چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:17

دخترم تا 100 وختی بود ک من نبودم

هر کامنت من ارزشش 100 تا بیشتره

حالا ی بهزاد دیگه هم هست یعنی الان تو ظاهر 44 تا کامنت داری ولی در اصل رکورد زدی!!

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:36 http://zahra4552.blogfa.com

فریاد زدم که در غمش خواهم مرد

دل طعنه زنان گفت : غمش بایدخورد

شیرین تر ازاین غم چه هنر دارد عشق؟

عشق است و هزار منتش باید برد!!

http://zahra4552.blogfa.com/


آتش عشق تو در جان خوشتر است
دل ز عشقت آتش افشان خوشتر است

حالا شد
وبلاگ نمایان شد تا باد چنین بادا

سیده زهرا (عاشقانه های مسیحا یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:25 http://zahra4552.blogfa.com

פֿـــارپشتـــے شـــﬤه ام

کــه تیــــغ هـایـش دنیــاے امنـــے بــرایـــش ســـاפֿـتــــه

امــا פـســـرتـــــ نـــوازشـے عاشقـــــانــه

تـا ابـــــــد بـر دلــش مـانــــده استــــ . . .

آخییییییییی چه قشنگ بود(قلب)
و چقد سخت میشه اگر تصمیم گرفته باشی برای نوازش عاشقانه تیغ هایی که برات امنیت میاره رو کنار بزنی(ترس همراه با عشق)

بهزاد پاشا یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 http://www.abitarinehsas.blogsky.com/

هی میگفتی ادرس بذار!

بیا گذاشتم!

چیه!؟

بهزاد با اسم وب تو نظر میذاره

من با اسم وب عشقم نظر نذارم!؟

ها؟
ها؟
ها؟

من آدرس وبلاگ خودتو گفتم:دی
نه دیگههههه تقلید خوب نیست باس خلاقیت داشته باشی(تأیید با سر)
در ضمن بهزاد اسم وبلاگ خودش و مینویسه که برا فردبلاگه:دی

پیمان سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 http://rapido-dowleh.blogfa.com

سلام
احوال شما خوبه؟
خواستم عرض ادبی داشته باشم خدمتی شوما!
اوه ببخشید . اینروزا اینقدر اصفهانی نوشتم دستم لهجه گرفته!

سلام آقا پیمان
شکر خوبم
بنده تاژ هشت آنزیمه هستم:دی
سلامت باشی...
خخخخخ دست هم لهجه میگیره =)))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد